دیگر نامها: وید ویلسون
“ددپول” در ابتدا وقتی در سال ۱۹۹۱ ظاهر شد، شخصیتی جزیی و جهش یافته شبیه به مرد عنکبوتی بود. یا شاید هم نسخهای جهش یافته از مرد عنکبوتی با لباسی قرمز، حلقههای رنگی دور چشمانش و چابکی فوق العاده که در هنگام جنگهای مهم جوکهای مسخره تعریف میکند. اما اثر “راب لیفلد” و “فابین نیسیزا” خیلی سریع محبوب طرفداران شد، و هویتی جداگانه برای خود کسب کرد. بازسازی مداوم سلولهای مغزی، اسلحه ایکس سابق را به دیوانهای تبدیل کرد، به اندازهای که مجموعه کمیک جداگانهای برایش نوشته شد. اگرچه او زندگی خود را به عنوان یک تبهکار آغاز کرد، اما در مجموعه “مرس با یک دهان” (the Merc With A Mouth) که در سال ۱۹۹۷ منتشر شد به یک قهرمان تبدیل شد. خب، شاید هم یک ضدقهرمان که واقعاً سرگرمتان میکند.
علامت مخصوص: انسانی جهش یافته با قابلیت احیای بالا (که بدن سرطانی او را به طور مداوم درمان میکند)، قدرت پیشرفته و چابکی بالا، توانایی استفاده از انواع شمشیرها و خنجرها و استفاده از جوکها و کنایههای خنده دار.
در سینما و تلویزیون: پس از انتشار فیلم “مردان ایکس: گرگ نما” (X-Men Origins: Wolverine)، “رایان رینولدز” بالاخره توانست در فیلم “ددپول” واقعی نقش آفرینی کند. و پسر، توانست کاری کند طرفداران کاملاً با این شخصیت ارتباط برقرار کنند، و قسمت دوم آن نیز در گیشه سینما غوغایی به پا کرد.
آیا میدانستید؟ یک بار سر ددپول بریده شد، اما او توانست دوباره زنده شود. قدرت احیای او بار دیگر ددپول را سربلند کرده، و باعث شد سرش دوباره به بدنش پیوند بخورد.
آخرین ویرایش توسط مدیر: