•|• بسم الله الرحمن الرحیم •|•
باعرض سلام.
باتشکر از نقد پذیری شما نویسندهی عزیز.
لازم به ذکر است که:
√ پس از نقد، روی دلنوشته شما نظارت خواهد شد و در صورت عدم توجه به حرفها و راهنماییهای منتقد، با درخواستهای نقد بعدی شما، موافقت نخواهد شد!
√ نقدها در کمال انصاف بوده و منتقد فرد وارد به مباحث ادبیست؛ و از بابت صحت نقد و راهنمایی ِ منتقد، نگرانی نداشته باشید.
√ نقدپذیر باشید و در برابر نقد خود، جبهه نگیرید. چرا که تمام تلـاش ما در جهت پیشرفت نویسندههاست.
√ از ارسال پست اسپم، تشکر و... خودداری کنید.
? نقد کلی دلنوشته:
این دلنوشته از نظر به کارگیری آرایه های ادبی سطح مطلوبی را دارا بود. آرایههایی مثل تشبیه و استعاره اما هنوز هم میتوان با بهکارگیری آرایههای بیشتر و متنوعتر سطح آن را بالا برد.
محور اصلی دلنوشته، گفتوگو با چیزی به نام احساس بود! احساسی که واژه آن در اغلب پارتها قابل مشاهده است. بیشتر پارتها به هم مرتبط و تعداد اندکی از آنها با پارتهای دیگر تفاوت دارند. ژانر دلنوشته تراژدی انتخاب شده که با توجه به پارتها، کاملاً صحیح و بهجای بوده است اما میتوان از ژانر عاشقانه نیز به عنوان ژانر دوم بهره گرفت.
?نقد نام دلنوشته:
نام دلنوشته، تقلای احساس است. دارای آرایه تشخیص و در نگاه اول کمی ساده به نظر میرسد اما اگر به محتوای دلنوشته توجه کنیم و نقش اساسی که احساس در آن ایفا کرده است میتوان نتیجه گرفت بهترین اسم انتخاب شده است.
?نقد مقدمه:
مقدمه اثر اندکی طولانی بود و باز هم گفتوگو با چیزی به نام احساس! آرایههای ادبی در مقدمه مشاهده میشوند مانند تشخیص و تشبیه. البته در چند قسمت اشتباه تایپی مشاهده میشد مانند
«مینویسم که نوشته شده بود مینوسم»
و همچنین استفاده بیش از اندازه از علامت تعجب در مقدمه اثر.
? نقد جلد:
جلد اثر نامناسب بود. دختری با موهای باز که تنها موهایش در کادر نمایان است و میان نور و سیل رنگهای روشن قرار گرفته بیشتر برای دلنوشته عاشقانه مناسب است تا یک دلنوشته با ژانر تراژدی! بهتر است برای جلدی با این ژانر به خصوص، از رنگهای تیره به ویژه مشکی و خاکستری بهره برد.
? نقد از نظر ساختمان نوشته:
ساختمان نوشته خوب بود اما در برخی پارتها جملهبندیها دچار تزلزل شده بود مثل:
باز هم برای حسرت بیشتر تو قدم گذاشتم در کوچه و خیابان های شلوغ دنیا.
درسته که در دلنوشته ها جابهجایی افعال محاصره اما نه تا حدی که به دلنوشته ضربه بزند! همین جمله را میتوان اینگونه نگارش کرد:
باز هم تمام وجودم غرقه در احساسی منفعن به نام حسرت میشود. حسرتی که با تیغی آهنین، مرا روانه کوچه و خیابانهای شلوغ دنیا میکند.
?نقد از نظر آرایه :
آرایهها قابل قبول بودند و میان آنها تشبیه و تشخیص بیشتر به چشم میخورد. آرایهها به نسبت تکراری بودند و این دلنوشته را دچار یکنواختی میکرد.
?نقد از نظر نگارشی:
دلنوشته از نظر رعایت علائم نگارشی سطح مطلوبی نداشت. به ویژه استفاده از علامت ویرگول «،» همچنین نیمفاصلهها و شکستهنویسی زیادی هم رعایت نشده بود.
نمونهای برای نیمفاصله:
بی پروا «نادرست»
بیپروا «صحیح»
مثال دیگر:
نادرست:
این طناب ناخن های تیزش را به گردن ظریف تو فرو میکند و چه سهل راه نفس کشیدن برای تو سد میشود... .
درست:
این طناب، ناخنهای تیزش را به گردن ظریف تو فرو میکند و چه سهل راه نفس کشیدن برای تو سد میشود... .
میبینیم که با گذاشتن تنها یک ویرگول، فهمیدن این عبارت آسان شد و خواننده از گمراهی و چندگانگی خوانش آن رها میشود.
?نکات کلیدی برای دلنگار:
۱- علائم نگارشی را تصحیح کند.
۲- ساختار و جمله بندیهای نادرست را اصلاح کند.
۳- به خواندن بیشتر متون ادبی نویسندگان بزرگ روی آورد.
۴- آرایههای بیشتر و متنوعتری در دلنوشته به کار گیرد.
۵- جلد دلنوشته را تغییر دهید.