دیگر نامها: جو درِد
قاضی درد (مانند پانیشر و چارلز برانسون در “دث ویش”) که تا حدودی به این دلیل ساخته شد تا نشان دهد ابرقهرمانان داستانهای کمیک و پلیسهای اسلحه در دست ذاتاً فاشیست هستند، با موفقیت بالایی روبرو شد و نشان داد حتی بینندگان آزادی خواه هن انواع خاصی از فاشیسم را جالب توجه میدانند. در آیندهای پر هرج و مرج مگاسیتی یک، درد بخشی از یک گروه قضات است که همزمان به دستگیری افسران، سیستم حقوقی و جلادها میپردازد. مانند یکی دیگر از کمیکهای بلند بریتانیایی دیگر، قاضی درد هم طنزی از زاویه دید بریتانیایی است که افراط گرایی آمریکا را در قالب طنز بیان میکند، و درد مانند کابوی، فردی خشن، مشوش و ذاتاً با وقار است که مفهوم قهرمان آمریکایی بودن را نشان میدهد. یکی از مشکلات نویسندگان رویارویی با تبهکارانی بود که درد در برابر آنها خوب به نظر میرسید، اما توانستند این مشکل را با “قاضی مرگ” حل کنند.
علامت مخصوص: چانهای بزرگ، کلاهخود براق و همچنین پارچه چرم، به اندازهای که میتواند با ان در “مردم روستا” جایی برای خود دست و پا کند، رفتار انعطاف ناپذیر با مجرمان. تکه کلام:”خود من قانونم.”
در سینما و تلویزیون: “سیلوستر استالونه” در فیلمی نقش قاضی درد را بازی کرد، این فیلم در ابتدا قوی شروع شد اما وقتی سیلوستر کلاهخود خود را برداشت و با نشان دادن صورتش سنت دیرینه درد را بشکند، افت کرد. در فیلم بعدی سال ۲۰۱۲ “کارل اوربن” این اشتباه را تکرار نکرد، اما بینندگان زیادی این فیلم را تماشا نکردند.
آخرین ویرایش توسط مدیر: