10- افرادی که اسم او را به صورت کامل میگویند در فیلمها درست نشان داده نشدهاند
یکی از دلایلی موفقیت و محبوبیت کتابهای هری پاتر، دقت بسیار بالای رولینگ به جزییات ریز و درشت است. اما فیلمهای این مجموعه فاقد چنین ویژگی هستند و تفاوتهایی با کتابها دارند. برای مثال رنگ چشمان هری یا عصبانی شدن دامبلدوری که در کتابها به عنوان فردی کاملا خونسرد توصیف شده، نمونهای از این تفاوتها است. با این حال یکی دیگر از تفاوتهای بین کتاب و فیلمها که به ولدمورت مربوط است، نشان دادن افرادی است که اسم ولدمورت را به صورت کامل و نه به شکل «اسمشو نبر» به کار میبرند.
در کتابها هری، دامبلدور، لوپین و سیریوس تنها افرادی هستند که از واژه ولدمورت استفاده میکنند و البته دیگر اعضای محفل نیز به مرور زمان سعی در انجام این کار دارند. اما مثلا در فیلم ششم شاهد هستیم که آرتور ویزلی از این اسم استفاده میکند یا پیتر پتیگرو و بارتی کراوچ جونیور نیز از کلمه ولدمورت استفاده میکنند که کاملا اشتباه است؛ چرا که مرگخوارها معمولا ولدمورت را چیزی جز «دارک لرد» خطاب نمیکنند.
11- ولدمورت بیشتر از هر چیزی از جسد خودش میترسد
اگر به یاد داشته باشید، در کتاب سوم پروفسور لوپین در کلاس دفاع در برابر جادوی سیاه از Boggart رونمایی کرد که برای هر فردی، به شکل چیزی که بیشترین ترس را از آن داشت درمیآمد. برای مثال در مورد نویل لانگباتم این موجود به شکل پرفسور اسنیپ بود یا در مورد ران ویزلی شاهد یک عنکبوت بودیم. حال جالب است بدانید که Boggart ولدمورت جسد خودش است. این قضیه کاملا طبیعی و منطقی است چرا که ولدمورت همواره از مرگ و فناپذیری ترس داشت و به همین دلیل هم تمام عمرش را صرف ساخت جان پیچها و رسیدن به جاودانگی کرد. البته این موضوع در سری بازیهای لگو هری پاتر تحریف شد و Boggart ولدمورت به شکل هری پاتر نشان داده شد.
همچنین یک حقیقیت جالب دیگر در مورد ولدمورت اینکه وی قادر به استفاده از جادوی پاترونوس که برای مقابله با دمنتورها استفاده میشود، نیست. جی.کی.رولینگ در کتابها اشاره کرده که پاترونوس یک نیروی مثبت است که ولدمورت یا هیچیک از مرگخوارها قادر به استفاده از آن نیستند و دلیلی هم برای این کار ندارند چرا که دمنتورها از جمله موجوداتی هستند که بیشتر در جناح تاریکی قرار میگیرند. از بین مرگخوارها تنها اسنیپ قادر به استفاده از این جادو است که دلیل آن هم داشتن خاطراتی خوب از لیلی پاتر است.
12- نشان مخصوص مرگخوارها در اصل یک جادوی Protean است
ما اولین بار در کتاب پنجم با جادوی Protean آشنا میشویم. جایی که هرماینی از این جادو برای سکههای اعضای ارتش دامبلدور استفاده میکند و بدین ترتیب زمان یا مکان ملاقات اعضا را با تغییر دادن سکه خودش، مشخص میکند. حال جالب است بدانید که نشان مخصوص مرگخوارها که روی مچ دستشان حک شده، دقیقا همین جادو است.
با اینکه شاید خیلیها به دلیل ظاهر ترسناک این نشان فکر میکردند که در خلق آن از یک جادوی سیاه استفاده شده، اما در اصل نشان چیزی فراتر از یک جادوی Protean نیست. هر موقع که ولدمورت یا دیگر اعضا نشان خودشان را لم*س کنند، دیگر اعضا مطلع خواهند شد. در کتابهای رولینگ ذکر شده که نشان مرگخوارهایی که پس از مرگ ولدمورت زنده مانده بودند، به مرور زمان محو شد.
13- ولدمورت شغل دفاع در برابر جادوی سیاه را طلسم کرده است
یکی از آرزوهای ولدموت این بود که بتواند در نقش استاد دفاع در برابر جادوی سیاه در هاگوارتز حضور داشته باشد. اما وی برای این کار پذیرفته نشد و بعدها شاهد هستیم که دامبلدور میگوید وی پس از اینکه در این پست پذیرفته نشد، استادی این درس را طلسم کرد. به همین دلیل هیچ استادی نتوانسته بیش از یک سال در مقام تدریس این درس دوام بیاورد و همه آنها پس از یک سال به شکلی کنار رفتهاند.
با اینکه قدرت بالای ولدمورت در استفاده از جادوها موضوعی کاملا واضح و مشخص است، اما معلوم نیست که وی به چه شکلی این شغل را طلسم کرده است. همچنین باید در این مورد نیز شفافسازی کرد که درست است پروفسور کوییرل پیش از وقایع کتاب هم در هاگوارتز حضور داشت، اما شغل وی تدریس درس آشنایی با غیرجادوگرها بود و در سال اولی که هری و دوستانش وارد هاگوارتز شدند، شغل تدریس دفاع در برابر جادوی سیاه را برعهده گرفت.
14- تفاوتهایی بین مرگ وی در کتاب و فیلم وجود دارد
در اینکه نبرد نهایی بین هری و ولدمورت در فیلمها به شکلی حماسی و عالی به تصویر کشیده شده شکی نیست. اما در این صحنه تفاوتهایی بین کتاب و فیلم وجود دارد. در فیلم شاهد هستیم که ولدمورت پس از مرگ به شکل خاصی پودر شده و از بین میرود. اما در کتابها اینچنین نیست و ولدمورت پس از مرگ دقیقا مانند یک انسان روی زمین میافتد و جسم بیجانش باقی میماند. به این صورت نشان دادن مرگ ولدمورت دلیل منطقیای در کتابها داشته و رولینگ سعی کرده به این شکل نشان دهد که ولدمورت چیزی بیشتر از یک «انسان» نیست و مانند انسان هم خواهد مرد.
البته این تنها تفاوت صحنه مرگ ولدمورت در کتاب و فیلمها نیست. در کتاب هنگام مرگ ولدمورت، جادوگران زیاد دیگری نیز در صحنه حضور داشته و مرگ وی را به چشم میبینند و به همین دلیل هم دیگر کسی در آینده به مرگ وی شک نمیکند. اما در فیلم ولدمورت در حالی از بین میرود که جز هری فرد دیگری در صحنه نیست. جالب است بدانید که قرار بود مرگ ولدمورت در فیلم دقیقا مانند کتاب به تصویر کشیده شود اما به دلیل کشته شدن اسامه بن لادن در آن سال، سازندگان فیلم تصمیم گرفتهاند این مرگ را به شکل دیگری نشان دهند. حال که چه نسبت و ارتباطی بین این دو موضوع وجود دارد، نمیدانم!
- سری فیلمهای جانوران شگفتانگیز و زیستگاه آنها احتمالا با ولدمورت به پایان خواهند رسید
۱۹۴۵ سال بسیار مهمی در تاریخ دنیای جادوگری است. چرا که اولا در این سال دامبلدور موفق میشود گریندلوالد را شکست دهد و در طرفی دیگر در این سال ولدمورت فارغالتحصیل شده و بلافاصله با رفتن به جنگلهای آلبانی، اولین جانپیچ را ایجاد میکند.
اولین قسمت از فیلم جانواوران شگفت انگیز و زیسگاه انها در سال ۱۹۲۶ جریان دارد؛ دقیقا همان سالی که ولدمورت به دنیا آمد. رولینگ تایید کرده که این فیلمها قرار است پنج قسمت داشته و داستانی را در طی ۱۹ سال روایت کنند. در نتیجه فیلم پایانی دقیقا مربوط به زمان فارغالتحصیلی و قدرت گرفتن ولدمورت میشود. پیش از این اعلام شده که دامبلدور قرار است در این فیلمها حضور داشته باشد و احتمالا نبرد وی با گریندلوالد بخش بسیار مهمی از مجموعه خواهد بود. با این حال با توجه به بازه زمانی که اشاره کردیم، احتمالا حداقل در فیلم آخر شاهد حضور ولدمورت نیز خواهیم بود و وی نیز تاثیر خود را روی این فیلمها خواهد گذاشت.