•|• بسم الله الرحمن الرحیم •|•
باعرض سلام.
باتشکر از نقد پذیری شما نویسنده‌ی عزیز.
لازم به ذکر است که:
√ پس از نقد، روی دلنوشته شما نظارت خواهد شد و در صورت عدم توجه به حرف‌ها و راهنمایی‌های منتقد، با درخواست‌های نقد بعدی شما، موافقت نخواهد شد!
√ نقدها در کمال انصاف بوده و منتقد فرد وارد به مباحث ادبی‌ست؛ و از بابت صحت نقد و راهنمایی ِ منتقد، نگرانی نداشته باشید.
√ نقدپذیر باشید و در برابر نقد خود، جبهه نگیرید. چرا که تمام تلـاش ما در جهت پیشرفت نویسنده‌هاست.
√ از ارسال پست اسپم، تشکر و... خودداری کنید.
?نقد کلی دلنوشته:
با دلنوشته‌ای روبه‌رو بوده‌ایم که بنده‌ای را به تصویر می‌کشید که گاه به دلیل فراموش کردن خدای خود در روزمره‌های زندگی اندوهگین است و گاه از مشکلات پیش رو به خداوند پناه می‌آورد. بعضی پارت‌ها با موضوع دلنوشته اندکی فاصله داشت اما در تمام پارت‌ها میشد مفهوم یکسانی دید و دلنگار به درستی عمل کرده است. ژانر دلنوشته عاشقانه _ تراژدی است که دلنگار در این زمینه نیز انتخاب درستی را به همراه داشته است. آرایه‌ها هرچند کم و یکسان بودند اما دلنوشته بسیار زیبا به نگارش درآمده بود.
?نقد نام دلنوشته:
نام دلنوشته به سلیقه دلنگار برمی‌گردد و بهتر است نامی کوتاه برای به یاد ماندن دلنوشته استفاده شود. "و از خدایی که غافل بودم" نام انتخابی دلنگار می‌باشد که مفهوم دلنوشته را در خود گنجانده اما دلنگار می‌توانست از نام خلاقانه‌تری نیز بهره‌مند شود.
?نقد مقدمه:
مقدمه با دلنوشته ارتباط معنایی زیادی به همراه نداشته و حتی اگر نام نیز از ابتدا مشاهده نمیشد، ما پی نمی‌بردیم که مقدمه دلنوشته به پروردگار اشاره دارد که البته چنین چیزی هم در واقع دیده نمی‌شود. بهتر بود مقدمه نیز مربوط به عاشقانه‌های غم‌انگیز بنده با پروردگارش باشد.
?نقد جلد:
دلنوشته فاقد جلد می‌باشد.
?نقد از نظر ساختمان نوشته:
دلنوشته به زبان ادبی به نگارش درآمده بود اما کلامتی همچون "زندگیم" که در زبان محاوره‌ای استفاده می‌شود، در یکی از پارت‌های دلنوشته قابل مشاهده بود. تعدادی جمله بندی در هر پارت دچار یکسری از مشکلات بوده؛ برای مثال:
[هربار با بغض‌های پی در پی‌ام قلبم درون سينه‌ام باعث سنگينی نفسم میشد]✖ [در راستای این جمله باید گفت که مفهوم موردنظر دلنگار را به تفهیم نمی‌رساند و دلنگار بهتر است ویرایش لازم را در این زمینه انجام دهد.]
[قدم بر می‌داشتيم بر جاده‌ای تاريک که از انتهايش، از آن‌که سر انجام اين راه سرد که بی‌هدف قدم بر می‌داشتيم، خبر نداشتيم!]✖ [تکرار فعل "داشتیم" سه‌بار پشت سر هم از زیبایی دلنوشته کاسته است. این جملات نیز مفهوم را نمی‌رساند و باعث گیج شدن خواننده می‌شود.]
[با ترديد و اشک و ناله و درآخر چشم بستيم با ترديد!]✖ [در این جمله باتردید دوباره تکرار شده.]
?نقد از نظر آرایه :
دلنوشته با آرایه‌های ادبی جان می‌گیرد و مهم‌ترین رکن یک دلنوشته را در بر می‌گیرد. در دلنوشته با آرایه‌های محدودی روبه‌رو هستیم که اکثراً آن‌ها تشبیه هستند. دلنگار می‌بایست از آرایه‌های متنوع دیگری بهره‌مند شود.
?نقد از نظر نگارشی:
دلنگار در این زمینه به درستی عمل نکرده است. برای مثال:
[در جهانی پا نهادم و قدم برداشتم که ميلياردها انسان در آن قبل و بعد از من اقامت داشته‌اند.]✖
[در جهانی پا نهادم و قدم برداشتم که ميلياردها انسان در آن، قبل و بعد از من اقامت داشته‌اند.]✔
[با نگاهی سرد به صبح‌ها که ظهر به ظهرها که شب و به شب‌ها که صبح می‌شدند،با ترديد و اشک و ناله و درآخر چشم بستيم با ترديد!]✖
[با نگاهی سرد به صبح‌ها که ظهر، به ظهرها که شب و به شب‌ها که صبح می‌شدند، با ترديد و اشک و ناله و درآخر چشم بستيم با ترديد!(جمله بندی صحیح نیست در این قسمت!! حتما ویرایش کنید.)]✔
[من مطمئنم مطمئنم تو هستی و تو را با تک تک سلول‌های وجودم.....]✖
[من مطمئنم! مطمئنم تو هستی و تو را با تک تک سلول‌های وجودم.....]✔
[پر از مهربانی بودی، پر از عشق بودی و در آخر هميشه به ياد من بودی من غافل از تو!]✖
[پر از مهربانی بودی، پر از عشق بودی و در آخر هميشه به ياد من بودی ( و/ ،) من غافل از تو!]✔
?نکات کلیدی برای دلنگار:
1_ مقدمه را تغییر دهید.
2_ از آرایه بیشتر بهره گیرید. و ترجیحاً آرایه‌هایتان متنوع‌تر باشد.
3_ جمله بندی‌های خود را تصحیح کنید.
4_ از تکرار بی‌رویه کلمات بپرهیزید.
5_ در استفاده از علائم نگارشی دقت کافی به خرج دهید.
