[سبک ادبی دوره معاصر]

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Lidiya
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
* بسم الله النور *

ویژگی‌های ادبیات معاصر


تحولاتی که در جنگ جهانی دوم در جهان پیش آمده است و تأثیری که این جنگ در همة شئون زندگی مردم جهان برجای گذاشته، خواه ناخواه در حوزة ادبیات نیز نقش مهمی را ایفا کرده است. ادبیات در زمینه های مختلف، اعم از داستان، رمان، ادبیات تطبیقی و مانند اینها گسترش یافته و در حوزة شعر نیز با ظهور نیما دورة جدیدی در ادبیات پیدا شده است.
 
آخرین ویرایش:
ویژگی‌های ادبیات معاصر

تحولاتی که در جنگ جهانی دوم در جهان پیش آمده است و تأثیری که این جنگ در همة شئون زندگی مردم جهان برجای گذاشته، خواه ناخواه در حوزة ادبیات نیز نقش مهمی را ایفا کرده است. ادبیات در زمینه های مختلف، اعم از داستان، رمان، ادبیات تطبیقی و مانند اینها گسترش یافته و در حوزة شعر نیز با ظهور نیما دورة جدیدی در ادبیات پیدا شده است. عناصر فرهنگی جهـان معـاصر کـم و بـیش وسعت یافته و بعضی از شاعران زبان اردو و فارسی این دوره ضمن بهره مندی از فرهنگ گذشتة اسلامی روی به فرهنگ اروپایی نیز آورده اند. شـعر امـروز به دو قسمت تقسیم می شود که عبارت است از: شعر سنتی و شعر نو؛ به همین مناسبت شاعران معاصر را نیز به دو گروه کهنه سرا و نوسرا می توان معرفی کرد. بعضی از نوسرایان نیز نه تنها با سرودن شعر به سبک متقدمان در دوران معاصر مخالفتی ندارند، بلکه خود نیز اشعار زیبایی بدان شیوه سروده و توانمندی، مهارت و علاقۀ خود را به این شیوه نشان داده‌اند. نیما یوشیج، احمد شاملو، نادر نادرپور، امیرهوشنگ ابتهاج «سایه»، نصرت رحمانی، سیاوش کسرایی، فروغ فرخزاد، اخوان ثالث، یدالله رؤیایی، اسماعیل خویی، علی باباچاهی، شمس لنگرودی، محمدعلی سپانلو، منوچهر آتشی، خسرو گلسرخی، سهراب سپهری، مفتون امینی، محمد زهری، سیدعلی گرمارودی و تعداد دیگری از نوسرایان در این گروه جای دارند. شعر نو ضوابط و معیارهای خاص خود را دارد که در جای خود به آن خواهیـم پـرداخت. از مهم ترین ویژگی های ادبیات معاصر پیدایش شیوه ای نو در شعر و تغییر بنیادین ارکان آن است. در آخـرین دهـة قـرن 13 (هـ ش)، گـروهی از صاحب نظران و شاعران، مانند تقی رفعت و جعفر خامنه‌ای و بانو شمس کسمایی علیه قواعد و اصول سنتی شعر فارسی و نیز در پاکستان، گروهی علیه شاعران سنتی اردو قیام کردند.
تقـی رفعت، سردبیر روزنامة تجدد تبریز، که از طرف داران پرشور و صمـیمی تجـدد ادبـی و اجتمـاعی ایـران بـود، به منـاسبت غـزلی که یکی از اعضای «دانشکده» به استقبال شیخ سعدی سروده و در روزنـامة زبـان آزاد انتـشار داده بود، با امضای مستعار «بیزبان» و تحـت عنوان «مستحدثات ادبی» به شوخی مطالبی نوشته و درپایان مقاله اضافه کرده بود .
عزیر من کلاه سرخ ویکتور هوگو را در سر قاموس دانشکده مجوی! طوفانی در ته دوات نوجوانان تهران هنوز برنخاسته است. 14 این شاعران گام هایی درجهت تغییروتحول بینادین شعر برداشته اند. پس از این نیما در شعر فارسـی و میراجی و ن.م راشد در شعر اردو، با شعر سنتی و اصول و قواعد آن به مخالفت برخاسته و شعر نو را بنیاد نهادند و به ادبیات معاصر ایران و پاکستان امتیاز و ویژگی مهمی بخشیدند. امروز بحث¬ها و گفت وگوهای بسیاری دربارة «ادبیات تطبیقی» پیش آمده و اظهارنظرهای متفاوتی بیان شده است . نخستین تعریفی که از
ظهور قدرت های تازة شرق شناسی، تلاش برای رواج جهان وطنی ادبی و کشف نکـات نـو و تـازه و بهره گیری از یافته های اندیشه وران دیگر سرزمین ها از عواملی است که موجب پیدایش و گسترش ادبیات تطبیقی در جهان شده است. مهم‌ترین زمینه هایی که به گستردگی و جهان شمولی این دانش کمک کرده، تحولات سیاسی و اجتماعی ایران از سال های قبل از دورة مشروطه است، که دگرگونی های چندی تحت تأثیر عوامل مختلف، که شاید مهم ترین آنها در این مورد موضوع ترجمه باشد، در زبان و ادبیات فارسی پیش آمده است و کم کم راه های تازه ای در ادبیات گشوده؛ به ویژه در شعر، که برخی از قالب های ادبی نو که در گذشتة ادبیات فارسی و اردو به هیچ وجه نبود، در دورة معاصر پدید آمده است؛ ازاین رو باید گفت که شعر نو مهم ترین موضوعی است که ‌می‌تواند در حوزة ادبیات تطبیقی موردبحث قرار گیرد؛ چه در سبک و چه در انـواع ادبـی و چه در نقد ادبی، که با کمک ادبیات تطبیقی می توان آن انواع را که ویژة برخی از فرهنگ ها است و در زبان و ادبیات فارسی منعکس شده، بازیافت و به بررسی آنها پرداخت.16
 
آخرین ویرایش:
درنهایت ازآنجا که این سؤال ساده و طبیعی بیشتر درهمین یکی دو قرن اخیر به مسئله ای پیچیده و مشکل یا حتّی گاهی به مسئله‌ای لاینحل در جامعه و جهان ادب تبدیل شده است، بررسی سنـت و نـوآوری در شعـر «معاصـر» را برای پـژوهش، شـایسته تر و بایسته تر نشـان می دهد، امّا چنان که می دانیم پژوهش و داوری درباب ادبیات معاصر نیز همانند ادبیات قـدیم، اگرچه درآغاز ازجهتی سهل است، ولی از پاره‌ای جهات دشواری هایی درپی دارد. «تحقیق در ادبیات قدیم به¬علل گوناگون، ازجمله فاصلة فراوان با موضوع تحـقیق؛ ازبین رفتن بسیاری از آثار، اسناد و مدارک؛ دگرگونی اوضاع اجتماعی؛ تغییروتحول زندگی، ذهن و زبان؛ زیبایی شناسی، افق دید و معناشناسی و ... دشوار است، درعوض به دلیل اینکه بسیاری از سبک ها، دوره‌ها، پدیده‌ها و آثار ادبی نسبتاً به نتیجه رسیده‌اند و از صافی ذوق، پسند و داوری عصرها و نسل های متمادی گذشته و جنجال های تبلیغاتی یا نفوذ و قدرت طبقات حاکم و معیارهای تأثیرگذار دوره ها را پشت سر نهاده است، بهتر می توان به مقایسه، ارزیابی، نقد و بررسی آنها پرداخت و از میزان اثرگذاری، ابداع، تنقید، اصالت و درمجموع پایگاه و جایگاه آنها درطول تاریخ ادبیات یا به طور کلی در چشم انداز گستردة جهانی درمطالعه آورد.17
 
آخرین ویرایش:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین