پایان نقدوبررسی نقدشورای رمان از این ناز تویی، دلنواز| Madiheh کاربر انجمن کافه نویسندگان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
مشاهده فایل‌پیوست 51683
با سلام و عرض وقت بخیری
نویسنده عزیز اثر شما طبق اصول و چهارچوب اصلی رمان‌ و داستان‌نویسی نقد گردیده است.
?منتقد اثر شما: @ReiHan @گمنام

* لطفا پیش از قرارگیری نقدنامه توسط منتقد در این تاپیک پستی ارسال نکنید!

* این تاپیک پس از قرارگیری نقد به مدت سه روز باز خواهد بود تا شما نظر شما ثبت شود، سپس قفل خواهد شد.

* اثر شما پس از ارسال نقدنامه تحت نظارت منتقدتان قرار خواهد گرفت؛ درصورتی که نسبت به نکات منتقد بی‌توجه باشید، دیگر هیچ نقدی از شما پذیرفته نخواهد شد.

با توجه به این‌که نقد شورا تاثیر مستقیمی بر تگ‌دهی و سطح‌بندی اثر شما دارد، درصورتی که هرگونه شکایت، انتقاد یا پیشنهادی در ارتباط با تالار نقد و نقد اثر خود دارید؛ به تاپیک زیر مراجعه کنید.
?تاپیک جامع شکایات و پیشنهادات تالار نقد

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مشاهده فایل‌پیوست 51727
نام رمان: از این ناز تویی، دلنواز
نویسنده: Madiheh
خلاصه:
اگر من همسفر و یار پاییز هم می‌شدم بارانش را به من نمی‌داد. چرا آخر نگاهم را هدیه به پاییز پر غم کردم؟
در این اندیشه‌ها غرق بودم، ناگهان چشمانم به چشمان تیره و تاریک شب گره خورد، آن گوی‌های برقینش چشمکی زدند و نگاهم را به بازی گرفتند.
دست به دست هم زنجیری بافتند و دیدگانم را به ماه حلقه زدند؛ ای ماه چرا من تو را فراموش کرده بودم؟
یادم آمد از بس در گیرودار پاییز و بارانش بودم یادت پر کشیده بود.
خیره نگاهم را آن‌چنان مجذوب کردی که دیگر فرو رانده شدم در درونت.
نگاهم که در آیینه افتاد، قلبم را از همان‌جا دیدم که چون پروانه به دور جوانه‌ی تو می تپد و چشمانم... .
چشمانم از شور و شوق دیدار تو هر روز ملحفه‌ی پلک هایم را کنار می‌زنند. تو که شب ها برای آن که تو را آفریده سجده می‌کنی دل من برای تو... .
نه دلی مانده و نه منطقی و نه نگاهی!
همه را ربوده‌ای، جانم هم برای تو.
آری تو عاشقانه سجده می‌کنی دلم می‌رود ز دستم، تو صادقانه تعظیم می‌کنی، منطقم مالامال از عشق، تو هوای پرواز می‌گیری و نگاهم از بلندای آسمان بر نمی گردد.
نازدانه‌ات است و نازدانه‌ام هستی ای‌ ماه، جان می‌دهی برایش و جان می‌دهم برایت ای نازنینم.
دیگر پاییز و بارانش کلبه‌ی دلم را ترک گفته، راهی گشتند؛ حال ماه زمینه‌ی تاریک دلم را روشنا بخشیده!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ReiHan

کاربر حــامی
کاربر انجمن
نوشته‌ها
نوشته‌ها
1,873
پسندها
پسندها
9,912
امتیازها
امتیازها
253
سکه
60
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین