بسم الله الرحمن الرحیم
بعد از درگذشــت پيامبر(ص) گروهى از مسيحيان به سرپرستى يك اسقف، وارد مدينه شدند و در حضور ابوبكر، سؤالاتى مطرح كردند. خليفه، آنان را به حضور على(ع) فرستاد.
يكى از سؤالات آنان از امام اين بود كه: «خدا كجاست؟»
امام(ع) آتش افروخت و سپس پرسيد: روى اين آتش، كجاست؟
دانشمند مسيحى گفت:
همه اطراف آن، روى آن محسوب مىشود و آتش، هرگز پشت و رو ندارد.
امام(ع) فرمود: اگر براى آتشى كه مصنوع خداست، طرف خاصى نيست، خالق آن كه هرگز، شبيه آن (یعنی آتش) نيست، باالتر از آن است كه پشت و رو داشته باشد، مشرق و مغرب از آن خداســت و به هر طرف رو كنى آن طرف، وجه و روى خداســت و چيزى بر او مخفى و از او پنهان نيست.
بعد از درگذشــت پيامبر(ص) گروهى از مسيحيان به سرپرستى يك اسقف، وارد مدينه شدند و در حضور ابوبكر، سؤالاتى مطرح كردند. خليفه، آنان را به حضور على(ع) فرستاد.
يكى از سؤالات آنان از امام اين بود كه: «خدا كجاست؟»
امام(ع) آتش افروخت و سپس پرسيد: روى اين آتش، كجاست؟
دانشمند مسيحى گفت:
همه اطراف آن، روى آن محسوب مىشود و آتش، هرگز پشت و رو ندارد.
امام(ع) فرمود: اگر براى آتشى كه مصنوع خداست، طرف خاصى نيست، خالق آن كه هرگز، شبيه آن (یعنی آتش) نيست، باالتر از آن است كه پشت و رو داشته باشد، مشرق و مغرب از آن خداســت و به هر طرف رو كنى آن طرف، وجه و روى خداســت و چيزى بر او مخفى و از او پنهان نيست.
آخرین ویرایش توسط مدیر: