نقد دلنوشته‌ی آغو*ش بی‌جسم
نقد دلنوشته‌ی کلی:
دلنوشته‌ی آغو*ش بی‌جسم یک اثر با ژانر مذهبی است که دلنگار از بخشندگی و لطف خداوند، گناه و درماندگی انسان را به تصویر کشیده است و دلنگار به خوبی توانسته است نام دلنوشته را در اثر خود توصیف کند.
اثر فاقد جلد می‌باشد.
نقد نام دلنوشته:
نام آغو*ش بی‌جسم برای دلنوشته نسبتا خوب است، اما دلنگار میتوانست از عنوان بهتری برای کلمه ی بی‌جسم انتخاب کند.
نام اثر در پارت مقدمه به چشم میخورد که توانایی نویسنده را در بازی با کلمات نشان می‌دهد.
نام اثر به خوبی با متن دلنوشته سازگاری دارد و دلنگار دمادم از نام آثار در متن دلنوشته‌ی خود استفاده می‌کند که موجب تکراری و یکنواختی می‌شد.
نقد مقدمه:
مقدمه در ابتدا از شدت گناهان انسان زبان به میان می آورد و سپس با سوال‌هایی فلسفی به متن زینت می‌دهد که کاملا بجا بود.
ولی میتوانست از متن های بلند تری استفاده کند تا درک و مفهوم بیشتری را به خواننده القا کند.
نقد جلد:
اثر فاقد جلد می‌باشد و دلنگار باید در اسرع وقت درخواست جلد مناسب برای دلنوشته‌ی خود دهد که با اثر خود تطابق داشته باشد.
نقد ساختمان:
متن دلنوشته با انسجام کنارهم قرار گرفته شده بود، اثر از جمله های کوتاهی تشکیل شده که بهتر بود دلنگار با حروف ربط و علائم نگارشی درست، جمله را در حالت استاندارد خود قرار دهد.
دلنگار دایره از لغات خوبی برخوردار است و به خوبی توانسته در این امر نقش ایفا کند.
در بعضی از پارت ها برخی کلمات را جا انداخته یا بعنوان کلمه‌ای اضافی قرار داده است. مثال:
پرتوی اطاعت پذیری در وجودم، معنایی ندارد
پرتوی اطاعت پذیر در وجودم، ... .
و در چندین پارت هم استفاده‌ی نابجا از فعل‌های تکراری در یک جمله استفاده کرده است.
مثال:
پارت3
پارت6
پارت7
پارت10
نقد آرایه:
آرایه‌های ادبی به خوبی در متن جاساز شده بودند و در برخی پارت ها آرایه‌ی تلمیح به چشم می خورد که دلنوشته را جذاب و خواندنی جلوه می داد.
و اما استفاده‌ی مکرر از کلمه‌ی آغو*ش، از زیبایی اقر کاسته است و تا حدی موجب یکنواختی متن ها می شد.
دلنگار میتوانست به جای استفاده ی متداول از کلمه ی "آغو*ش" از کلمات مترادف آن استفاده کند. آرایه تکرار به دلنوشته زینت می‌بخشه اما از حدی که بگذره باعث یکنواخت شدن و سلب زیبایی از دلنوشته میشه.
نقد علائم نگارشی:
علائم نگارشی تا حدودی رعایت شده بود ولی در برخی پارت‌ها جابه جایی در ویرگول و نزاشتن آن باعث بهم ریختگی جمله شده و گه گاهی هم رعایت نکردن نیم فاصله به چشم میخورد.
مثال:
پارت4=
از تلالو آغوشت، می‌شود به فرهیختگی‌ات پی برد.
جهان با تو مملو از دادگری می‌شود، اما ما در این طین رایق چه کرده‌ایم؟
از تلالو آغوشت می‌شود به فرهیختگی‌ات پی برد؛
جهان با تو مملو از دادگری می‌شود، اما ما در این طین رایق چه کرده‌ایم؟
پارت11=
چه بگویم؟
از این‌که استطاعت هر چیز را داری؟
همچون روزی که دوزخ را بر ابراهیم(ع) گلستان کرده‌ای.
چه بگویم از این‌که استطاعت هر چیز را داری؟
همچون روزی که دوزخ را بر ابراهیم(ع) گلستان کرده‌ای... .
پارت14=
پروردگارا موضع گرفتاری روح فخیم تو، وجودم را به مسیر سعادت کشاند.
پروردگارا؛ موضع روح فخیم تو، وجودم را به مسیر سعادت کشاند
نکات کلیدی:
1_ در انتخاب اسم تجدید نظر کند.
2_ برای اثر خود جلد مناسب برگزیند.
3_ نکاتی را که در باب نقد ساختمان و علائم نگارشی گفته شد را اصلاح کند.
