?1- طفره رفتن:
میترسید و از شروع کردن طفره میرید. شاید ترس از اینه که ایده اونقدری که تصور میکردید قشنگ از آب درنیاد، و نهایتا نتونید تمومش کنید.
چطور از پسش بربیایم؟
یادتون باشه شروع کردن هرگز چیزی نیست که جلوی تموم کردن کار رو میگیره!
البته، درسته، گاهی ادامه دادن واقعا سخته. اما اشکالی نداره. طبیعیه، بخشی از کاره.
?2- سد نوشتن:
باعث میشه فکر کنید در حقیقت واقعا هیچکدوم از نوشتههاتون به اندازهی کافی خوب نیستن.
چطور از پسش بربیایم؟
یادتون باشه سد نوشتن چیزی جز ترس از بینقص نبودن نیست. بعد، یادتون بیاد که هیچی کامل نیست. در حقیقت، اصلا اشکالی نداره که کار شما افتضاح باشه، ولی خیلی اشکال داره که دست از نوشتن بکشید!
?3- حسادت:
شکی نیست که حسادت به دیگران یا شانس خوبشون مربوط نیست، فقط مربوط به خودتونه. حس میکنید لایق افتخارات دیگرانید. ترس از اینه نمیتونید به هدفتون برسید.
چطور از پسش بربیایم؟
پذیرفتن ترس کمک میکنه اون احساس رو از موفقیت دوستانتون جدا نگه دارید. و حتی بهتر از اون، وقتی ترستون رو درک کنید میتونید برنامهای برای رسیدن به اهداف خودتون بچینید.
?4- الهامهای آشفته:
الهامهایی که مدام به ذهنتون میرسن، ناشی از ترساند... ترس از این که اگه نذارید افکارتون راه خودشون رو برن، دیگه برنگردن.
چطور از پسش بربیایم؟
اجازه ندید تفکراتتون بهتون حکومت کنن، کاری کنید همکار شما باشن نه علیه شما. بهترین راه اینه که در برنامهای روزمره بنویسید، که نشون میده افکار هم باید به وقتش بیان سراغتون!
میترسید و از شروع کردن طفره میرید. شاید ترس از اینه که ایده اونقدری که تصور میکردید قشنگ از آب درنیاد، و نهایتا نتونید تمومش کنید.

یادتون باشه شروع کردن هرگز چیزی نیست که جلوی تموم کردن کار رو میگیره!
البته، درسته، گاهی ادامه دادن واقعا سخته. اما اشکالی نداره. طبیعیه، بخشی از کاره.
?2- سد نوشتن:
باعث میشه فکر کنید در حقیقت واقعا هیچکدوم از نوشتههاتون به اندازهی کافی خوب نیستن.

یادتون باشه سد نوشتن چیزی جز ترس از بینقص نبودن نیست. بعد، یادتون بیاد که هیچی کامل نیست. در حقیقت، اصلا اشکالی نداره که کار شما افتضاح باشه، ولی خیلی اشکال داره که دست از نوشتن بکشید!
?3- حسادت:
شکی نیست که حسادت به دیگران یا شانس خوبشون مربوط نیست، فقط مربوط به خودتونه. حس میکنید لایق افتخارات دیگرانید. ترس از اینه نمیتونید به هدفتون برسید.

پذیرفتن ترس کمک میکنه اون احساس رو از موفقیت دوستانتون جدا نگه دارید. و حتی بهتر از اون، وقتی ترستون رو درک کنید میتونید برنامهای برای رسیدن به اهداف خودتون بچینید.
?4- الهامهای آشفته:
الهامهایی که مدام به ذهنتون میرسن، ناشی از ترساند... ترس از این که اگه نذارید افکارتون راه خودشون رو برن، دیگه برنگردن.

اجازه ندید تفکراتتون بهتون حکومت کنن، کاری کنید همکار شما باشن نه علیه شما. بهترین راه اینه که در برنامهای روزمره بنویسید، که نشون میده افکار هم باید به وقتش بیان سراغتون!
آخرین ویرایش توسط مدیر: