?|× پرولوگ از واژه یونانی Prologos گرفته شده است. خود این واژه از دو جزء pro به معنی پیش و logos به معنی گفتار تشکیل گردیده.
?|× در زبان فارسی نیز معادل پیشگفتار را برای آن به کار بردهاند. در گذشته این واژه به پیشگفتار یک شعر یا سخنرانی و یا یک نمایش گفته میشد.
ولی دیده شده است که اشعاری را که گاه هنرپیشگان یا خوانندگان قبل از اجرای نمایش یا اپرا میخواندند نیز به این عنوان ذکر کردهاند.
?|× ابداع پرولوگ بر اساس مدارک موجود به نویسندگان یونان باستان منسوب است. تراژدینویسان دوران باستان غالبا در تراژدیهای خود برای بازگویی آنچه تاکنون بر قهرمان تراژدی گذشته است از پرولوگ استفاده نمودهاند و این بیشتر بدان دلیل بوده است که تماشاگر زمینه لازم را برای فهم و دریافت مطلب تراژدیها داشته باشد.
?|× (سوفکل) نمایشنامه نویس یونان باستان در آغاز نمایشنامه ادیپ شهریار پیشگفتاری می آورد که می تواند مثال خوبی به شمار آید:
(...هاتفان به لائیوس میگویند بر فرزند وی مقدر است که پدر خود را بکشد و مادرش را به زنی گیرد. چون ادیپوس زاده میشود از آنجا که پدر و مادر نمیخواستند دست به خون پسر بیالایند وی را در دوردست بر کوه گیتاریون رها میکنند تا خود بمیرد.
شبانی او را مییابد و به کورینتوس نزد پولیبوس شهریار میبرد.
از کورینتوس گریخت تا سرنوشت شوم و شرمبارش را دگرگون سازد. در راه شهر تبای به لائیوس پدر راستین و ناشناخته خود میرسد. او را میکشد و ابوالهول را از پای درآورد و مردم شهر را از مصیبتی بزرگ می رهاند و به شکرانه این خدمتش، مردم او را جانشین شهریار پیشین یعنی پدر کشته خود میکنند و او همسر شهبانوی شهر یعنی مادر خویش میگردد...)
?|× پرولوگ در اینجا پایان یافته و نمایش چندین سال پس از ازدواج ادیپ و ژوکاست در حالی که این زن و شوهر صاحب چهار فرزند شده اند، آغاز میشود. طاعونی در شهر شیوع یافته و سروش معبد دلفی به ادیپ میگوید که گناهی عظیم بستر او را آلوده است.
?|× آن گاه، سوفکل ما را لحظه به لحظه به اصل نمایش و حوادث مربوط به آن میکشاند، نمایش آغاز میشود.
?|× جستوجوی بیامان ادیپ برای یافتن حقیقت گام به گام او را به سوی نابودی پیش میبرد و در این مسیر میبینیم که پرولوگ یا پیشگفتار روشنکننده بسیاری از نکات نمایش است.
?|× مضامینی که در پیشگفتار تنها اشارهای مختصر به آن شده در طول نمایشنامه به مرور باز میشوند و محتوای خود را عرضه میدارند و خواننده درمییابد که همین اشارات مختصر چه بار عمدهای داشته است.
?|× در آخر می توان چنین نتیجه گرفت که در آثار درامنویسان جهان پرولوگ همواره مدخلی بوده است برای ورود به اصل نمایشنامه.
?|× در زبان فارسی نیز معادل پیشگفتار را برای آن به کار بردهاند. در گذشته این واژه به پیشگفتار یک شعر یا سخنرانی و یا یک نمایش گفته میشد.
ولی دیده شده است که اشعاری را که گاه هنرپیشگان یا خوانندگان قبل از اجرای نمایش یا اپرا میخواندند نیز به این عنوان ذکر کردهاند.
?|× ابداع پرولوگ بر اساس مدارک موجود به نویسندگان یونان باستان منسوب است. تراژدینویسان دوران باستان غالبا در تراژدیهای خود برای بازگویی آنچه تاکنون بر قهرمان تراژدی گذشته است از پرولوگ استفاده نمودهاند و این بیشتر بدان دلیل بوده است که تماشاگر زمینه لازم را برای فهم و دریافت مطلب تراژدیها داشته باشد.
?|× (سوفکل) نمایشنامه نویس یونان باستان در آغاز نمایشنامه ادیپ شهریار پیشگفتاری می آورد که می تواند مثال خوبی به شمار آید:
(...هاتفان به لائیوس میگویند بر فرزند وی مقدر است که پدر خود را بکشد و مادرش را به زنی گیرد. چون ادیپوس زاده میشود از آنجا که پدر و مادر نمیخواستند دست به خون پسر بیالایند وی را در دوردست بر کوه گیتاریون رها میکنند تا خود بمیرد.
شبانی او را مییابد و به کورینتوس نزد پولیبوس شهریار میبرد.
از کورینتوس گریخت تا سرنوشت شوم و شرمبارش را دگرگون سازد. در راه شهر تبای به لائیوس پدر راستین و ناشناخته خود میرسد. او را میکشد و ابوالهول را از پای درآورد و مردم شهر را از مصیبتی بزرگ می رهاند و به شکرانه این خدمتش، مردم او را جانشین شهریار پیشین یعنی پدر کشته خود میکنند و او همسر شهبانوی شهر یعنی مادر خویش میگردد...)
?|× پرولوگ در اینجا پایان یافته و نمایش چندین سال پس از ازدواج ادیپ و ژوکاست در حالی که این زن و شوهر صاحب چهار فرزند شده اند، آغاز میشود. طاعونی در شهر شیوع یافته و سروش معبد دلفی به ادیپ میگوید که گناهی عظیم بستر او را آلوده است.
?|× آن گاه، سوفکل ما را لحظه به لحظه به اصل نمایش و حوادث مربوط به آن میکشاند، نمایش آغاز میشود.
?|× جستوجوی بیامان ادیپ برای یافتن حقیقت گام به گام او را به سوی نابودی پیش میبرد و در این مسیر میبینیم که پرولوگ یا پیشگفتار روشنکننده بسیاری از نکات نمایش است.
?|× مضامینی که در پیشگفتار تنها اشارهای مختصر به آن شده در طول نمایشنامه به مرور باز میشوند و محتوای خود را عرضه میدارند و خواننده درمییابد که همین اشارات مختصر چه بار عمدهای داشته است.
?|× در آخر می توان چنین نتیجه گرفت که در آثار درامنویسان جهان پرولوگ همواره مدخلی بوده است برای ورود به اصل نمایشنامه.
آخرین ویرایش توسط مدیر: