آرامـشآرامـش عضو تأیید شده است.

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
نوشته‌ها
نوشته‌ها
2,699
پسندها
پسندها
1,310
امتیازها
امتیازها
223
سکه
-146
سوال: عهد شرعی چگونه محقق می شود؟

امام خمینی(ره):
برای این که عهد شرعی محقق شود صیغه لازم است و نیز کاری را که عهد می کند انجام دهد، باید نکردنش بهتر از انجام آن نباشد.

آیة الله خامنه ای (دام ظلّه):
برای تحقق آن باید صیغه خوانده شود و متعلّق عهد لازم نیست رجحان داشته باشد ولی باید مرجوح دینی یا دنیایی نباشد.

آیة الله سیستانی (دام ظلّه):
در عهد هم مثل نذر باید صیغه خوانده شود مثلاً بگوید با خدا عهد کردم چنین کنم. کافی است از کاری که عهد می کند انجام دهد شرعاً نهی نشده باشد و در نظر عقلا رجحان داشته باشد یا برای آن شخص مصلحتی در برداشته باشد.

آیة الله شبیری زنجانی (دام ظلّه):
در عهد هم مثل نذر باید با خدای خود عهد کند، اگر کاری را که عهد کرده، انجام و ترک آن از هر جهت یکسان باشد باز هم باید به عهد خود وفا کند.

آیة الله صافی گلپایگانی (دام ظلّه):
در عهد هم مثل نذر صیغه لازم است، کاری را که عهد می کند انجام دهد یا باید عبادت باشد مثل نماز واجب و مستحب، یا کاری باشد که انجام آن بهتر از ترکش باشد.

آیة الله مکارم شیرازی (دام ظلّه):
عمل کردن به عهد مانند نذر واجب است به شرط اینکه صیغه عهد را بخواند، مثلاً بگوید: با خدا عهد کردم که فلان کار خیر را انجام دهم اما اگر صیغه نخواند، با آن کار شرعاً مطلوب نباشد عهد او اعتباری ندارد.

آیة الله نوری همدانی (دام ظلّه):
برای تحقق عهد باید صیغه خوانده شود، باید انجام آن کاری که عهد می کند، بهتر از ترکش باشد.

آیة الله وحید خراسانی (دام ظلّه):
در عهد هم مثل نذر باید صیغه خوانده شود و متعلق عهد نباید مرجوح باشد ولی اعتبار رحجان محل اشکال است.


سوال: نذر در مال غیر چگونه است مثلاً مادر برای فرزندش نذر می‌كند كه فرزند آن را ادا كند آیا چنین نذری صحیح است؟

جواب: خیر نذر در مال دیگری صحیح نیست. (تحریر الوسیله امام (ره)، ج 2، ص103، م 2)


سوال: امسال در ماه رمضان با خداوند عهد كردم كه «خدایا با تو عهد می‌بندم كه نمازهایم را در اول وقت بخوانم و اگر نتوانستم به شرط آنكه اگر عذر شرعی نداشتم فردای آن روز را روزه بگیرم حال به سبب مشكلاتی من از انجام این عهد عاجز شده‌ام و قادر به انجام آن نیستم، آیا می‌شود عهدم را بشكنم و عمل ننمایم و اگر كفاره دارد آنرا بپردازم؟

جواب: اگر قدرت بر وفاء به عهد ندارید تكلیف به « وفاء به عهد» ساقط است. (استفتاثات امام (ره)، ج 2، ص 457)

====================
پی نوشتها:
[1]. مکارم شیرازی، ناصر، رسالة توضیح المسائل، ص 445، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع)
[2]. همان.
[3] . حلّى، علامه، حسن بن یوسف بن مطهر اسدى‌، إرشاد الأذهان إلى أحکام الإیمان، محقق و مصحح: فارس حسون‌، ج 2، ص 90
[4]. امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج 2، ص 117 ؛ گلپایگانى، صافی، لطف الله‌، هدایة العباد، ج 2، ص 247 ؛ خراسانى، وحید، حسین،‌ منهاج الصالحین، ج 3، ص 361
[5]. برده و کنیز نباشد.
[6]. عاملى، شهید ثانى، زین الدین بن على، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، شارح: کلانتر، سید محمد، ج 3، ص 35
[7]. تحریر الوسیلة، همان؛ هدایة العباد، همان‌؛ خراسانى، وحید، حسین،‌ منهاج الصالحین، همان.
[8]. الروضة البهیة، ج 3، ص 35 – 36.
[9]. بهبهانی کرمانشاهی، آقا محمد علی، مقامع الفضل، ج 1، ص 346
[10]. اصفهانی (مجلسی اول)، محمد تقی، یک دوره فقه کامل فارسی، ص 172
[11]. یا هر لفظی که در زبان‌های غیر فارسی معنای «لله» را برساند.
[12]. فاضل لنکرانى، محمد‌، رساله توضیح المسائل‌، ص 483
[13]. اقتباس از پاسخ، ۳۷۷۵۸ سایت اسلام کوئیست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آنچه درباره «نذر» باید دانست
~نذر آن است که انسان متعهد شود برای خدا کاری از کارهای خیر را انجام دهد.~

ارکان نذر سه چیز است؛ 1. ناذر (نذر کننده)، 2. صیغه نذر، 3. متعلق نذر (ملتزم به). یعنی برای این‌که نذری منعقد شود باید نذر کننده‌ای باشد که شرایط نذر کردن را داشته باشد، همچنین صیغه نذر جاری شود، و نذر به انجام یا ترک کاری تعلق بگیرد .

سوال: صیغه و شرایط صحت نذر چیست؟
نذر آن است که انسان متعهد شود برای خدا کاری از کارهای خیر را انجام دهد، یا کاری را که ترکش نیکو است، ترک نماید.[1]

نذر بر دو نوع است:
1ـ نذر مشروط؛ نذر مشروط یا «نذر شکر» است مانند این‌که انسان می‌گوید: «اگر مریض من شفا یافت بر عهده من است برای خدا فلان کار را انجام دهم».
یا «نذر زجر» است مانند این‌که می‌گوید: «اگر مرتکب فلان کار بد شدم بر عهده من باشد برای خدا فلان کار خیر را انجام دهم».

2ـ نذر مطلق؛ آن است که انسان بدون هیچ قید و شرطی بگوید نذر می‌کنم برای خدا، - یا برای خدا است - بر عهده من باشد فلان کار خیر را انجام دهم یا فلان کار شر را ترک کنم.[2]

ارکان نذر
ارکان نذر سه چیز است؛ 1. ناذر (نذر کننده)، 2. صیغه نذر، 3. متعلق نذر (ملتزم به).[3] یعنی برای این‌که نذری منعقد شود باید نذر کننده‌ای باشد که شرایط نذر کردن را داشته باشد، همچنین صیغه نذر جاری شود، و نذر به انجام یا ترک کاری تعلق بگیرد .

شرایط ناذر (نذر کننده)
1. بلوغ 2. عقل 3. اختیار 4. قصد 5. انتفاء حجر در متعلق نذر.[4] برخی از فقها، اسلام و حریت[5] را نیز از شرایط نذر کننده قرار داده‌اند.[6]

بنابراین، نذر بچه اگر چه ممیز باشد و به ده سال رسیده باشد، همچنین نذر دیوانه حتی اگر دیوانه ادواری باشد در زمان دیوانگیش و نذر انسان مس*ت و یا عصبانی به گونه‌ای که قصد از او زایل شود، همچنین نذر سفیه و محجور در امور مالی منعقد نمی‌شود و صحیح نیست. البته نذر محجور در آن مالی که حق طلبکارها به آن تعلق گرفته منعقد نمی‌شود، ولی در اموال دیگر، صحیح است.[7]

همچنین نذر عبد و کافر منعقد نمی‌شود، مگر این‌که در عبد، قبل از واقع شدن نذر، مولا اجازه بدهد یا عبد، قبل از انحلال عقد نذر توسط مولا، آزاد شود و همچنین اگر کافر، مسلمان شود مستحب است به نذرش وفا کند.[8]

صیغه نذر
صیغۀ نذر این چنین است: «للّه علیّ هکذا»، و منظور از هکذا آن است که: «آنچه را مى‌خواهد که نذر کند بعد از «للّه علیّ» بگوید.[9] مثلاً بگوید: «ان شفى اللّه مریضى فللّه على صوم یوم»؛ یعنى اگر خداوند مریض مرا شفا بدهد یک روز، روزه بر گردن و عهده من باشد.[10]

گفتنی است؛ لازم نیست صیغه نذر به عربى خوانده شود، بلکه به فارسی هم کفایت می‌کند، پس اگر گفته شود: «چنانچه مریض من خوب شود، براى خدا بر من است که ده تومان به فقیر بدهم یا یک روز روزه بگیرم»، نذر، صحیح است. البته باید «براى خدا»[11] به زبان گفته شود و قصد آن در دل کافى نیست.[12]، [13]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موارد جواز غیبت:

1. غیبت متجاهر به فسق (کسی که علنی و آشکار گناه می کند)، که در مورد همان گناهش به اتفاق فقها جایز است و اما نسبت به گناهان دیگرش که پنهان است، مورد اختلاف است.

2. موارد تظلّم شخص از کسی که در حق او ظلم کرده، که می تواند ظلم او را بیان کند.

3. موارد مشورت، مانند کسی که می خواهد دخترش را به کسی بدهد، و با شخصی در مورد آن فرد مشورت می کند که آن شخص می تواند عیب پسر را نقل کند.

4. در موارد خیرخواهی و نصیحت، مثل اینکه شخصی با کسی رفیق شود و انسان احتمال دهد که این رفاقت منجر به فساد آن شخص شود. در این صورت، چون رفیق او آدم بدی است، می توان در مقام نصیحت و خیرخواهی، عیب او را ذکر نمود.

5. کسی که می خواهد به دین ضرر بزند.

6. کسی که می خواهد به خودش ضرری بزند که لازم است او را حفظ نمود.

7. کسانی که نوشته های مسموم، منحرف کننده و باطل دارند. (منهاج الصالحین، ج 1، م 39 تقلید؛ استفتائات جدید، ص 209)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
?دلایل حرام یا حلال بودن موسیقی

3. موارد ذکر شده حکمت حرمت غنا و موسیقی است، نه علت تامه. به همین دلیل، در مواردی هم که این آثار و نتایج سوء وجود ندارد، باز حکم حرمت وجود دارد.

4. دلایل اصلی حرمت موسیقی - یا حلیت بعضی از اقسام آن - آیات قرآن و روایات پیامبراکرم (ص) و ائمه (ع) است که در حوزه تخصصی فقه. بررسی صورت می شود و این مقال گنجایش طرح مباحث اجتهادی را ندارد. اما آنچه به صورت اختصار می توان اشاره نمود چند مطلب است:

الف. آیات قرآن هر چند به صورت روشن و صریح حکم غنا را بیان نمی کند و مانند بسیاری از احکام به اصول و کلیات می پردازد، ولی برخی از آیات با توجه به تفسیری که پیامبر اکرم و اهلبیت (ع) از آنها نموده اند، بر غنا تطبیق می کند. در این باره به چند آیه اشاره می کنیم:

1. امام صادق (ع) درباره آیات: "و کسانی که شهادت به باطل نمی دهند (و در مجالس باطل شرکت نمی کنند) [8] و "از سخن باطل بپرهیزید"[9]، می فرمایند: "منظور مجالس لهو و لعب و غنا است".[10]

2. امام صادق (ع) درباره آیه: "و آنها که از لغو و بیهودگی رویگردانند"،[11] فرمود: "منظور از "لغو" در این آیه، غنا و ملاهی است".[12]

3. امام باقر و امام صادق (ع) درباره آیه: "بعضی از مردم سخنان بیهوده را می خرند تا مردم را از روی نادانی از راه خدا گمراه سازند و آیات الاهی را به استهزا گیرند، برای آنان عذابی خوارکننده است"،[13] فرمودند: "منظور از سخنان بیهوده، غنا است".[14]

لازم به توضیح است؛ هر چند اکثر این روایات، آیات مذکور را بر غنا تطبیق نمودهاند ولی دربعضی روایات، بر موسیقی نیز تطبیق شده است[15] و فقها نیز برخی از این آیات را بر موسیقی تطبیق نموده اند.[16]

ب. مهم ترین دلیل بر حرمت غنا، روایاتی است که از پیامبر اکرم و اهلبیت (ع) به دست ما رسیده و به طور صریح و روشن دلالت بر حرمت غنا دارند. برای نمونه به برخی از روایات اشاره می کنیم:

امام باقر (ع) می فرمایند: "غنا از چیزهایی است که خداوند آتش جهنم را سزایش قرار داده".[17] نیز امام صادق (ع) می فرمایند: "از غنا دوری کنید".[18]

ج. در مورد حرمت موسیقی روایاتی از پیامبر اکرم و ائمه معصومین (ع) به دست ما رسیده که برخی از آنها را نقل می کنیم:

امام صادق (ع) می فرمایند: "آلات ساز و آواز، از عمل شیطان است. پس هر چه در زمین از این نوع وجود دارد از ناحیه شیطان است".[19]پیامبر اکرم (ص) نیز میفرمایند: "شما را از مزمار و کوبات (آلات موسیقی) نهی می کنم".[20]

د. از آن جایی که واژه غنا به معنای: "کشیدن صدا" بلکه به معنای هر گونه صدا و آواز است[21]و به تعبیر شیخ انصاری (ره): کاملا روشن و بدیهی است که هیچ یک از این مفاهیم حرام نیستند..[22] به همین جهت، همه فقها لهوی بودن را قید غنای حرام می دانند؛ یعنی غنای لهوی حرام است.[23] واژه "لهو" را به فراموشی یاد خداوند و فرو غلطیدن در ابتذال معنا نموده اند[24] و گفته اند غنا و آوازی حرام است که مناسب مجالس لهو و لعب و فساد و خوش گذرانی باشد.[25]

بعضی از فقها علاوه بر "لهوی بودن" قید "مطرب" را نیز بر آن افزوده اند[26]. "طرب" به حالت سبک عقلی گفته می شود که در اثر شنیدن آواز یا آهنگ در نفس آدمی پدید می آید و او را از حد اعتدال خارج می کند و در مورد موسیقی (آهنگی که از آلات پدید آید) نیز اکثر فقها نوعی را که "لهوی" باشد حرام می دانند. بعضی هم استماع موسیقی مطرب را حرام می دانند.[27]

نکته پایانی: همان طوری که قبلا تذکر دادیم، بررسی دقیق این مباحث، در حوزه تخصصی فقه انجام می شود و کسانی که در این زمینه قدرت اجتهاد ندارند باید از مراجع تقلید خودپیروی کنند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رها کردن نمازِ واجب (شکستن نماز) حرام است؛ (آیات عظام خوئى، تبریزى، سیستانى، مکارم شیرازی: (بنا بر احتیاط ...)؛ امام خمینى، توضیح المسائل (محشّٰى)، ج ‌1، ص 631، م 1159)

البته در حال ناچارى یا براى هر غرض دینى یا دنیوى که مورد اهتمام نمازگزار است مانعى ندارد. مانند این موارد:

?1. حفظ جان خود یا دیگرى
?2. حفظ مال مهمّى از خود یا دیگرى
?3. جلوگیرى از ضرر مالى و بدنى (مکارم شیرازى، ناصر، رساله احکام براى جوانان، ص 78، م 267)
?4. همچنین، شکستن نماز براى پرداخت بدهى مردم با این شرایط اشکال ندارد:

الف. طلبکار، در طلب خود تعجیل داشته باشد، و نمازگزار در بین نماز نتواند بدون شکستن نماز، دین خود را پرداخت کند.
ب. وقت نماز تنگ نیست؛ یعنى می‌تواند پس از پرداخت بدهى، نماز را در وقتِ آن بخواند. (فاضل لنکرانى، محمد، احکام جوانان، ص 119، م 278؛ صافى گلپایگانى، لطف الله، احکام نوجوانان، ص 100، م266)

▪️لازم به تذکر است که شکستن نمازهای مستحبی از روی اختیار اشکالی ندارد. (توضیح المسائل (محشّٰى)، ج ‌1، ص 631)
_____________________
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
قسم دروغ در حالت عادی یکی از محرمات است که به شدت از آن نهی شده.

منظور از عواقب قسم ناحق ممکن است دو معنا باشد:

۱- عاقبت به معنای حکم شرعی و فقهی.
۲- عاقبت به معنای اثر وضعی و این اثر وضعی ممکن است آثار دنیوی یا اخروی باشد و ظاهرا‌ً منظور سوال کننده همین معنا است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
? #فضیلتدائمالوضو_بودن ?

❄️با آنکه آیات و روایات زیادی بر دایم الوضو بودن تأکید دارند، با این حال وضو گرفتن برای بسیاری از ما سخت است!

? گویا نمی دانیم چه خیر کثیری را از دست
می دهیم:



1⃣ رزق و روزیت فراوان می گردد
?از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: کسی که دوست دارد بر خیر و برکت منزلش بیفزاید، هنگام غذا خوردن وضوء بگیرد…



2⃣ خشک نکردن آب وضو حسنه دارد
?امام صادق (علیه السلام) فرمودند : کسى که وضو بگیرد و با حوله اعضاى وضو را خشک کند، یک حسنه براى او نوشته مى شود
و کسى که وضو بگیرد و صبر کند تا دست و رویش خود خشک شوند، سى حسنه براى او نوشته مى شود…



3⃣ عمرت زیاد می شود
?رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: سعی کن طاهر و با وضو باشی که خداوند بر طول عمرت می افزاید….



4⃣ خواب با وضو ، عبادت است
?رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: کسی که با وضو بخوابد بستر او برایش مسجد می شود، و خوابش (ثواب کسی را دارد که) به نماز مشغول است تا این که شب را به صبح رساند
?و اگر کسی بدون وضو خوابید بسترش برای او قبر خواهد بود و مانند مرداری می ماند تا صبح شود….



5⃣ مرگ با وضو ، شهادت است
?رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: اگر توانستی شب و روز با وضو باشی این کار را انجام بده، زیرا اگر در حال وضو از دنیا بروی شهید خواهى بود…



6⃣ در قیامت نورانی می شوی
?پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
فردای قیامت خدای متعال امّت من را بین بقیّه‌ ی امّت‌ها در حالی محشور می‌کند که به خاطر وضویی که در دنیا گرفتند روسپیدند و پیشانی‌های نورانی‌ دارند



? مستدرک الوسائل ج۱ ص۳۵۶
? بحارالأنوار: ج۸۰، ص۳۱۴، روایت۲، باب۵
? بحارالأنوار: ج۸۰، ص۳۱۴، روایت۳، باب۵
? وسایل الشیعه: ج۱، ص ۲۹۷
? ثواب الاعمال
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA.jpg
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عقب
بالا پایین