
? نگاهی به فیلم «مرد آرام»
? The Quiet Man (1952)
یه فیلم علیالظاهر متفاوت از جان فورد بزرگ که بنظرم فقط ظاهرِ متفاوتی داره وگرنه در کارگردانی (قابها، فضاسازی، میزانسن و توجه به جزئیات شخصیتپردازی) به شدت جان فوردیه و امضاهای کارگردان رو میشه تقریبا در همه سکانسها دید.
"مرد آرام" فیلمیه که بنظرم واژه سرخوش رو در همه ابعادش (در شخصیتپردازی، فضاسازی، داستان و ...) معنی میکنه. فضاسازی تو این فیلم عالیه (محیط روستایی کوچک توی ایرلند با آداب و رسوم خاص خودش و تضادهاش با جامعه آمریکا که کاراکتر اصلی از اونجا اومده، بخوبی تبدیل به یک فضای کاملا آشنا و معین و دارای روح میشه با مردمان حالا دیگه آشناش و همه تناسبهایی که بین محیط و آدمهاش وجود داره) و کارگردان به کمک فضاسازی عالی و کاراکترهای بخوبی پرداخت شدش، یک زیست ساده انسانیِ باورپذیر و مشخص رو به ما معرفی میکنه و حس سرخوشی و آرامش موجود توی این فضا رو بهمون منتقل میکنه.
رسیدن به فرم درست و سینمایی یعنی اینکه مضمونی مثل سرخوشی و زیستِ ساده انسانی رو بگیری و اگر خودت زیستش کردی و از نزدیک میشناسیش، با کمک قصه، شخصیتپردازی و فضاسازی درست و توجه به همه جزئیات در کارگردانی و با استفاده درست از زبان تصویر، این مضمون رو به محتوای حسی و درک و تجربه جدیدی برای مخاطبت تبدیل کنی.
بنظرم اگر فیلمساز اطلاعات بیشتری از گذشته قهرمانش بهمون میداد مثلا از سابقه بوکسش، بیشتر میتونستیم به این شخصیت نزدیک و باهاش همراه بشیم. همچنین شاید میشد چند دقیقهای زمان فیلم رو هم کوتاهتر کرد که یکدستی و انسجام اثر بیشتر بشه و اصلا از ریتم نیفته.
✍ عارف آهنگر
آخرین ویرایش توسط مدیر: