چند دیالوگ ( #writing_prompt ) که اگه در جای مناسب به کار برن، قلب خواننده رو خواهند شکوند.?
• قول دادی عوض میشی.
• شرمندهام.
• اون بچه بود. بچهها نباید بمیرن...
• حتی نمیتونم نگاهت کنم.
• خفه شو!
• اینقدر برنگرد پیشم.
• میشه بغلم کنی؟
• جدی فکر میکردی من واقعا عاشقتم؟
• اوه، وقتی اون چیزها رو دربارهات گفتم... نمیدونستم اینجایی.
• نمیخوام برم... مرگ سرده. تاریکه.
• همهش تقصیر توئه.
• داری میلرزی!
• من برات کافی نیستم؟
• بوی آشغال میدی.
• نمیتونم ببینم! داره چه اتفاقی میافته؟
• نمیتونم نفس بکشم... نمیتونم-
• همیشه خستهام میکنی.
• بهخاطرِ رنگ پوستم؟
• نگو. جلوی بچههام نگو.
• شاید باید جدا بشیم.
• تو کُشتیش. چرا نمیتونم ازت متنفر بشم؟
• قول دادی عوض میشی.
• شرمندهام.
• اون بچه بود. بچهها نباید بمیرن...
• حتی نمیتونم نگاهت کنم.
• خفه شو!
• اینقدر برنگرد پیشم.
• میشه بغلم کنی؟
• جدی فکر میکردی من واقعا عاشقتم؟
• اوه، وقتی اون چیزها رو دربارهات گفتم... نمیدونستم اینجایی.
• نمیخوام برم... مرگ سرده. تاریکه.
• همهش تقصیر توئه.
• داری میلرزی!
• من برات کافی نیستم؟
• بوی آشغال میدی.
• نمیتونم ببینم! داره چه اتفاقی میافته؟
• نمیتونم نفس بکشم... نمیتونم-
• همیشه خستهام میکنی.
• بهخاطرِ رنگ پوستم؟
• نگو. جلوی بچههام نگو.
• شاید باید جدا بشیم.
• تو کُشتیش. چرا نمیتونم ازت متنفر بشم؟
آخرین ویرایش توسط مدیر: