[ سـیاهـ چـالـه ]

[بـلوبـریبـلوبـری عضو تأیید شده است.]

نسیم نیست، هوا نیست
درون ‌این خفقان،
هر چه هست و نیست
منـم...

 

[بـلوبـریبـلوبـری عضو تأیید شده است.]

در همه‌ی حرف‌هایم پنهانت کرده‌ام...

 

[بـلوبـریبـلوبـری عضو تأیید شده است.]

من عودم و از سوختنم نیست رهایی ...

 

[بـلوبـریبـلوبـری عضو تأیید شده است.]

ای عمر دریغا که پر از درد ،گذشتی…!

 

[بـلوبـریبـلوبـری عضو تأیید شده است.]

من در دور دست ترین جای جهان
ایستاده‌ام کنارِ تو...

 

[بـلوبـریبـلوبـری عضو تأیید شده است.]

از تو تا من هزار درّه رَه است؛
من به راز شنُفته می‌مانم
تو به شعرِ نگفته می‌مانی...

 

[بـلوبـریبـلوبـری عضو تأیید شده است.]

به شمار چون درآرم، غمِ بی‌شمارِ خود را....؟

 

[بـلوبـریبـلوبـری عضو تأیید شده است.]

من با خیالت دل خوشم
از خواب بیدارم مکن

 

[بـلوبـریبـلوبـری عضو تأیید شده است.]

پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند
ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم

سعدی

 

[بـلوبـریبـلوبـری عضو تأیید شده است.]

ﺍﺯ ﺳﺘﻢ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ
ﭘﻨﺎﻩ ﺑﺮ ﺷﻌﺮ !

ﺍﺯ ﺟﻮﺭ ﯾﺎﺭ
ﭘﻨﺎﻩ ﺑﺮﺷﻌﺮ !

ﺍﺯ ﻇﻠﻢ ﺁﺷﮑﺎﺭ
ﭘﻨﺎﻩ ﺑﺮ ﺷﻌﺮ !

 

[بـلوبـریبـلوبـری عضو تأیید شده است.]

جهان جز کنج تنهایی ندارد جای مانوسی...

 

[بـلوبـریبـلوبـری عضو تأیید شده است.]

در روی زمین هیچ چیز قطعی نیست و معنای چیزها با وزیدن بادی تغییر می‌کند؛ و باد دائما می‌وزد، چه بدانید چه ندانید...

 

[بـلوبـریبـلوبـری عضو تأیید شده است.]

یک عمر نگرانِ چه می‌شودها بودم ...
به لبم رسید
کم کم یاد گرفتم که دیروز و فردا را ول کنم،
به جهنم که چه شد !
به درک که چه می‌شود !

 

[بـلوبـریبـلوبـری عضو تأیید شده است.]

ما معتکف گوشه تنهایی خویشیم

 

[بـلوبـریبـلوبـری عضو تأیید شده است.]

جهان
به روایتِ خودش عشق است
به روایتِ من اندوه...

 

[بـلوبـریبـلوبـری عضو تأیید شده است.]

خسته ام از این و آن
فریاد میخواهد دلم...

 

[بـلوبـریبـلوبـری عضو تأیید شده است.]

تا بال نداشتم
قفس تنگ نبود...

 

[بـلوبـریبـلوبـری عضو تأیید شده است.]

هرکسی تو زندگیش یکی رو داره که نداره ...

 

[بـلوبـریبـلوبـری عضو تأیید شده است.]

توو کافه‌ی خالی،
یه استکان چایی
کنار تنهایی...

 

[بـلوبـریبـلوبـری عضو تأیید شده است.]

با یک تلنگر می‌شود از هم فروپاشی مرا