شعر اشعار لحظه ای

مادام تمام روزهای گریزان
زندگی از بی انتهایی نمی هراسد
آنچان آونگ های تکرار بر گوش آویخته
و رخصتی از جدایی نمی دهد که

پیچک دارهایش از گردن آدمیان گسیخته نمی گردد.

- آناهیتا
 
ای باد صبحگاهی کآفاق می‌نوردی
گر دیده‌ای نشان ده جایی که غم نباشد
 
بیا ! دیگر به تاثیر مُسکن ها امیدی نیست
میان کل داروها فقط چشمت اثر دارد ...
 
گویند چرا تو دل به ایشان دادی؟
والله که من ندادم، ایشان بردند
 
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 2)
عقب
بالا پایین