ادیان و فقه اعمال یهودیان نسبت به مسیحیان

سایهـ سٰـارسایهـ سٰـار عضو تأیید شده است.

مدیر تالار ادبیات تخصصی + ناظر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر رسـمی تالار
ناظر ارشد آثار
نویسنده رسمی ادبیات
پرسنل کافه‌نـادری
نوشته‌ها
نوشته‌ها
4,401
پسندها
پسندها
21,231
امتیازها
امتیازها
813
سکه
838
با وجود این که آیین یهود از بدو پیدایش، مبتنى بر تبلیغ و توسعه طلبى نبوده و تنها به قوم یهود و بنى اسرائیل اختصاص داشته، به همین دلیل، جنگ و تعرّض به اقوام دیگر در آن پیش بینى نشده بوده است. ولى یهود به این عنوان که «قوم برگزیده خدا» هستند و نژادشان بر دیگر نژادها برترى دارد، از هیچ گونه کینهورزى و فتنه انگیزى دریغ ننموده اند و در هر جا که سکونت داشته اند، ملتى ستیزه جو و خراب کار به شمار آمده اند و تا آن جا که قدرت داشته اند در زجر و آزار و اعدام پیروان ادیان دیگر مى کوشیده اند و از هرگونه حرکت فکرى و دینى با کمال قساوت ممانعت مى کرده اند و پیغمبران الهى(علیهم السلام) را که آنان را به راه راست دعوت مى نمودند، به قتل رسانیده اند و در شکنجه و آزار پیروان انبیا، نهایت کوشش به عمل مى آوردند.
داستان حضرت مسیح(علیه السلام) و حوادث رقّت بار زندگى آن پیغمبر بزرگ و شکنجه و آزارى که حواریون آن حضرت از قوم یهود دیدند و سرانجام آوارگى پیروان آیین مسیح(علیه السلام)، نمودارى از رفتار قساوت بار یهودیان و تعصّبات جنایت آمیز آنان مى باشد. مسیحیان تا زمانى که آیین مسیحیت از طرف دولت روم به رسمیت شناخته نشده بود، همواره در زیر شکنجه و آزار یهودیان و حکومت یهودى به سر مى بردند.
تنها در طلیعه قرن چهارم میلادى بود که به موجب فرمانى که در سال 311 م. از سوى امپراتور روم صادر شد، مسیحیان آزادى مختصرى یافتند و از شکنجه و تعصّبورزىِ علنى یهودیان نجات پیدا کردند.
یهودیان، حتى پس از آن که قدرت و استقلال سیاسى خود را بر اثر همین تعصّبات و فتنه جویى ها از دست دادند و شیرازه اجتماعشان از هم پاشیده شد، باز دست از تحریکات خصمانه و بدرفتارى نسبت به مخالفان، به ویژه مسیحیان، برنداشتند و در فرصت هاى مناسب، فتنه هایى به پا کردند و کشتارهایى به راه انداختند.
در زمان هِرْقَل، امپراتور روم، با وجود این که مذهب رسمى حکومت، مسیحیت بود، یهودیان در اَنْطاکِیه، فتنه خونینى کردند و با وضع فجیعى، اسقف بزرگ شهر را قطعه قطعه نمودند، در شهر صُور، پایتخت فِنیقى ها، والى شهر را به قتل رسانیدند و سپس با یهود فلسطین هم داستان شده، قرار بر آن گذاشتند که شبانه بر شهر صُور حملهور شوند و مسیحیان را قتل عام نمایند. ولى چون توطئه آنان عقیم ماند و سپاهیان روم طبق اطلاع قبلى، از هجوم وحشیانه آنان جلوگیرى به عمل آوردند، یهودیان، که از خشم، حالت سبعیّت پیدا کرده بودند، به سوى دیرها و کلیساهاى اطراف شهر سرازیر شده، آن ها را با خاک یکسان و دهات مجاور را به خاک و خون کشیدند.
در یکى از جنگ ها، که میان دو دولت ایران و روم درگرفته بود، یهودیان هشتادهزار اسیر مسیحى را از ایرانیان خریدند و از روى کینه و انتقام، همه را مثل گوسفند سربریدند.
گویند: نقشه این جنگ از طرف یهودى ها بوده و ایرانیان به تحریک یهود دست به این جنگ خونین زدند.
در عصر امپراتورى نِیْرو*ن یهودى ها در شهر قدس فتنه اى به پا کردند و فرماندار شهر را کشتند و آشوبى به راه انداختند که بر اثر آن از طرف امپراتور رومیان شهر قدس محاصره و در سال 70 م. یهودیانِ قدس قتل عام شدند و معابد یهود ویران و کَهَنه و رؤساى مذهبیشان به وضع فجیعى کشته شدند. همین حادثه باعث جنبش یهودى ها شد و حسّ انتقام جویى آنان را بیش از پیش تشدیدکرد وموجب جنگ ها و خونریزى هاى فراوانى گردید.
تا آن که در خلال قرن چهارم میلادى، یکى از پادشاهان ایران یهود را در صورت وفادارى و کمک به ایرانیان، وعده آزادى داد و دیرى نپایید که بر اثر خ*یانت و تمرّد، مورد غضب پادشاه ایران واقع شدند; عده اى مقتول و جمعى محبوس و گروهى تبعید و مورد شکنجه قرار گرفتند.
در عصر حاضر نیز جنایات و تجاوزات و توطئه هاى تجاوزکارانه صهیونیسم بین المللى بر همه مکشوف و اغراض و مقاصد شوم آن ها علیه مللِ غیریهودى، کاملاً روشن گردیده است; تا آن جا که ایادى این حزب متعصّبِ ضدانسانى در بیش تر مراکز بین المللى رخنه کرده و در بیش تر خراب کارى ها و تشنجات و کشتارهاى عمده جهان، از عوامل مؤثر محسوب مى شوند.
یهودى ها در جنگ هاى جهانى دست داشتند و پس از جنگ نیز روى اصل کینه توزى شبکه هاى جاسوسى بین المللى را به نفع استعمارگران اداره مى نمودند و این حقیقت ننگین با دستگیر شدن یکى از عناصر خطرناک این باند که ریاست شبکه جاسوسى کشور را به عهده داشت، فاش گردید. وى اعتراف نمود که بنابر معاهده سرّى، که در سال 1947 میلادى در مورد تشکیل دولت اسرائیل بین دولت امریکا و صهیونیست ها منعقد شده بود، یهودى ها انجام این وظایف را در قبال کمک امریکا به عهده گرفتند و از آن به بعد شبکه جاسوسى امریکا را اداره مى کنند.
دولت امریکا نیز در مقابل خوش خدمتى آن ها، به وعده خود وفا نمود و سرانجام، «صهیونیسم» توانست بخشى از فلسطین را اشغال و بالغ بر یک میلیون مسلمان فلسطینى را از خانه و وطن خود آواره کند.22
از جمله مظاهر ننگین تعصّبات مذهبى یهودیان، مى توان به کشتار فجیع مسیحیان یمن به دست حکومت یهودىِ آن سرزمین اشاره کرد. در این کشتار هولناک، دَه ها هزار نفر از مسیحیان با وضع فجیعى به قتل رسیدند و در آتش سوزانیده شدند.
قرآن کریم نیز به شکنجه، آزار و قتل مسیحیان توسط یهودى ها اشاره دارد: مرگ و عذاب بر شکنجه گران صاحب گودال (آتش) باد; گودال هایى پر از آتش شعلهور، هنگامى که (یهود) در کنار آن نشسته بودند و آنچه را نسبت به مؤمنان (مسیحى) انجام مى دادند، با خونسردى تماشا مى کردند! (بروج: 5 ـ 8)
در این که این ماجرا مربوط به چه زمانى و مربوط به چه قومى است و آیا این یک ماجراى خاص و معیّن بوده و یا اشاره به ماجراهاى متعددى از این قبیل در مناطق گوناگون جهان دارد، در میان مفسّران ومورّخان گفت وگوست. معروف تر از همه مربوط به ذُونُواس، آخرین پادشاه حِمْیر در سرزمین «یمن» مى باشد.
ذُونُواس، که آخرین نفر از سلسله گروه «حِمْیَر» بود، به آیین یهود درآمد و گروه «حِمیر» نیز از او پیروى کردند. او نام خود را «یوسف» نهاد و مدتى بر این منوال گذشت. سپس به او خبر دادند که در سرزمین نجران،درشمال یمن، هنوزگروهى برآیین نصرانیت باقى هستند. هم مسلکان ذونواس او را وادار کردند که اهل نجران را مجبور به پذیرش آیین یهود کند. او به سوى نجران حرکت کرد و ساکنان آن جا را جمع نمود و آیین یهود را بر آن ها عرضه داشت و اصرار کرد که آن را پذیرا شوند، ولى آن ها ابا کردند.
ذونواس دستور داد خندق عظیمى کندند و هیزم در آن ریختند و آتش زدند. گروهى را زنده زنده به آتش سوزاند و گروهى را با شمشیر کشت و قطعه قطعه کرد; به گونه اى که عدد مقتولان و سوختگان به بیست هزار نفر رسید.
این کوره هاى آدم سوزى، که به دست یهود به وجود آمد، احتمالاً نخستین کوره هاى آدم سوزى در طول تاریخ بوده است. آن ها مؤمنانِ مسیحى را وادار مى کردند دست از ایمان خود بردارند و هنگامى که با مقاومت آنان روبه رو مى شدند، آن ها را در این کوره هاى آدم سوزى انداخته، به آتش مى کشیدند! گروهى هم با کمال خونسردى نشسته بودند و صحنه هاى شکنجه را تماشا مى کردند و لذّت مى بردند که این خود نشانه نهایت قساوت آن هاست. بعضى نیز گفته اند: این گروه مأمور بازجویى و اجبار مؤمنان مسیحى به ترک مذهب حق بودند.
در این گیر و دار، یک تن از نصاراى نجران فرار کرد و به سوى روم و دربار قیصر شتافت و از ذونواس شکایت کرد و یارى طلبید. قیصر گفت: سرزمین شما از من دور است، اما نامه اى به پادشاه حبشه مى نویسم. او مسیحى و همسایه شماست. از او مى خواهم شما را یارى دهد. سپس نامه اى نوشت و از پادشاه حبشه انتقام خون مسیحیان نجران را خواست.
مرد نجرانى نزد سلطان حبشه نجاشى، آمد و ماجرا را بازگفت. نجاشى از شنیدن این داستان سخت متأثّر گشت و از خاموشى شعله آیین مسیح(علیه السلام)در سرزمین نجران افسوس خورد و تصمیم به انتقام شهیدان گرفت.
لشکریان حبشه به جانب یمن تاختند و در یک پیکار سخت، سپاه ذونواس را شکست دادند و گروه بسیارى از آنان را کشتند و طولى نکشید که مملکت یمن به دست نجاشى افتاد و به صورت ایالتى از ایالات حبشه درآمد.23
جان ناس در مورد رفتار یهودیان نسبت به مسیحیان مى گوید: رابطه یهودیان و مسیحیان از ابتدا خصمانه بوده است; زیرا از قرون اول میلادى به بعد، ربّانیون و احبار یهود منکر مسیح بود و او را طرد مى نمودند، گرچه پیروان عیسى تا حدى همیشه مساعى جمیله مبذول مى داشتند.24 ضدیت یهود با حضرت مسیح(علیه السلام) در فرازهایى از انجیل منعکس شده است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین