زبان شعر:
در بعضی اشعار زبان شعر عامیانه و در بعضی، ادبی است. کلمات در بیشتر ابیات درست استفاده شدهاند و جاگذاری دقیقی داشتهاند. آهنگ و وزن شعر تقریبا در همه جا درست به نظر میرسد.
درباره صنایع ادبی:
از آرایه های ادبی زیاد استفاده نشده است؛ اما از نظر من این نقطه ضعف محسوب نمیشود و تنها زبان و فهم شعر را ساده تر کرده است. آرایه های تشخیص، کنایه و استعاره در ابیات دیده میشود.
مضمون و پیام شعر:
شاعر از عشق خود و رفتن مع*شوق سخن می گوید که چقدر ترک او برایش سخت بوده و در غمش می سوزد. در بعضی اشعار از فلک و چرخ روزگار گلایه میکند و از درد هایی که بر قلبش چنگ میزند.
درباره شکل و نمای شعر:
اشعار در قالب های غزل، مثنوی و دوبیتی سروده شده و قافیه ها رعایت شده است. وزن و آهنگ خوبی هم دارد.
فقط در این بیت قافیه رعایت نشده است:
گر به هرجای جهان هرجای عالم پر زنی
چون نبینی غَمِ جان جز در دلم،پر پر زنی تو
دیگر نباید «تو» در پایان مصراع دوم آورده شود چون قافیه و ردیف به هم میریزد. ( لطفا بیت را بعد از حذف «تو» بازنویسی کنید تا آهنگ و وزن شعر حفظ شود.)
روش تکلیف و تالیف شعر:
شعر در فضای غم و اندوه و عشق می گذرد و در آخر هم با این غم تمام میشود و عاشق با دل خود عهد میبندد تا همچنان به پای معشوقش بماند.
نوع شعر:
فضای غم و اندوه و عشق را بیشتر با غزل منتقل می کنند اما شاعر در قالب های انتخابی به خوبی توانسته از عهده کار و انتقال مضمون و پیام خود بر بیاید.
و آخر از همه بگم که از اشعارتون لذ*ت بردم ممنون و خسته نباشید.?