| بازی‌های محلی اصفهان |

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع D A N I
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
کشورهایی مانند ایران که دارای تاریخ و فرهنگ کهن هستند دارای ثروت نهفته‌ای به نام میراث ناملموس و سرمایه‌های بین نسلی هستند که این میراث ناملموس شامل موسیقی، بازی‌های محلی، ورزش‌های بومی، پوشش جوامع محلی و هنر و معماری است. اصفهان نیز از این تاریخ مستثنی نبوده و مملو از گنج های نهفته ای در رگ و ریشه شهرها و روستاهای منطقه است که وظیفه متولیان امر فرهنگی را سنگین تر می کند.



آفتاب مهتاب:

دو نفر هم‌قد و هم‌وزن، پشت خود را به یکدیگر کرده و دست‌هاى خود را درهم نموده و قلاب مى‌کنند. بعد یکى از آنها کلمهٔ ‘آفتاب’ را به‌حالت کشیده مى‌گوید و در حالى‌که به جلو خم مى‌شود، دیگرى را بلند کرده و برپشت خود قرار مى‌دهد. نفر دوم هم همین کار را انجام مى‌دهد ولى کلمهٔ ‘مهتاب’ را به‌صورت کشیده مى‌گوید. در نوبت‌هاى بعدی، یکى عبارت ‘آفتاب مهتاب چه رنگه؟’ و دیگرى ‘سرخ و سفید دورنگه’ را هنگام خم‌شدن مى‌خوانند و تا زمانى که خسته نشده باشند، بازى را ادامه مى‌دهند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چوقاپى:

يکى از بازى‌هائى است که در استان اصفهان متداول بوده و هم‌اکنون نيز در بعضى از مناطق اين استان (نقاط روستائى بيشتر) انجام مى‌شود، نمونه اين بازى با تفاوت‌هاى جزئى در برخى از استان‌ها نيز رايج بوده است، در تهران مشابه اين بازى الک دولک نام دارد.




اوستا سلامى:

به‌صورت تک‌گروهى انجام مى‌شود، اين بازى به محل چندان وسيعى نياز ندارد حتى در کوچه‌هاى روستا و ميدان‌گاه‌هاى آن و ديگر فضاهاى آزاد مى‌تواند انجام شود، بازى هيچ‌گونه وسيله و ابزارى نمى‌خواهد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بازى با چوب (خوانسار):

در هر دوطرف زمين بازى دو سنگ قرار مى‌دهند که ‘گل’ ناميده مى‌شود. بازيکنان که به دو گروه تقسيم شده‌اند، هريک با چوب بلندى که در دست دارند، چوب کوچک را زده و سعى مى‌کنند آن را از ميان دو سنگ عبور دهند.




حمام‌بازى:

خاک را کُپه مى‌کنند و روى آن آب مى‌ريزند تا گِل درست شود. هريک از بازيکنان در يک طرف اين کُپه قرار مى‌گيرند و شروع مى‌کنند به باز کردن يک راه تا کُپه خاک به‌صورت گنبد درآيد. بعد هريک از بازيکنان، در سوراخ خود را با يک سنگ مى‌بندد. سپس سرگنبد را سوراخ مى‌کنند و از آن بالا آب مى‌ريزند. آب از سوراخ هريک از بازيکنان بيرون زد او سوخته است. جريمهٔ او اين است که سر او را به گنبد مى‌کوبند. گاه مى‌گردند و شخص بى‌اطلاعى را پيدا مى‌کنند و از او مى‌خواهند که بگويد درون گنبد چه صدائى مى‌آيد و وقتى او سرخم مى‌کُند سر او را به گنبد مى‌کوبند و مى‌خندند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عامو يادگار:

يکى از بازيکنان خم مى‌شود و به ديوار تکيه مى‌کند و بازيکن ديگر سوار او مى‌شود و چشم‌هاى بازيکن ديگر را با دست مى‌گيرد و از او مى‌پرسد: ‘آش جو خورده با ماس و خيار عامو يادگار خوابى يا بيدار؟’ سپس يا چشم‌هاى خود را مى‌بندد يا هر دو را باز نگه مى‌دارد يا يکى را باز و ديگرى را بسته نگه مى‌دارد. بازيکنى که چشم‌هاى آن بسته است بايد حدس بزند و مثلاً بگويد، خواب يا بيدار يا خواب و بيدار. يک نفر هم بر بازى نظارت مى‌کند؛ اگر حدس او درست بود جاها با هم عوض مى‌شود.




لَپَربازى:

ابتدا دايره‌اى روى زمين مى‌کشند و هريک از بازيکنان تعدادى سنگ داخل آن مى‌گذارد. آن‌گاه خطى را مشخص مى‌کنند و هريک از بازيکنان از آن محل سعى مى‌کند با لپر خود، سنگ‌هاى داخل دايره را نشان کرده و آنها را از دايره خارج کند. بازيکنى که تعداد بيشترى سنگ را از دايره خارج کرده باشد، برندهٔ بازى است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

بیا بریم بنه


در بازی بیا بریم بنه از بازی های محلی اصفهان، یک صف بزرگ را به صورت زنجیر مانند تشکیل می دهند و دو شخصی که قوی تر از بقیه هستند سر دو صف می ایستند و بین آن ها سوال و جواب هایی رد و بدل می شود. سپس نصف صف، زنجیر را به سمت راست و نصف دیگر، زنجیر را به سمت چپ می کشند. بازی با پاره شدن زنجیر به پایان می رسد.




یک مرغ دارم چند تا تخم می کنه؟


در این یکی از بازی های محلی اصفهان، یک نفر به عنوان استاد بازی برای هر کدام از بازیکنان یک شماره تعیین می کند که باید آن را حفظ کند. سپس استاد رو به بازیکنان می گوید یه مرغ دارم روزی 8 تا تخم می کنه، بازیکنی که شماره 8 است باید بلافاصله جواب دهد چرا 8 تا؟ استاد می گوید پس چندتا؟ بعد بازیکن می گوید به طور مثال 10 تا. آن گاه بازیکنی که شماره 10 است باید مانند بازیکن شماره 8 جواب دهد و سوال را به بازیکن دیگر پاس دهد و همین طور بازی را ادامه دهند. هر بازیکنی که شماره او گفته شد اگر حواسش نبود و جواب نداد و یا اینکه در جواب «پس چندتا؟» شماره بازیکنی که سوخته است را بگوید، می سوزد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

اتل متل


در این بازی از بازی های بومی محلی اصفهان، چند نفر بازیکن کنار هم می نشینند و پاهای خود را دراز می کنند. یک نفر شروع به خواندن شعری می کند و هم زمان با خواندن آن شعر تک تک به سمت پاهای بازیکنان اشاره می کند. وقتی به آخر شعر که «یک پاتو ورچین» است می رسد، بازیکنی که آخر شعر، اشاره سمت پای او رفت باید پایش را جمع کند و خواننده شعر دوباره خواندن شعر را آنقدر تکرار می کند که پاهای بازیکنان جمع شود و از بازی کنار روند تا فقط یک نفر در آخر باقی بماند. شخصی که باقی می ماند برنده است و دفعه بعد خودش می تواند برای بازیکنان شعر بخواند.


 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

D A N I

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
نوشته‌ها
نوشته‌ها
3,158
پسندها
پسندها
6,388
امتیازها
امتیازها
338
سکه
48
دیگر بازی هاي‌ محلی اصفهان عبارتند از:

– بازی آبد
– بازی چارسنگ
-بازی آپوست بره
– بازی استادجملو
– اوساى کرباس پاره‌کن
– اوستا خرت نلنگه
– اوستا سلامي

– چوقاپلي
– خرى‌سو
– خونهٔ شير
– درخونهٔ شاه را آب بپاش
– دودي
– دوزبازي
– بازی سُک‌سُک
– بازی سورى‌بازي
– بازی سه سال سنگي
– بازى با چوب
– باقالى بـه‌ چندمن
– بالشت‌بازي
– بشکن بشکنه
– بيابريم بنه
– پلاچفته
– پيش‌پيشي
– تاکوچي
– تولي
– بازی جساخيزک
– بازی جن‌جنک
– بازی جفت جوالدوز
– بازی جمال جمال
– بازی جم‌جمک
– بازی چشم بندوک
– بازی چنگ‌ چاله
– چنگولک‌بازى «تاب‌بازي»
و …



اصفهان شهر بزرگ تاریخ و فرهنگ و هنر ایرانیان میباشد و باشکوه ترین بناهای تاریخی دوران هاي‌ مختلف از جمله دوران صفویه در شهر اصفهان بسیار مشهود اسـت.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین