پایان نقدوبررسی دلنوشته به زانو افتادگان | اِلی فرجی کاربر انجمن کافه نویسندگان

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Mohadeseh.jh
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام
باتشکر از نقد پذیری شما نویسنده عزیز.

لازم به ذکر است که:
✔ پس از نقد، بر روی دلنوشته شما نظارت خواهر شد و در صورت عدم توجه به حرف‌ها و راهنمایی‌های منتقد، با درخواست‌های نقد بعدی شما‌، موافقت نخواهد شد!
✔ نقد‌ها در کمال انصاف بوده و منتقد فرد وارد به مباحث ادبی‌ست؛ و از بابت صحت نقد و راهنمایی‌ِ منتقد، نگرانی نداشته باشید.
✔ نقدپذیر باشید و در برابر نقد خود، جبهه نگیرید. چرا که تمام تلاش ما در جهت پیشرفت نویسنده‌هاست.
✔ از ارسال پست اسپم، تشکر و... خودداری فرمائید.
لینک دلنوشته:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Mohadeseh.jh

نویسنده رسمی رمان
نویسنده رسمی رمان
مدیر بازنشسته
نوشته‌ها
نوشته‌ها
684
پسندها
پسندها
786
امتیازها
امتیازها
153
سکه
83
نقد دلنوشته ی به زانو افتادگان


نقد کلی:
موضوع دلنوشته ای که انتخاب کردید، یکی از معضل ها و اتفاقاتی است که برای هر انسانی در هر سنی ممکن است که رخ بدهد.
باور پذیری بالا و کلیشه ای نبودنش باعث شد من بیشتر به خواندن این دلنوشته ترغیب بشم.
اما در مورد ژانر باید بگم که به خاطر استفاده و آوردن کلمه و توصیفات و همین‌طور جملات زیبا در عین حال غمناک و ناراحت کننده بسیار متناسب با متن بود و یکی از نقاط قوت محسوب می‌شد که دلنگار از قالب تراژدی و اجتماعی خارج نشده و آن را به درستی پیش برده است.
و قلم ساده و عامه پسند هم می‌تواند به زیبایی و فهمِ آسان متن بیافزاید.
همچنین واژه‌هایی که انتخاب کرده بودید خوب بود. وترکیبات ساده‌ای که با آرایه زیباتر هم شده بودند. اما تمام اینها به صورت چیزهای روتینی تو چشم مخاطب بود و ترکیبات جدیدتری(نه با ثقیل کردن واژه، با آراستنشون به آرایه) که داشتید رو هم میتونید بیشتر کنین.

نقد نام دلنوشته:
با توجه به برداشتی که من داشتم به زانو افتادگان داستان انسان هایی که با روح های پیر و شکسته زندگی میکند را روایت می‌کند.
و اما از اتفاقات و گفته های خودتون در دلنوشته می‌شود دلیل انتخاب عنوان رو هم فهمید، یأس در قالب اندوه، و این قسمت واقعا با ریزنگری بسیار دقیق و کامل، نام انتخاب شده بود.
هماهنگی عنوان با محتوا و جذابیت لازمه در جذب مخاطب نیز از دیگر ویژگی‌های عنوان این دلنوشته بود.

نقد مقدمه:
در این قسمت ما متوجه می‌شویم که شاهد دلنوشته ای از زبان شخص مأیوس و سختی ها و تلاش های بی ثمرش است.
و در آخر می‌گوید دیگر به اوج درماندگی رسیده و همه چیز در این دنیا بی فایده است.
پس اگر کمی دقت کنیم هدف در همین ابتدا هم مشخص شده است.
اما از محاسن دلنوشته، به کار بردن کلمات روح بخش در تضاد با ژانر باعث تفاوت و دلنشین بودن آن می‌شد.
جام بخشی به کاغذ و قلم و
ضرب المثل خواستن، توانستن است که بازهم جذاب و خاص بودن مقدمه و رعایت بخشی از آرایه رو نشون دادید. و به شخصه معتقدم برخی از دلنگار ها به ضرب المثل ها توجه زیادی نشان نمی‌دهند.
و شما در این بخش بسیار قوی عمل کردید.

نقد جلد:
تصویر جلد حاکی از مرد تنها و خسته ای است که صحبت از آدم های روزگار آن شخص و شاید هم خودش دارد.
در آخر جلد زیبا و بامفهومی انتخاب شده است اما در رنگ نوشته ی آن اگر تجدید نظر کنید بهتر است.
مانند رنگ های تیره، بهتر میدانیم که مخاطب زیرک است و روی کوچک ترین چیز ها اعم از این موارد فوکوس می‌کند.


نقد ساختمان نوشته:

این قسمت رو خوب به عمل آورده بودید و رعایت تقریبی انسجام متن و پارت های کوتاه آن، استفاده از کلمات نامفهوم و کشش زیاد متن یکی دیگر از نقاط مثبت درایت دلنگار محسوب می‌شد.

و یکی از قسمت هایی که من و به فکر واداشت این جمله بود:

آرامیس من در باتلاق ناامیدی بوی تعفن گرفته‌ام... .
« مرتب افکارم را بالا می‌آورم!
با این وجود مادرم به من زنگ می‌زند
و تمام امیدش را روی من سرمایه‌گذاری می‌کند. »

و بی شک یکی از برترین جملات هم بود.

نقد آرایه:
آرایه های دلنشین و مناسبی به کار برده بودید اما بهتر است از آرایه هایی مثل
آرایه هایی مانند: تشبیه، استعاره و... .
بیشتر استفاده شود چون می تواند به نوشته ها و متن جان بدهد.
گونه ای که مخاطب از خواندن آن لذ*ت ببرد.
مانند:
پاهایم بدجور درد می‌کند.

« دردِ زندگی حتی پاهایم را هم درگیر کرده است. »

یا این پارت:
به نظرت این بلاهایی که دار سرم می‌آید، حقم است؟
خودم این‌طور فکر نمی‌کنم... .
من برای نقطه به نقطه زندگی‌ام تلاش کرده‌ام...
فکر می‌کردم قرار است به آرامش برسم.
جوانه‌ی خوشبختی را در دلم کاشته بودم،
اما حالا خستگی ریشه‌اش را محکم کوبیده
و هیچ جوره قصد رفتن ندارد... .

« تشبیه هایی که در این پارت به کار رفته بود واقعا دلنواز بود اما بیشتر که دقت کنیم می‌بینیم هنوز هم جای پیشرفت دارد.
که به جمله جلای بیشتری می‌بخشد.

نقد نگارشی:
در این قسمت علائم نگارشی چند جا از متن فراموش شده بود مثل:

❌ پدرم آرزو داشت معلم شوم
✔️ پدرم آرزو داشت معلم شوم؛


❌ عاشق شیمی بودم از اکتشاف خوشم می‌آمد
✔️ عاشق شیمی بودم، از اکتشاف خوشم می‌آمد.

نکات کلیدی:
۱- آرایه های زیبایی به کار رفته بود اما با تقویت و به کار بردن بیشتر اون ها قلم پخته تر و خواننده بیشتری هم خواهید داشت.
۲- ایرادات نگارشی اصلاح شود.

خدا قوت موفق باشید?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین