انواع شخصیت در داستان

فَــرحنآزفَــرحنآز عضو تأیید شده است.

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
نوشته‌ها
نوشته‌ها
1,701
پسندها
پسندها
1,251
امتیازها
امتیازها
223
سکه
32
انواع شخصیت در داستان


شخصیت قالبی: «شخصیت‌هایی كه به صورت نسخه بدل یا كلیشه ی شخصیت‌های دیگری باشند.» شخصیتهای قالبی از خود هیچ تشخصی ندارد و بی‌هویت هستند. ظاهر آنها آشنا و صحبتهای آنها قابل پیش‌بینی است. طرز عمل و نوع رفتارشان مشخص است چرا كه دارای الگوی رفتاری هستند كه ما با آن قبلاً آشنا شده‌ایم. این نوع شخصیت‌ها در اطراف ما بسیارند و در زندگی روزمره به چشم می‌خورند. «متمایزترین آنها شخصیت‌هایی هستند كه به شخصیت قالبی و ساختگی خود، جنبه ی حرفه‌ای و كسب و كار داده‌اند مثل پیشخدمت كافه‌ها» و تمام شخصیت‌هایی كه «می‌‌توان با واژه ی «مآب» یا «نما» به كار برد.» شخصیت‌های ساختگی مثل روشن‌فكرنما، مقدس مآب، مظلوم‌نما كه از گفتار و طرز رفتار آنها به خصوصیت‌های قالبی شخصیت آنها پی می‌بریم.

نویسندگانی كه بیش از حد به شخصیت‌های قالبی و شناخته شده روی می‌آورند، چندان به خود زحمت نمی‌دهند كه به دنبال شخصیت‌های واقعی باشند و به همین دلیل نمی‌توانند شخصیت‌های زنده‌ای بیافرینند. یكی از دلایل این امر را می‌توان كمبود استعداد هنری در خلق شخصیت‌ها دانست به همین دلیل نویسنده نمی‌تواند شخصیتی را كه دارای انسجام كافی باشد خلق نماید. در این گونه آثار همه ی شخصیت‌ها به هم شباهت دارند و به آسانی می‌توان آنها را به آثار دیگر منتقل كرد.

در آثار نویسندگان بزرگ از شخصیت‌های قالبی اثری دیده نمی‌شود. به عنوان نمونه در «جنگ و صلح» تولستوی پانصد و پنجاه شخصیت وجود دارد و هر كدام از آنها انسانی یگانه و منحصر به فرد است.

شخصیت‌های قراردادی: این گونه شخصیت‌ها افراد شناخته‌شده‌ای هستند كه مرتباً در نمایشنامه‌ها و داستانها ظاهر می‌شوند و خصوصیتی جاافتاده و سنتی دارند. این نوع شخصیت‌ها به شخصیت‌های قالبی بسیار نزدیكند و گاه تشخیص این دو از هم دشوار است. «اولین بار این شخصیت‌ها در نمایش‌نامه‌های كلاسیك ظاهر شده‌اند.» و در تأترهای یونان باستان و بعدها در دیگر انواع ادبی جایی برای خود بازكردند. «در قصه‌های قدیمی غول‌ها، پری‌ها، جادوگرها، آدمهای خسیس، آدمهای سخاوتمند شخصیت‌های قراردادی بودند كه در توصیف خصوصیت‌های آن مبالغه می‌شد.»از دیگر شخصیت‌های قراردادی در گذشته پهلوانان، عیارها، وزیران دست راست و دست چپ و دلقك‌ها را می‌توان نام برد. هر كدام از این شخصیت‌ها مظهر و نمادی از یك رفتار بودند. مثلاً پهلوانان طرفدار عدل و راستی و عیارها مظهر جوانمردی و طرفدار قشر محروم جامعه بودند. در داستان «حاجی‌آقا» هدایت الگویی از شخصیت‌های قراردادی گذاشته است و حاجی شخصیتی خسیس نشان داده شده است. از خصوصیات شخصیت‌های قراردادی، تازه‌ نبودن خصایص آنهاست و به همین دلیل ما از دیرباز با آن‌ها آشنا هستیم و می‌توانیم رفتار و گفتار آنها را حدس بزنیم.

شخصیت‌های نوعی: این نوع شخصیت نشان‌دهنده خصوصیات گروه یا طبقه‌ای از مردم است كه این خصوصیت‌ها او را از دیگران متمایز می‌كند. برای خلق چنین شخصیتی «باید حقیقت را از چند نمونه زنده و واقعی گرفت.» و بعد با مهارت و هنرمندی درهم آمیخت تا بتوان به شخصیت نوعی مورد نظر دست یافت. شخصیت‌های نوعی، هم‌چون شخصیت‌های قراردادی نیازمند و وام‌دار كیفی سنتهای ادبی نیستند. ممكن است خصلت یا رفتار تازه ی گروهی یا طبقه ی خاصی را نشان دهند كه در ادبیات سنتی مانند آنها نباشد. مثل خصوصیتهای نوعی وكیل‌های حیله‌گر و مكار. اگر در طی زمان خصوصیت‌های نوعی دستخوش تغییر و دگرگونی شوند و مصداق خود را از دست بدهند، دیگر نمی‌توان این شخصیت ها را نوعی حساب كرد، بلكه در حیطه ی شخصیت‌های قراردادی از آنها یاد می‌شود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین