عرش و علم خون می‌بارند، گریه و خنده در هم آمیختند، می‌شنوی صدای قهقه‌های جنون‌آمیز زنی را که زالوی مصیبت رمق جانش را مکیده؟
این روایت تراژدی ایران من است...
سیل، زلزله، مرگ، آوار، داغ و سوز و گداز قصه‌ی جدانشدنی سال‌های اخیر دیارم...
خوزستانم... هم‌وطنم... برادرو خواهرم... سوزش قلب‌های نا آرامتان در مصیبت فرو ریختن آوار قلب ایران را لرزاند.
ما همه داغدار عزیزان از دست رفته‌تان هستیم...?این روایت تراژدی ایران من است...
سیل، زلزله، مرگ، آوار، داغ و سوز و گداز قصه‌ی جدانشدنی سال‌های اخیر دیارم...
خوزستانم... هم‌وطنم... برادرو خواهرم... سوزش قلب‌های نا آرامتان در مصیبت فرو ریختن آوار قلب ایران را لرزاند.
《مهسا》
آخرین ویرایش توسط مدیر:
