ادیان و فقه بهائیت

به نام خدا


آیین بهایی یا بهائیت که به آن آیین بها (بها در پارسی به معنی ارزش و ارج میباشد) نیز میگویند، دینی است[۱][۲] که حسین علی نوری، ملّقب به بهاءالله، در سده ۱۹ میلادی، در ایران، بنیان گذاشت. پیشینهٔ دیانت بهائی که در ارتباط با شیخیه و بابیه بود، با قرائتی درون‌مذهبی از شیعه امامیه، شکل گرفت؛[۳] اما استقلال رسمی آن، در سال ۱۸۶۳، و با علنی کردن دعوت بهاءالله به «مَن یُظهِرُهُ الله»، شکل گرفت.

بهائیان معتقدند که بهاءالله (۱۸۱۷–۱۸۹۲) جدیدترین فرستاده الهی در سلسله پیامبران پیشین چون ابراهیم، موسی و بودا و زرتشت و مسیح و محمد است.[۴][نیازمند بازبینی منبع] بهاءالله در سال ۱۸۶۳ این دین جدید را اظهار کرد. شمار پیروان این آئین بیش از ۷ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر برآورد شده‌است.[۵] با اینکه این شمار کمتر از ۰٫۲٪ جمعیت دنیاست ولی از نظر پراکندگی در کشورهای مختلف پس از مسیحیت دومین دین جهان شمرده می‌شود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اعتقادات

بهائیان معتقدند که بهاءالله، جدیدترین فرستاده خدا در سلسله پیامبران پیشین و دیانت بهائی در تداوم مسیر ادیان سامی است.[۷] در اسلام، محمد بن عبدالله آخرین پیامبر از سلسلهٔ پیامبران دانسته می‌شود و اسلام تائیدکننده و تکمیل‌کنندهٔ وحی‌ها به پیامبران قبلی دانسته می‌شود.[۸] به عقیدهٔ محمد حیدری در بی‌بی‌سی فارسی، این اعتقاد بهائیان در تناقص با ادعای درون دینی مسلمانان دربارهٔ «پایان نبوت» با پایان پیامبری محمد بن عبداللّه در سلسلهٔ پیامبران است.[۹]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خدا

بهائیان به خدایی معتقدند که یگانه، جاوید و خالق همه چیز است. این خدا به‌طور مستقیم در دسترس نیست ولی از طریق وحی با پیامبران ارتباط برقرار می‌کند که در این دین، پیامبر تجلی خداوندی است. تجدید دین از اصول این آئین است[۱۰] و یکتایی خداوند از آموزه‌های بنیادین دین بهائی است. خداوند در دین بهائی، غیرقابل ادراک، غیرقابل دسترس، منبع تمام وحی، ابدی، عالِم کل، همه‌جا حاضر و قدیر توصیف شده‌است.[۱۱][۱۲]



بهائیان معتقدند که درک مستقیم ذات خداوند غیرممکن است. اگر چه دسترسی مستقیم به خداوند امکان‌پذیر نیست، ولی بهائیان اعتقاد دارند که خداوند قصد و اراده خود را به اشکال مختلف معرفی می‌کند. او هر از چند گاهی با استفاده از فرستادگان خودش که در دین بهائی به آن‌ها مظاهر ظهور الهی گفته می‌شود با بشر مکالمه می‌کند. این مظاهر ظهور قصد دارند ادیان را در جهان اشاعه داده و برپا کنند. در آموزه‌های بهایی گفته می‌شود که خداوند بسیار بزرگ‌تر از آن است که توسط انسان‌ها به‌طور کامل درک شود و حتی تصویری کامل از وی به دست آید.[۱۳]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
جهان پس از مرگ

بهائیان به بقای روح اعتقاد داشته و هدف از زندگی را پرورش استعدادات روح می‌دانند. از نظر بهاییان، حیات اصلی حیات روح است و جسم تنها به عنوان واسطه و ابزاری برای ترقی روح است.[۱۴][۱۵] به اعتقاد بهائیان روح از جسم جداست و پس از مرگ، در عوالم روحانی به ترقی خود ادامه می‌دهد.[۱۴] بهائیان تعلق روح به جسم را همانند ارتباط نور با آئینه می‌دانند، نوری که در آینه مشهود است از خود آینه نیست بلکه انعکاس نوری است که از منبع دیگر ناشی می‌شود، به همین سبب وقتی آینه می‌شکند نور همچنان باقی و برقرار است.[۱۵]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
برابری زنان و مردان


بهاءالله در آثار خود بیان می‌کند که نزد خدا زن و مرد برابر هستند و هیچ‌یک بر دیگری برتری ندارد.[۱۷] آثار بهائی تعلیم می‌دهند که انسانیت جنسیت ندارد. زن و مرد هر دو انسانند و هیچ‌یک به دلیل جنسیت امتیاز یا برتری بر دیگری ندارند.[۲۵] آثار بهائی برابری میان زنان و مردان و مشارکت آن‌ها در عرصه‌های مختلف را پیش نیازی برای دستیابی به وحدت و صلح جهانی و پیشرفت اجتماع می‌دانند.[۲۵] در دیدگاه بهائی نابرابری میان زنان و مردان نه تنها مانع ترقی زنان بلکه مانع پیشرفت کل اجتماع می‌شود و همین‌طور به پیشرفت مردان نیز لطمه می‌زند.[۱۷][۲۵] عبدالبهاء در آثار خود زن و مرد را به دو بال پرنده تشبیه می‌کند و توضیح می‌دهد همان‌طور که تنها هنگامی که هر دو بال قوی باشند پرنده می‌تواند پرواز کند، به همین نسبت موفقیت و رفاه بشریت نیز تنها وقتی اتفاق می‌افتد که زنان همپای مردان پیشرفت کرده باشند.[۱۷] برای بهائیان اصل برابری زن و مرد صرفاً به معنای فراهم کردن ترتیباتی برای مشارکت زنان در ساختارهای فعلی جهان نیست و بهائیان تلاش برای ارتقای مقام زنان به سطح مردان را به تنهایی کافی نمی‌دانند بلکه بهائیان معتقدند تغییر اساسی تر در ساختارهای اجتماع لازم است و زنان و مردان باید با همکاری یکدیگر برای ساختن نظم اجتماعی جدیدی تلاش کنند که در آن خصوصیاتی چون سلطه‌جویی، قدرت‌طلبی، رقابت خصومت‌آمیز جای خود را به عشق و خدمت بدهد، خصوصیاتی که آثار بهائی زنان را در آن‌ها قوی می‌بیند.[۱۷][۲۵]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

naz_official

كاربر انجمن
کاربر انجمن
نوشته‌ها
نوشته‌ها
366
پسندها
پسندها
193
امتیازها
امتیازها
43
سکه
0
تقویم بهائی

تقویم بهائی یک تقویم خورشیدی است که از نوزده ماه نوزده روزه به علاوه چهار روز (یا در سال‌های کبیسه ۵ روز) که ایام هاء نامیده می‌شوند تشکیل شده‌است.[۵۴] دوران چهار (یا ۵ روزه) ایام هاء زمانی برای جشن و شادی، نیکوکاری و امور خیریه و مهمان نوازی است و دقیقاً قبل از شروع ماه آخر در تقویم بهائی که ماه روزه داری است قرار دارد.[۱۷] شروع سال نو در تقویم بهائی مطابق با نوروز و اعتدال بهاری در نیمکره شمالی است.[۱۷] در تقویم بهائی هر ماه نامی دارد که برگرفته از یکی از صفات الهی است.[۱۷]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین