و حالا میریم سراغ اولین سوال از ایشون
۱- با سلام، لطفا در ابتدا خودتون رو به مخاطب های ما معرفی کنید.
سلام
سارا عسکریان هستم، ملقب به سارکوک
متولد ۸۴/۵/۱۰
اهل یزد هستم و دانشجوی رشته روانشناسی
خیلی هم عالی نویسندهی جوان و خوش قلم! بریم برای سوال بعدی!
۲- لطفا آثار خودتون رو نیز برای شناخت بیشتر معرفی کنید.
رمان مگانور و رمان جوخه قتل که فعلاً نوشتنش رو متوقف کردم اما دوستان مطمئناً میشناسن. بعلاوه داستان افسانه سرزمینهای دور و مردمان سایه، دلنوشته ازدحام، جوانهها، دریای آسمان، ورای اقیانوس و چندی دلنوشته دیگه که روی سایت قرار گرفتن.
به به! مفتخرم که با همچین شخصی در حال مصاحبه هستم.
۳- ایدههای رمان یا داستان هاتون رو از کجا پیدا می کنید؟
میشه گفت از محیط اطرافم؛ هر چیزی برای من الهامبخشه، از یک تصویر یا آهنگ گرفته تا یک ماجرا در دنیای واقعی
ذهن فعال و پویایی دارین!
۴- کدوم شخصیت از رمانتون رو دوست دارید؟ چرا؟
همهشون رو دوست دارم، چرا که هر کدومشون به نوعی بازتاب شخصیت خودم هستن.
دقیقا!
۵- نوشتن رو از کی شروع کردید؟ فکر میکردید یک روز به اینجا برسید؟
تقریباً از یازده سالگی مینوشتم و الان که مقایسه میکنم کاملاً واضحه پیشرفت زیادی کردم، اما هنوز به اون مرحله که میخواستم نرسیدم و جایی که الان ایستادم چندان هم قابل توجه نیست.
شکسته نفسی نفرما اما امیدوارم پله های ترقی رو با پله برقی طی کنی!
۶- نویسنده و کتاب مورد علاقه تون کی و چی هستن؟
سوال سختیه چون نویسندهها و کتابهای زیادی مورد علاقهام هستن. با این حال حاضرم به این سه نفر سجده کنم؛ نیچه، هرمان هسه، شکسپیر
و کتاب مورد علاقم این روزها "دِمیان" از هرمان هسه هست.
خیلی هم عالی!
۷- نویسندگی الویت چند شماست؟
شاید سوم
پرفکت!
۸- کدوم ژانر رو برای نوشتن ترجیح میدید؟ چرا؟
روانشناختی و تراژدی، احساس میکنم با این ژانرها بهتر ارتباط میگیرم.
پس مشخصه که تو این ژانرها بسیار قوی هستی.
۹- پیشنهادتون برای نویسندههایی که تازه تصمیم به نوشتن گرفتن، چی هست؟
خودتون رو بیشتر بشناسید و سبک خاص خودتون رو پیدا کنید. برای پیشرفت قلمتون آثار نویسندههای بزرگ رو مطالعه کنید و اینکه اگر گرهای به کارتون افتاد دلسرد نشید، هیچکس از شکم مادر نویسنده متولد نمیشه.
ممنون بابت همچین توصیهی زیبا و دقیقی!
۱۰- چه طور فهمیدید که اهل نوشتن هستید؟
انشاءهای خوبی مینوشتم و کتابهایی که میخوندم من رو مجذوب کردن تا شروع به نوشتن کنم. جرقهاش هم با رمان نوجوانان به نام "هستی" از فرهاد حسنزاده در وجودم زده شد.
خیلی خوبه که از سن کم سریع دنبال نوشتن رفتین!
۱۱- نویسندگان و شاعران قاعدتا دفترچه یادداشت همیشه به همراه دارند، (دفترچه مجازی) شما چطور؟
بله من هم هرچی به ذهنم میرسه رو فوری توی یادداشتهای موبایلم مینویسم تا بعداً روی اونها بیشتر کار کنم.
نایس!
۱۲- نوشته هاتون رو چه مقدار بازنویسی میکنید؟
تا کار نهایی بشه چندباری به عقب برمیگردم و جزئیاتی رو کسر یا اضافه میکنم. خیلی وقتها هم یکسری نوشتهها رو باهم ادغام میکنم یا کلاً حذف میکنم.
این است قدرت به وجود آمدن یک متن زیبا و منسجم.
۱۳- آیا آثار خودتون رو نقد می کنید؟
بله
این بهترین کار یک نویسنده است.
۱۴- نظرتون درمورد شروع داستان یا رمان چیست؟
به نظرم شروع هر داستانی به ژانرش بستگی داره. مثلاً رمانهای سبک بیوگرافی، اکثراً داستان رو از زمان تولد کارکتر شروع میکنن یا بعضی رمانهای معمایی که از همون ابتدا پیچش داستانی دارن.
بله درسته!
۱۵- نام داستان یا رمان خودتون رو کی و چگونه انتخاب میکنید؟
این مسئله به معنای واقعی عذاب منه! گاهی تنها برای عنوان جالبی که به ذهنم میرسه، شروع به نوشتن میکنم و گاهی هم بعد از چند فصل نوشتن، در به در دنبال نام مناسب میگردم.
آخ! حقیقتاً این درد اکثر نویسندههاست.
۱۶- آیا در داستان موقعیتی رو تشریح کرده اید که تجربه درستی از آن نداشته باشید؟
مسلماً بله، اینجور مواقع از تصوراتم استفاده میکنم یا اگه خیلی مهم باشه دربارهاش تحقیق میکنم.
نقطهی قوت!
۱۷- چند درصد بالایی از نوشتههایتان بر تجربه شخصی استوار است؟
میشه گفت کمی تا قسمتی، بیشتر بستگی به چیزی که مینویسم داره. مثلاً تجربه قتل و مصرف مواد نداشتم، اما شکست خوردن و از دست دادن چیزی، چرا.
هوم! تو موارد اول همیشه فیلمها و داستان ها کمک کننده هستن.
۱۸- شیوه شما برای تبدیل یک شخصیت واقعی به یک شخصیت داستانی چگونه است؟
تنها یک مقدار در ویژگیهای ظاهری و رفتاری شخصیت دست میبرم تا با فضای داستان هماهنگ بشه و بعد پیشزمینه مورد نظرم رو روی اون پیاده میکنم.
عالی!
۱۹- در حین نوشتن تا چه اندازه مسائل فنی داستان نویسی رو رعایت می کنید؟
خیلی زیاد! روی این مسئله وسواس دارم.
خیلی هم خوب!
۲۰- تا چه اندازه با نوآوری در ادبیات موافق هستید؟
چیزِ بدی نیست؛ ادبیات هم باید همزمان با طرز تفکر مردم تغییر کنه و سازگار بشه.
نکته سنج!
۲۱- به نظر شما چه تفاوتی بین یک نویسنده و یک فرد عادی وجود دارد؟
احتمال میدم نویسنده برخلاف فرد عادی، دید عمیقتر و شاعرانهتری نسبت به وقایع اطرافش داشته باشه.
حقیقتا که درسته!
۲۲- در نوشتن چقدر از روان شناسی کمک میگیرید؟
راستش پیش از این چندان اهمیتی نمیدادم، اما اخیراً چرا. احتمالاً بخاطر اینه که تحت تأثیر کتابهایی که به تازگی خوندم قرار گرفتم و اینکه دانشجوی روانشناسی هم هستم.
آره اصولا رشتهی تحصیلی و محیط تاثیر زیادی داره.
۲۳- عکس العمل شما نسبت به نقد های کوبنده آثارشما چیست؟ و چگونه نقدی بوده است؟
هر نقدی قابل احترامه، حتی اگه بگن این چه مزخرفاتیه که مینویسی. باید بگم که خودم هم قبول دارم گاهی مزخرف مینویسم. من هنوز نویسنده قابلی نیستم، پس از نقدها استفاده میکنم تا در مسیر درست پیش برم.
باز هم شکسته نفسی!
۲۴- معمولا کجا مینویسید؟
اکثر اوقات روی تختم با موبایل و گاهی هم پشت میزم با لپتاپ
عالی!
۲۵- عادتهای خاصی هم برای نوشتن دارید؟
بله؛ فضا باید تاریک باشه، سکوت مطلق و ساعت از دوازده شب گذشته باشه. اون زمان مغزم بهتر کار میکنه یا بهتره بگم احساساتم بیشتر نمایان میشن.
سکوت مطلق بهترین است.
۲۶- آیا تا به حال بازخورد جالبی از مخاطبهای کتابتون داشتهاید که برای خودتون پررنگ باشد؟
بله
اوکی!
۲۷- الان در حال خواندن چه کتابی هستید؟
ما تمامش میکنیم از کالین هوور
زیبا حتما خواهم خواند.
۲۸- کلام آخرتون رو لطفا بگید.
من به عقیدهی خودم نویسندهی چندان خوبی نیستم و هنوز راه زیادی در پیش دارم، ولی با این حال همیشه کسانی هستن که به من لطف دارن و من رو به سمت بهتر نوشتن سوق میدن. قدردان تک تک این عزیزان هستم و امیدوارم منتظر کار جدیدم باشید چون سر این یکی واقعاً زهر هجری کشیدهام که مپرس!
باتشکر
خیلی ممنون از سارای عزیز که به سوالات ما با دقت و به زیبایی جواب دادن
قلمت مانا و وجودت مستدام!