دیالوگ دیالوگ های ماندگار سریال قورباغه

[تاجِرِ غَمتاجِرِ غَم عضو تأیید شده است.]

[BGCOLOR=rgb(251, 251, 251)]تو چشاش نگاه نكن ، يه كارى می‌كنه باهات ،[/BGCOLOR]
[BGCOLOR=rgb(251, 251, 251)]هرچى بهت بگه بايد انجام بدى …![/BGCOLOR]

 

[تاجِرِ غَمتاجِرِ غَم عضو تأیید شده است.]

احساس میکنم تازه بدنيا اومدم
به اندازه يه حيوون وحشى قدرت دارم …!

 

[تاجِرِ غَمتاجِرِ غَم عضو تأیید شده است.]

– اینا بچن باهم بازی می‌کنن
– بازی بازی همه چی شروع میشه قربان بشم …!

 

[تاجِرِ غَمتاجِرِ غَم عضو تأیید شده است.]

برنده كسيه كه مثل عنكبوت آروم و بى صدا به يه سمتى بره كه هيچكس فكرشو نمیکنه …!

 

[تاجِرِ غَمتاجِرِ غَم عضو تأیید شده است.]

یه وقتایی برای بزرگ شدن باید زمین خورد ،
برای فهمیدن باید شکست خورد
یه وقتاییم برای خوشبخت شدن باید شانس آورد ،
شانس خود معجزست …!

 

[تاجِرِ غَمتاجِرِ غَم عضو تأیید شده است.]

شیطنت های کوچیکی که تو گذشته انجام دادی
جنگای بزرگین که باید تو آینده باهاشون رو به رو شی ،
جنگی که ممکنه قدرت رو همین قدر راحت
ازت بگیره و تو رو تبدیل کنه به یه اسیر جنگی …!

 

[تاجِرِ غَمتاجِرِ غَم عضو تأیید شده است.]

لعنت به همتون که واسم وسیله نیستید
فقط قصدتون برام مهم نیست
احساس تون بهم مهمتره

 

[تاجِرِ غَمتاجِرِ غَم عضو تأیید شده است.]

قلم، فشنگ، یه چیز تیز یا حتی انگشت؛
مهم اینه یه چیزی داشته باشی که بقیه ازت فرمان ببرن…

 

[تاجِرِ غَمتاجِرِ غَم عضو تأیید شده است.]

شاید اگه دروغ نبود،
زندان کم میومد،
گلوله برای اعدام کم‌ میومد،
کمتر خونواده ای کنار هم زندگی میکردن،
شاید اگه دروغ نبود…