همگانی نقاشی اسلامی

ماه تی تیماه تی تی عضو تأیید شده است.

ژورنالیست
ژورنالیست
تیم تگ
مدیر بازنشسته
نوشته‌ها
نوشته‌ها
3,728
پسندها
پسندها
2,968
امتیازها
امتیازها
323
سکه
93
༺●به نام خداوند قاصدک ها●༻



هنر نگارگری یا نقاشی هرگز آنگونه که در هنر مسیحیان یا بودائیان مورد احترام بوده در سرزمین‌های اسلامی مورد توجه قرار نگرفته‌است. به‌نظر می‌رسد که اسلام در دوران‌های اولیهٔ تاریخ خود، هنر نقاشی را به دیدهٔ خصومت می‌نگریسته‌است. چرا که در آن زمان هنرهای زیبا با اعتقادات و مراسم مذهبی مشرکین آمیختگی داشت. نقّاشی و مجسمه‌سازی مظهری از شرک بود که اسلام مأموریت دفع و انهدام آن را داشت.
 
در دوران‌های ابتدایی ظهور اسلام و طی حکومت امویان و عباسیان نمونه‌های کم شماری از نقاشی مشاهده می‌شود. حتی در دوران سلسله‌های ایرانی سامانیان، غزنویان و آل بویه نیز عمدهٔ آثار به دست آمده شامل مصورسازی کتاب‌ها می‌باشد و کمتر شامل نقاشی دیواری کاخ‌هاست.
 
نقاشی اسلامی، به‌ویژه در سده‌های اولیه، وسیله‌ای بیان مستقلی نبود بلکه به‌نوعی مکمل ادبیات به‌حساب می‌آمد. اولین آثار نقاشی اسلامی، حاصل تلاش نقاشان، در کار مصور ساختن بعضی از متون ادبی است. آنان محتوای آثار خود را از متن این کتب می‌گرفتند و بسته به ذوق خود، آن را در قالب اشکال زیبا ارائه می‌کردند. به‌طور کلی موضوع نقاشی اسلامی عبارت است از تصویرسازی کتاب‌های معتبر ادبی و مذهبی. همچنین، عنوان می‌شود که مسلمین در حین ترجمهٔ آثار یونانی و بیزانسی تصاویر این کتب را نیز کپی‌برداری کرده‌اند.
 
اما به‌تدریج نقاشی در سرزمین‌های اسلامی اهمیت یافت. با سقوط خلافت عباسی طی دوره باغ ایلخانی (شیراز) هنرهای کتاب‌سازی و نقاشی رشد شگرفی کرد. تأثیر هنر چینی و نقاشی‌های آسیای شرقی و مرکزی در این دوران مشهود است. سنت نقاشی ایلخانی در دوره‌های خلافت فاطمی در مصر و تیموریان در ایران، عثمانیها در ترکیه و گورکانیان در هند پی گرفته شد. هنر نقاشی اسلامی در دوره صفوی به اوج رسید و در دوران طایفه زند و قاجار رنگ و بویی تازه یافت.
 

(تصویری از پیامبر اسلام در معراج صفحه‌ای از بوستان سعدی. نقاش: نامعلوم، خوشنویس: سلطان محمد نور بخارا )
 
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین