سلام به همگی 
روز زیبا و سرد زمستونیتون بخیر
چیز زیادی برای گفتن ندارم ولی می‌خوام یه آرزو کنم.
همیشه دلم می‌خواست یه نفر یه روزی ازم بپرسه اگه یه درخت بودی چه درختی می‌شدی.
و من بدون مکث می‌گفتم نارنگی.
یا نه می‌گفتم فقط نارنگی داخل حیاط خودمون.
اون تابستونا توی سکوت و بدون اینکه کسی شکوفه‌هاش رو درست ببینه در خفا بهارش رو آغاز می‌کنه.
مامانم که هر سال با ناامیدی میگه اصلا شکوفه نکرده.
و زمستونا، درست زمانی که مرگ بقیه‌ی درختا آغاز شده، طوری میوه می‌ده که شاخه هاش به زمین می‌رسند.
خلاصه آرزوم اینه که، توی زندگی مثل نارنگی باشیم. در خفا شکوفه بدیم، و توی سردی های زندگی جا نزنیم تا بتونیم ثمره‌ی تلاشامون رو با لذت بچشیم.
«آمین»
خب روزنامه این هفته هم تقدیم به یه کاربر می‌شه.
و اون کسی نیست جز:
@عطرین
توی مدتی که تازه مدیر شده بودم خیلی مغزت رو می‌خوردم و مدام سوال می‌کردم، و تو واقعا مثل یه خواهر بزرگ و صبور تک تک سوالامو جواب می‌دادی.
خداقوت میگم بهت که انقدر فوق العاده‌ای و چندین کار رو بدون اینکه توی هیچکدوم کم بذاری انجام می‌دی.
بهترینا رو برات می‌خوام، و مرسی بابت تمام کارایی که این مدت برا انجمن انجام دادی
روز زیبا و سرد زمستونیتون بخیر
چیز زیادی برای گفتن ندارم ولی می‌خوام یه آرزو کنم.
همیشه دلم می‌خواست یه نفر یه روزی ازم بپرسه اگه یه درخت بودی چه درختی می‌شدی.
و من بدون مکث می‌گفتم نارنگی.
یا نه می‌گفتم فقط نارنگی داخل حیاط خودمون.
اون تابستونا توی سکوت و بدون اینکه کسی شکوفه‌هاش رو درست ببینه در خفا بهارش رو آغاز می‌کنه.
مامانم که هر سال با ناامیدی میگه اصلا شکوفه نکرده.
و زمستونا، درست زمانی که مرگ بقیه‌ی درختا آغاز شده، طوری میوه می‌ده که شاخه هاش به زمین می‌رسند.
خلاصه آرزوم اینه که، توی زندگی مثل نارنگی باشیم. در خفا شکوفه بدیم، و توی سردی های زندگی جا نزنیم تا بتونیم ثمره‌ی تلاشامون رو با لذت بچشیم.
«آمین»
خب روزنامه این هفته هم تقدیم به یه کاربر می‌شه.
و اون کسی نیست جز:
@عطرین
توی مدتی که تازه مدیر شده بودم خیلی مغزت رو می‌خوردم و مدام سوال می‌کردم، و تو واقعا مثل یه خواهر بزرگ و صبور تک تک سوالامو جواب می‌دادی.
خداقوت میگم بهت که انقدر فوق العاده‌ای و چندین کار رو بدون اینکه توی هیچکدوم کم بذاری انجام می‌دی.
بهترینا رو برات می‌خوام، و مرسی بابت تمام کارایی که این مدت برا انجمن انجام دادی
