رمان رمان غسل تعمید با آتش|سامان بالاهنگ

sambal

کاربر انجمن
کاربر انجمن
نوشته‌ها
نوشته‌ها
112
پسندها
پسندها
558
امتیازها
امتیازها
93
سکه
0
نام رمان: غسل تعمید با آتش (BAPTISM OF FIRE)
نویسنده: Andrzej Sapkowski
اسم مترجم: سامان بالاهنک
شروع ترجمه: ۱۴۰۳/۱۲/۱۳ ساعت 11:27
ژانر: اکشن، ماجرایی، تخیلی

خلاصه:
غرق شده در آتش یا غسل تعمید با آتش، یکی از کتاب های مجموعه ویچر هست. نویسنده خیلی سلیس و خودمونی مطالب رو بیان کرده و از بیان های صعب و ادبی اجتناب کرده. داستان ویچر رو همه میدونید. ویچر قرار دنیا رو نجات بده و این وسط با هیولاها میجنگه و این کار رو مجانی انجام نمیده، حالا در مسیر با افرادی آشنا میشه. اگر از هیولا و هیولا کشتن لذت میبرید از این رمان لذت خواهید برد.
 
c57c31_2448208-5dc482f17889033ad384ead0ee3963b0.jpeg



مترجم عزیز، ضمن خوش‌‌آمد گویی و سپاس از انجمن کافه نویسندگان برای منتشر کردن رمان ترجمه‌ شده‌ی خود؛ خواهشمندیم قبل از تایپ ترجمه‌ی خود قوانین زیر را با دقت مطالعه فرمایید.

قوانین تالار ترجمه

برای درخواست تگ، بایست تاپیک زیر را مطالعه کنید و اگر قابلیت‌های شما برای گرفتن تگ کامل بود، درخواست تگ‌‌ترجمه دهید.

درخواست تگ برای رمان در حال ترجمه

الزامی‌ست که هر ترجمه، توسط تیم نقد رمان‌های ترجمه شده؛ نقد شود! پس بهتر است که این تاپیک را، مطالعه کنید.

درخواست نقد برای رمان در حال ترجمه

برای درخواست طرح جلد رمان ترجمه شده بعد از 10 پارت، بایست این تاپیک را مشاهده کنید.

درخواست جلد

و زمانی که رمان ترجمه‌ی شده‌ی شما، به پایان رسید! می‌توانید در این تاپیک ما را مطلع کنید.

اعلام اتمام ترجمه

موفق باشید.

مدیریت تالار ترجمه​
 
آخرین ویرایش:
سپس پیشگوی زن به ویچر گفت: «این پند را به تو می‌دهم: چکمه‌هایی از آهن بپوش و عصایی از فولاد به دست بگیر. سپس تا پایان جهان راه برو. از عصایت کمک بگیر تا زمین را پیش روی خود بشکافی و آن را با اشک‌هایت سیراب کنی. از آتش و آب بگذر، در میانه راه توقف نکن، به پشت سر خود نگاه نکن. و زمانی که چکمه‌هایت فرسوده شدند، وقتی عصایت کند شد، و وقتی باد و گرمای خورشید چشمانت را خشک کرد و دیگر اشکی برای گریستن نداشتی، آن‌گاه شاید در پایان جهان، آنچه را که می‌جویید و آنچه را که دوست می‌داری بیابی...»







ویچر از آتش و آب گذشت و به پشت سرش نگاه نکرد. او نه چکمه‌های آهنی پوشید و نه عصای فولادی به دست گرفت. فقط شمشیرش را برداشت.







او به حرف‌های پیشگویان گوش نداد. و کار درستی کرد، چون آن زن پیشگوی خوبی نبود.







Flourens Delannoy
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین