در حال تایپ دلنوشته میان ما فاصله‌ای به شکل توست | خانومِ اِل

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع دامبلرد
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

دامبلرد

کاربر خودمانی
کاربر انجمن
نوشته‌ها
نوشته‌ها
320
پسندها
پسندها
3,281
امتیازها
امتیازها
183
سکه
210
بنام او...

نام اثر: میان ما فاصله‌ای به شکل توست
نویسنده: خانومِ اِل
ژانر: تراژدی

مقدمه:
در برابر نبودنت ناتوانم...
مثل درختی که ریشه‌اش را از خاک بریده باشند، ایستاده‌ام، اما نه برای زندگی؛ تنها برای این‌که سقوط، صدای تو را نشنود.
نه خواب آرام است، نه بیداری دل‌چسب.
همه چیز، شبیه نیمه‌کاره‌ای‌ست که بی‌تو معنا نمی‌گیرد.
چای می‌ریزم برای دو نفر،
اما فنجان دومی همیشه سرد می‌ماند...
مثل دستی که مدام در هوا دنبالش می‌گردم و نیست.
اگر میان ما فاصله‌ای‌ست،
بدان...
شکل تو را دارد، و طعم تو را،
تلخ، اما آشنا...​
 
•○°●‌| به نام خالق واژگان ‌|●°○•°

do.php



نویسندگان گرامی صمیمانه از انتخاب انجمن کافه نویسندگان برای ارائه آثار ارزشمندتان متشکریم!

‌‌


پیش از شروع تایپ آثار ادبی خود، قوانین و نحوه ی تایپ آثار ادبی در"انجمن کافه نویسندگان" با دقت مطالعه کنید.
‌‌


قوانین تایپ دلنوشته


شما می‌توانید پس از 10 پست درخواست جلد بدهید.



درخواست جلد برای آثار

‌‌
پس از گذشت حداقل ۱۵ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد دل‌نوشته بدهید. توجه داشته باشید که دل‌نوشته‌های تگ‌دار نقد نخواهند شد و در صورت تمایل به درخواست نقد، قبل از درخواست تگ این کار را انجام بدهید.


درخواست نقد دلنوشته

‌‌

پس از 15 پست میتوانید برای تعیین سطح اثر ادبی خود درخواست تگ بدهید.



درخواست تگ برای دلنوشته


همچنین پس از ارسال 20 پست پایان اثر ادبی خود را اعلام کنید تا رسیدگی های لازم نیز انجام شود..


اعلام اتمام آثار ادبی

‌‌

اگر بنا به هر دلیلی قصد ادامه دادن اثر ادبی خود را ندارید می توانید درخواست انتقال به متروکه بدهید تا منتقل شود..



درخواست انتقال به متروکه

‌‌‌

○● قلمتان سبز و ماندگار●○

«مدیریت تالار ادبیات»
‌‌‌‌‌
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گاهی با خودم حرف می‌زنم،
طوری که انگار تو روبرویم نشسته‌ای و فقط کمی دیر جواب می‌دهی...
اما سکوت، با بی‌رحمی عجیبی ادامه پیدا می‌کند.
انگار نبودنت لج کرده با من؛
نه می‌آید، نه می‌گذرد.
هر چیز کوچکی، تبدیل شده به یادگاری از تو؛
صدای پیام گوشی‌ام، بوی یک عطر، حتی شعرهایی که زمانی با تو بی‌دلیل می‌خواندم حالا دلیل دارند، دلیلِ اشک.
کاش می‌شد یکی بیاید و بگوید:
"فاصله تقصیر تو نیست،
اما هنوز می‌ارزد که برایش بنویسی..."
و من می‌نویسم،
تا زمانی که صدایت،
از جایی میان این خطوط برگردد.
 
عقب
بالا پایین