سایفر: می دونم به چی فکر می کنی چون خودمم الان دارم به همون فکر می کنم.
حقیقتش اینه که از وقتی به اینجا اومدم بهش فکر کردم که چرا قرص آبی رو نخوردم!
حقیقتش اینه که از وقتی به اینجا اومدم بهش فکر کردم که چرا قرص آبی رو نخوردم!
دیالوگ دیالوگ های ماندگار فیلم سینمایی ماتریکس
- نویسنده موضوع RÅTHĒMÃN
- تاریخ شروع
نئو: تا به حال این حس رو داشتی که ندونی بیدار شدی یا هنوز خوابی؟
چوی: همیشه … اسمش مسکالینه، تنها راه پرواز کردنه
چوی: همیشه … اسمش مسکالینه، تنها راه پرواز کردنه
نئو: من به این مردم چیزی رو که تو نمی خواهی ببینن نشون می دم، دنیای بدون قوانین و کنترل، بدون مرز و محدودیت.
دنیایی که همه چیز توی اون ممکنه
دنیایی که همه چیز توی اون ممکنه
مورفئوس: تو قرص آبی رو می خوری و داستان تموم می شه، توی رختخوابت بیدار می شی و هر چیزی که بخوای باور کنی رو باور می کنی
مورفئوس: تو قرص قرمز رو می خوری و توی سرزمین عجایب می مونی و من به تو نشون می دم که سوراخ خرگوش چقدر عمیق می شه
ترینیتی: نئو من دیگه نمی ترسم.
اوراکل بهم گفت عاشق می شم و اون مرد … مردی که من عاشقش می شم همون مرد برگزیده ست
اوراکل بهم گفت عاشق می شم و اون مرد … مردی که من عاشقش می شم همون مرد برگزیده ست
نئو: من درباره آینده چیزی نمی دونم، اینجا نیومدم به تو بگم این مسئله چطور تموم می شه، اومدم بگم چطور شروع می شه
کی این تاپیک رو خونده
(کل خوانندگان: 5)