Tiam.R
مدیر آزمایشی تالار نظارت + طراح آزمایشی وبتون
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایـشی تالار
ناظر اثـر
رمانخـور
نویسنده نوقلـم
مقامدار آزمایشی
پرسنل کافهنـادری
برترین ارسال کننده ماه
نویسنده عزیز، از اینکه انجمن کافه نویسندگان را برای ارتقای قلم خود و انتشار آثار ارزشمندتان انتخاب کردید، نهایت تشکر را داریم.
لطفا پس از هر پارت گذاری در گپ نظارت اعلام کنید. تعداد مجاز پارت در روز 3 پارت می باشد. در غیر این صورت جریمه خواهید شد.
پس از هر ده پارت، رمان شما باید طبق گفته های ناظر ویرایش گردد وگرنه رمان قفل می شود.
پس از ویرایش هر پستی که ناظر در این تاپیک ارسال کرده است، آن را نقل قول زده و اعلام کنید که ویرایش انجام شده است.
از دادن اسپم و چت بی مربوط جدا خودداری کنید
نویسنده: @Mitra_Mohammadi
ناظر: @زهرا سلطانزاده
لینک تاپیک تایپ
لطفا پس از هر پارت گذاری در گپ نظارت اعلام کنید. تعداد مجاز پارت در روز 3 پارت می باشد. در غیر این صورت جریمه خواهید شد.
پس از هر ده پارت، رمان شما باید طبق گفته های ناظر ویرایش گردد وگرنه رمان قفل می شود.
پس از ویرایش هر پستی که ناظر در این تاپیک ارسال کرده است، آن را نقل قول زده و اعلام کنید که ویرایش انجام شده است.
از دادن اسپم و چت بی مربوط جدا خودداری کنید
نویسنده: @Mitra_Mohammadi
ناظر: @زهرا سلطانزاده
لینک تاپیک تایپ
در حال تایپ موضوع 'رمان داهل| میترا محمدی'
عنوان: داهل
نویسنده: میترا محمدی
ژانر: اجتماعی عاشقانه
ناظر: @زهرا سلطانزاده
خلاصه:در دههای غبارآلود، کودکیِ یک پسر با خیابان گره میخورد و معصومیتش در هیاهوی زخم و رفاقت فرو میریزد.
سالها بعد، از دل تاریکی قد میکشد؛ مردی که گذشتهاش هر لحظه در کمین است.
میان خشونت و بیرحمی روزگار، نگاه دختری پشت پنجره در او دریچهای تازه میگشاید؛ عشقی که هم زخمهایش را لم*س میکند و هم بهایی سنگین بر دوشش میگذارد.در مسیر پر پیچ و خم تقدیر باید در میان سایههای گذشته روشنایی عشق گمشدهاش را جستجو کند.
نویسنده: میترا محمدی
ژانر: اجتماعی عاشقانه
ناظر: @زهرا سلطانزاده
خلاصه:در دههای غبارآلود، کودکیِ یک پسر با خیابان گره میخورد و معصومیتش در هیاهوی زخم و رفاقت فرو میریزد.
سالها بعد، از دل تاریکی قد میکشد؛ مردی که گذشتهاش هر لحظه در کمین است.
میان خشونت و بیرحمی روزگار، نگاه دختری پشت پنجره در او دریچهای تازه میگشاید؛ عشقی که هم زخمهایش را لم*س میکند و هم بهایی سنگین بر دوشش میگذارد.در مسیر پر پیچ و خم تقدیر باید در میان سایههای گذشته روشنایی عشق گمشدهاش را جستجو کند.
- Mitra_Mohammadi
- پاسخها: 7
- تالار: رمانهای درحال تایپ