انیمیشن بهترین زوج‌های انیمیشن‌های پیکسار

blue lady

مدیر آزمایشی تالارسینما و کمیک +طراح آزمایشی وبتون
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایـشی تالار
ویراستار
مقام‌دار آزمایشی
نویسنده نوقلـم
نوشته‌ها
نوشته‌ها
568
پسندها
پسندها
1,256
امتیازها
امتیازها
153
سکه
2,212
https://myket.ir/mag/best-pixar-duos/#
best-pixar-duos

بهترین زوج‌های انیمیشن‌های پیکسار​


داستان اسباب‌بازی (Toy Story) اولین انیمیشن بلند پیکسار بود که مسیری تازه و امضایی شخصی برای این استودیو مشخص کرد. در همان دوران که استودیوی انیمیشن‌سازی والت دیزنی با قصه‌های شاهزاده‌خانم‌ها و موزیکال‌های باشکوهش در حال یکه‌تازی بود، پیکسار تمرکز خود را روی کمدی‌هایی درباره‌ی دو شخصیت نامتجانس مثل باز و وودی گذاشت که در نهایت تبدیل به دوستانی صمیمی می‌شوند.
 
در بیشتر فیلم‌های پیکسار، این دو شخصیت معمولا در یک سفر جاده‌ای پرماجرا با هم همراه می‌شوند و در این مسیر احساساتشان رشد می‌کند و در عین حال لحظه‌های بامزه و به‌یادماندنی زیادی هم برای مخاطب خلق می‌کنند. البته پیکسار گاهی از این فرمول فاصله می‌گیرد مثل فیلم‌های وال-ای (WALL-E) یا زندگی یک حشره (A Bug’s Life) اما هنوز هم این الگو یکی از موفق‌ترین و محبوب‌ترین ساختارهای قصه‌گویی این استودیو به حساب می‌آید.

این الگو تا امروز هم در فیلم‌های جدید پیکسار مثل دایناسور خوب (The Good Dinosaur)، به‌‌پیش (Onward) و لوکا (Luca) ادامه پیدا کرده است. با توجه به این‌ همه فیلم که حول دو شخصیت کاملا متفاوت ساخته شده‌اند که اول با هم درگیرند و بعد به هم نزدیک می‌شوند عجیب نیست که استودیوی پیکسار تا امروز چند نمونه از ماندگارترین زوج‌های سینمایی را خلق کرده است.

این زوج‌ها در هر شکل و اندازه‌ای پیدا می‌شوند. از موش‌های کوچولوی باهوش تا هیولاهای غول‌پیکر، اسکلت‌های آوازخوان و انسان‌های ابرقدرت و ده‌ها نمونه‌ی دیگر. اما مهم‌تر از همه این است که ماجراهایشان آن‌قدر درگیرکننده است که خیلی زود فرمول تکراری کمدی دوستان نامتجانس را فراموش می‌کنیم و تمام وجودمان غرق داستان می‌شود. رتبه‌بندی بهترین زوج‌های انیمیشن‌های پیکسار نشان می‌دهد که این استودیو بارها و بارها درست به هدف زده است.

وقتی صحبت از چنین دوستی‌های سینمایی درخشانی می‌شود، اصلا عجیب نیست که پیکسار همیشه دوباره سراغ همین فرمول قصه‌گویی می‌رود و هر بار از آن قصه‌ای پر احساس و ماندگار بیرون می‌کشد.

. رمی و امیل در انیمیشن راتاتویی (Ratatouille)​

remy-and-emile

رِمی (با صداپیشگی پتن اسوالت) و امیل (پیتر سون) دو برادر در فیلم راتاتویی هر دو عاشق غذا هستند. مشکل اما اینجاست که رمی عاشق چشیدن و لذت بردن از طعم‌هاست، در حالی‌که امیل ترجیح می‌دهد همه ‌چیز را یک‌جا ببلعد و صرفا شکمش را سیر کند! با اینکه زمان حضورشان کنار هم در فیلم زیاد نیست، اما همان دقایق کوتاه از به‌یادماندنی‌ترین و بامزه‌ترین لحظه‌ها به حساب می‌آید.

نکته جالب اینجاست که با وجود آن‌که امیل نسبت به رمی ظرافت و ذائقه‌ی خاصی ندارد، گاهی منطق و عقل بیشتری از برادرش نشان می‌دهد و همین تضاد، رابطه‌ی آن‌ها را شیرین‌تر و واقعی‌تر می‌کند. در ابتدای فیلم وقتی این دو برادر روی پشت‌بام خطرناک زنی مشغول آشپزی هستند، این امیل است که متوجه نزدیک شدن صاعقه‌ها می‌شود و خطر را حس می‌کند. او همان کسی‌ است که بلافاصله استعداد ویژه‌ی برادرش در بویایی را تحسین می‌کند و آن را یک موهبت می‌نامد.

این همان حمایتی است که هر کسی آرزو دارد از برادرش ببیند. شیمی برادری واقعی میان صداپیشه‌ها یعنی پتن اسوالت و پیتر سون وجود دارد و صدای سون که با نوعی بی‌خیالی طبیعی همراه است، جذابیت این زوج را چند برابر می‌کند. طراحی ظاهری آن‌ها هم با اینکه هر دو بامزه و دوست‌داشتنی‌اند، به‌خوبی تفاوت شخصیت‌شان را نشان می‌دهد که یکی رویایی و حساس، دیگری راحت و خاکی است.

موش‌ها در دنیای واقعی موجودات منفوری هستند که مردم یا از آن‌ها فرار می‌کنند یا به دنبال نابودیشان هستند. اما فیلم راتاتویی این نگاه را کاملا تغییر می‌دهد و اینجا موش‌ها تبدیل می‌شوند به شخصیت‌هایی دوست‌داشتنی و پرانرژی، به‌ویژه وقتی پای ماجراجویی‌های بامزه و دنیای متفاوتِ دو موش عجیب و غریب که هر حرکتشان آدم را میخکوب می‌کند یعنی رمی و امیل در میان است.
 

. میلین می و مینگ لی در انیمیشن قرمز شدن (Turning Red)​

meiling-me-and-ming

رابطه‌ی مادر و دختری میان میلین می (رزالین چیانگ) و مینگ لی (ساندرا اوه) در فیلم قرمز شدن بخش زیادی از داستان را در بر می‌گیرد. این رابطه‌ پرتنش و پیچیده است. مینگ در بیشتر لحظات نقش نوعی ضدقهرمان را در برابر دختر نوجوانش بازی می‌کند که تازه با تغییرات بلوغ و توانایی عجیبش در تبدیل شدن به یک پاندای قرمز غول‌پیکر روبه‌رو شده است. اما نگاه نویسنده و کارگردان فیلم، دومی شی، به این رابطه متفاوت است.

او داستان را به تجربه‌ای برای ترمیم پیوند شکسته‌ی میان مادر و دختر و کشف شباهت‌هایی که تا آن لحظه نادیده گرفته بودند تبدیل می‌کند. همین تمرکز بر نزدیکی دوباره‌ی این دو نسل است که رابطه‌ی مِی و مینگ را به یکی از خاص‌ترین و احساسی‌ترین زوج‌های انیمیشن‌های پیکسار تبدیل می‌کند. فیلمنامه‌ی دومی شی و جولیا چو با نگاهی خلاقانه و تصویری نشان می‌دهد که مِی و مینگ شباهت‌های بیشتری از آنچه فکر می‌کنند دارند.
مِی در اوج فیلم در دنیایی ذهنی و خیال‌انگیز با نسخه‌ی جوان‌ترِ مادرش روبه‌رو می‌شود که درک تازه‌ای برایش به همراه دارد. او می‌فهمد زنی که همیشه احساس می‌کرد دارد او را خفه و محدودش می‌کند خودش روزی دقیقا همین دردها و فشارهای احساسی را در رابطه با مادرش تجربه کرده است. این صحنه، با سادگی و قدرتی دراماتیک، چرخه‌ی تکرار احساسات میان نسل‌ها را به زیبایی به تصویر می‌کشد و نقطه‌ی عطفی می‌شود برای فهم متقابل میان مادر و دختر.

رابطه‌ی تازه و سالمی که بعد از آن میان مِی و مینگ شکل می‌گیرد، فقط نتیجه‌ی یک آشتی ساده یا پیوند احساسی نیست، بلکه بر پایه‌ی درک و همدلی واقعی بنا شده که توانسته است چرخه‌ی سمی تکرارشونده در خانواده‌ی لی را متوقف کند. پیچیدگی‌های ظریف و چندلایه‌ی رابطه‌ی این دو در فیلم قرمز شدن قلب تپنده و احساسی داستان را می‌سازد. رابطه‌ای که در میان تمام زوج‌های به‌یادماندنی پیکسار، جایگاه خودش را دارد. پیوندی عمیق، انسانی و متفاوت که نه از روی ماجراجویی شکل گرفته، بلکه از دلِ رشد، آسیب و بخشش زاده شده است.
 

. باربی و کن در انیمیشن داستان اسبا‌ب‌بازی 3​

barcie-and-ken

پیش از مارگو رابی و رایان گاسلینگ، تجسم کلاسیک سینمایی باربی و کن در فیلم داستان اسباب‌بازی 3 شکل گرفت. این دو شخصیت با صداپیشگی جودی بنسون و مایکل کیتون، در کودکستان سان‌ساید به سرعت به یک زوج عاشق تبدیل شدند و خب واقعا هم برای هم ساخته شده بودند! شیوه‌ی بازی افراطی بنسون در نشان دادن شخصیت همیشه خوشحال و پرانرژی باربی، در تضاد جذابی با نگاه بی‌ریای کیتون به کن، به‌عنوان نماد مد و فشن قرار می‌گیرد.

وقتی این اسباب‌بازی‌های افسانه‌ای کنار هم قرار می‌گیرند، هرکدام به بهترین وجه شخصیت خود را نشان می‌دهند و تماشایشان روی پرده، حسابی لذت‌بخش و شورانگیز است. لازم است حتما به صداپیشگی مایکل کیتون هم اشاره کنیم. کمدی همیشه نقطه‌ی قوت این بازیگر بوده، همان‌طور که در نقش مکمل و چشمگیر مردانی دیگر (The Other Guys) در سال 2010 دیده‌ایم. اینجا هم کیتون کن را همزمان به شکل یک شخصیت دوچهره و یک عاشق مد و فشن به تصویر می‌کشد.

هر گوشه‌ای از شخصیت کن با دقت و ظرافت در اجرای صوتی کیتون جان می‌گیرد. اما طنز و جذابیت واقعی این کار بدون هم‌بازی شدن با باربیِ جودی بنسون که اغلب کن را به دردسر می‌اندازد به این اندازه نمی‌درخشید. همین تضاد و تعامل دو شخصیت باعث می‌شود هر لحظه از حضورشان روی پرده به‌شدت خنده‌دار و لذت‌بخش شود. کاوش در این امکانات کمدی، عمق و شخصیت غیرمنتظره‌ای به باربی در داستان اسباب‌بازی 2 بخشید.

چه در قفسه‌های واقعی اسباب‌بازی‌ها، چه در به چالش کشیدن مردسالاری در فیلم باربی (Barbie) 2023 به کارگردانی گریتا گرویگ، یا حتی کمک به وودی و دوستانش برای برنامه‌ریزی یک فرار جسورانه، جذابیت‌های این زوج پلاستیکی هیچ‌گاه تمام نمی‌شود و همیشه لذت‌بخش باقی می‌ماند.
 
عقب
بالا پایین