آرایه«جناس» | انجمن کافه نویسندگان

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Awrezoo
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
یکسان نبودن دو یا چند واژه در واج‌های سازنده را گویند، گرچه معنی متفاوتی نداشته باشند. در دو کلمه هم‌جنس گاه جز معنی تفاوتی ندارند و گاه علاوه بر معنی، در یک مصوت یا همخوان با هم متفاوت‌اند.[۱] به دو کلمهٔ هم‌جنس یا هم‌معنی که در یک مصراع یا بیت به کار می‌رود، ارکان جناس گویند. ارزش جناس به موسیقی و آهنگی است که در سخن می‌آفریند و زیبایی جناس در گروه پیوندی است که با معنی سخن دارد. جناس در هم شعر و هم در نثر به کار می‌رود. جناس تام، یکسانی دو واژه در تعداد و ترتیب واج‌هاست؛ بر موسیقی درونی مصراع یا جمله می‌افزاید. به این بیت شعر از حافظ توجه کنید:

بر دوخته‌ام دیده چو باز از همه عالم

تا دیدهٔ من بر رخ زیبای تو باز است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
انواع جناس:
جناس ناقص حرکتی:
یکسان نبودن دو یا چند واژه در صامت‌ها (حروف بی‌صدا) و اختلاف آنها ر مصوت های (حرف های صدادار) کوتاه نیست. تکرار صامت‌ها، موسیقی درونی مصراع را پدید نمی‌آورد؛ مانند:
مثال:


شکر کند چرخ فلک، از مَلِک و مُلک و مَلَک

کز کرم و بخشش او، روشن و بخشنده شدم

در بیت بالا، سه واژهٔ «مَلِک، مُلک، مَلَک» به کار رفته‌اند؛ صامت‌های هر سه واژه یکسان اما واکه های کوتاه آنان و همچنان معنی‌شان با هم متفاوت است.
مثال۲:


پس طفل کآرزوی ترازوی زر کُنَد

نارنج از آن کَنَد که ترازو کُنَد ز پوست

مثال:

زمان خوشدلی دَریاب و دُریاب

که دائم در صدف گوهر نباشد

دریاب اولی با فتحه است و دریاب دومی با ضمه.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Awrezoo

کاربر حــامی
کاربر انجمن
نوشته‌ها
نوشته‌ها
1,612
پسندها
پسندها
2,561
امتیازها
امتیازها
273
جناس ناقص اختلافی:
شباهت یک کلمه در حرف اول، وسط یا آخر است. جناس میان دو واژه آنگاه جناس ناقص خوانده می‌شوند که اختلاف آنها بیش از یک حرف باشد. مانند:
مثال


بدان گه که خیزد خروش خروس

ز درگاه برخاست آوای کوس

چو ایران نباشد تن من مباد

در این بوم بر ، زنده یکتنمباد

در این مثال، دو کلمه «خروش» و «خروس» در کنار هم آمده‌اند، آخرین صامت دو کلمه با هم متفاوت است. هماهنگی این دو واژه در بقیه صامت‌ها و مصوت‌ها و هماهنگی حرف اول آن‌ها با «خیزد» از عوامل آفرینش موسیقی در مصراع اول اس این جناس در کتب سنتی، به تفکیک اختلاف در حرف اول، وسط و آخر، جناس مضارع، لاحق و مطرف نامیده می‌شده‌است.
مثال


در حلقه گُل و مُل خوش خواند دوش بلبل

هات اصبوح هبوا یا ایها السکارا

گُل و مُل در حرف اول با هم اختلاف دارند.
مثال

هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی

کین کیمیای هستی قارون کند گدا را

دستی، مستی و هستی فقط در حرف نخست باهم متفاوتند.
مثال


جذبات شوقک الجمت بسلاسال الغم و البلا

هم عاشقان شکسته‌دل که دهند جان بره ولا

بلا و ولا در حرف نخست با هم متفاوتند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین