سینما * ژانر های سینمایی*

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع ReiHan
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
ژانر های سینمایی

گونه یا ژانر فیلم برای دسته‌بندی فیلم‌ها بر اساس شباهت‌های موضوعی و داستانی که فیلم بر آن‌ها بنا شده‌است، به کار می‌رود.
بیشتر نظریات در باب ژانر فیلم‌ها از مفاهیم نقد ژانر ادبی وام گرفته شده‌است. با توجه به موضوع ژانر در متن ادبی، روش‌های مختلفی برای برخورد با مسئلهٔ ژانر و تعریف و دسته‌بندی آن‌ها وجود دارد. علاوه بر تفاوت اصلی بین ژانر مستند و داستانی در فیلم، ژانر می‌تواند در گونه‌های دیگری نیز تقسیم‌بندی شود.


ژانر چیست؟

مفهوم ژانر، برگرفته از کلمه‌ای فرانسوی به معنای «نوع»، «دسته» و مشتق از واژهٔ لاتین genus است. تا پیش از قرن بیستم نام‌های ژانری به عنوان رده‌هایی عام برای تنظیم و دسته‌بندی شمار زیادی از متون، کاربرد گسترده‌ای داشتند. به‌ویژه این مفهوم نقش مهمی در طبقه‌بندی و ارزش‌گذاری ادبیات ایفا کرده بود. در بررسی‌های ادبی، اصطلاح ژانر به اشکال مختلف به کار می‌رود تا به تمایزهای میان انواع متن اشاره کند: نوع نمایشی (حماسی/تغزلی/دراماتیک)، نوع رابطه با واقعیت (داستانی/غیرداستانی)، نوع پی رنگ (کمدی/ تراژدی)، ماهیت محتوا (رمان احساساتی/رمان تاریخی/رمان ماجرایی) و…
ژانر معمولاً عبارت مبهمی است که هیچ مرز مشخصی ندارد. خیلی از کارها در یک ژانر نمی‌گنجند و ترکیبی از چندین ژانر هستند. بر این اساس رابرت استم در کتاب نظریهٔ فیلم خود ذکر می‌کند که بیشتر از آن که ژانر مفهومی موجود باشد تنها ساخته و پرداختهٔ منتقدین است. استم پرسش می‌کند که آیا «ژانر واقعاً هویت بیرونی دارد یا نه حاصل ذهن تحلیلگران است؟» او به خوبی سؤال می‌کند که آیا «طبقه‌بندی متناهی از ژانرها وجود دارد یا آن‌ها ذاتاً نامحدودند؟» یا این که آیا «ژانر تحت‌فرهنگ است یا فرافرهنگ؟» استم همچنین سؤال می‌کند که آیا «تحلیل ژانر به موجودیت تشریحی یا تجویزی کمک می‌کند؟» در حالی که بعضی از ژانرها بر اساس محتوای داستان هستند (فیلم جنگی)، بعضی دیگر وام‌گرفتهٔ ادبیات اند (کمدی، ملودرام) و بعضی از رسانه‌های دیگر (فیلم موزیکال). بعضی‌ها مبتنی بر عوامل کارند (فیلم‌های استیر راجرز) بعضی بر مبنای بودجهٔ بمب‌افکن‌ها، حال آن که بعضی دیگر بر اساس جنبهٔ هنری فیلم هستند (فیلم هنری)، بعضی بر اساس وضعیت نژادی (سینمای سیاهان)، بعضی بر اساس مکان (وسترن) یا هر چیز دیگری هست.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

فیلم‌نامه‌نویسان اکثراً تلاش می‌کنند که مؤلفه‌هایی در کارهایشان از کارهای گذشته موجود باشد و هیجان به عنوان مؤلفه‌ای که داستان فیلم را مطلوب می‌سازد در کارهای گذشته مشهود است. به عنوان مثال فیلم وسترن اسپاگتی اروپایی در اجتناب کردن از گفتگوهای بیش از حد ژانر وسترن
پیش از ۱۹۱۰ در آمریکا، توزیع‌کنندگان و نمایش‌دهندگان معمولاً یک صفت خاص و یک اسم عام را برای توصیف نوع فیلم به کار می‌بردند (مانند «کمدی تعقیب»، «ملودرام وسترن»). در دورهٔ متأخرتر نیز تنها همان صفت بود. مثلاً اسلپ استیک (کمدی بزن‌وبکوب)، فارس، برلسک به جای این که صرفاً گونه‌هایی از کمدی باشند بدل به ژانرهایی جداگانه شده بودند. اما به‌تدریج و به‌ویژه با مستحکم‌تر شدن پایه‌های نظام استودیویی اصطلاحات ژانری نیز طبقه‌بندی و قانون‌مندتر شدند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
درام:
در اشاره به فیلم و برنامه تلویزیونی، درام گونه‌ای از روایت ادبیات داستانی یا (مستند درام) است که قصد دارد از نظر لحن، جدی تر از شوخی باشد.
در سینما درام را در زیرمجموعه‌های خاصی قرار داد. درام اجتماعی و درام عاطفی و حتی دارم جنایی و دارم تراژیک در این زیرمجموعه‌ها قرار می‌گیرند.
از منظر دیگر در سینما منظور از روایت تصویری رسیدن به هدف خاصی است.ژان کوکتو کارگردان شهیر فرانسوی در این باره نظر جالبی دارد. او اظهار می‌دارد: درام را به گونه‌ای ظریف و هوشمندانه تعریف کرده‌اند؛ اما به گمان من کمتر به مقصود رسیده‌اند. درام عمل است (ریشه درام در زبان یونانی به معنای عمل می‌باشد)؛ عملی معطوف به هدف و این هدف چیزی جز افشاگری نیست.
در مورد تفاوت بین درام و ملو درام، به گفته آرتور میلر عنصر تضاد و کشمکش می‌تواند بین اشخاص داستان باشد که در این حالت اوج آن در خشونت جسمی نشان داده می‌شود و یک ملو درام شکل می‌گیرد.
به زعم آرتور میلر اگر در نمایش نشان داده شود که اشخاص چه کاری می‌کنند، ملو درام و اگر نشان داده شود که آنها چه کاری نمی‌کنند، درام شکل می‌گیرد. با توجه به توصیفات گفته شده وجود شخصیت زنده و واقعی برای شکل‌گیری درام حیاتی به نظر می‌رسد و این ویژگی مشترک درام و تراژدی می‌باشد.
براین اساس فیلمی مانند "ئی تی" ساخته‌ی استیون اسپیلبرگ نیز می تواند یک درام اجتماعی باشد.اگرچه طبقه بندی دقیق این فیلم این عنوان است: درام علمی تخیلی و فانتزی. "بلید رانر" ساخته‌ی رایدلی اسکات محصول 1982 نیز اینگونه است.
از آثار شاخص قدیمی سینمای جهان در ژانر درام اجتماعی؛ فیلم ماندگار "همشهری کین" ساخته‌ی اورسن ولز محصول 1941 سرآمد دیگر ساخته‌هااست. "کازابلانکا" ساخته‌ی مایکل کورتیز و با شرکت همفری بوگارت و اینگرید برگمن محصول 1943 نیز دیگر اثر شاخص سینمای کلاسیک در این ژانر است.
از آثار شاخص دهه‌های اخیر اما فیلم ماندگار " رستگاری در شاوشنک" ساخته‌ی فرانک دارابونت محصول 1994 قابل اشاره است. در ذیل چند فیلم‌شاخص در ژانر درام اجتماعی را می‌بینید :

  • خدمتکار: مروارید کوچک
  • 127 ساعت: تقابل مرگ و زندگی
  • دفترچه امید بخش: زندگی ادامه دارد
  • نبراسکا: حسرت سالهای آسودگی
  • بندر لوهاور: زیر پوست شهر بیگانه ی من
  • خواب زمستانی: نیمه شیطان یا فرشته پرهیزگار
درام در سینمای ایران عمدتاً به معنای نمایش یا فیلم هیجان انگیز، پر حادثه و پر زد و خورد به کار می‌رود و گاه فضای یک فیلم رمانتیک غیر واقعی از آن استنباط می‌شود. از فیلم های دهه‌ی حاضر مربوط به ژانر درام اجتماعی "محاکمه در خیابان" ساخته‌ی مسعود کیمیایی محصول 1388 و یا "جدایی نادر از سیمین" ساخته‌ی اصغر فرهادی محصول 1389 قابل اشاره‌اند.
 
آخرین ویرایش:
اکشن:
فیلم اکشن، فیلم پُرحادثه (مصوب فرهنگستان زبان)،یا فیلم حادثه‌ای، یکی از ژانرهای فیلم است که در آن یک یا چند قهرمان اصلی با مجموعه‌ای از درگیری‌های فیزیکی، رزمی و جنگی روبرو می‌شوند. قهرمان اصلی فیلم برای پیروزی باید بر دشمنان خود غلبه کند. دوران رشد فیلم‌های ژانر اکشن بیشتر در دهه ۱۹۷۰ بود. در طول تاریخ این ژانر، از بروس لی به عنوان اولین بازیگری که باعث حرکت و محبوبیت این ژانر شد، یاد می‌کنند.
پیشرفت در برنامه‌های کامپیوتری "ساخت جلوه‌های ویژه (به انگلیسی:CGI)" باعث شد تا ساخت صحنه‌های اکشن و غیره که نیازمند تلاش‌های تیم‌های بدل کار حرفه‌ای در گذشته بود، ارزان‌تر و آسان‌تر شود.
تعریفی که از ژانر اکشن میشود اینگونه است.فیلم اکشن یا فیلم حادثه‌ای، یکی از ژانرهای فیلم است که در آن یک یا چند قهرمان اصلی با مجموعه‌ای از درگیری‌های فیزیکی، رزمی و جنگی روبرو می‌شوند. قهرمان اصلی فیلم برای پیروزی باید بر دشمنان خود غلبه کند. دوران رشد فیلم‌های ژانر اکشن بیشتر در دهه ۱۹۷۰ بوداست . اما این تعریفی که از ژانر اکشن میکنند خیلی ساده است. شاید تعریف دقیقی نتوان از این ژانر انجام داد. شاید بهترین کار توصیف حالت مخاطب است در یک جمله. فیلمی که مخاطب در زمان دیدنش در بدنش آدرنالین ترشح میشود. احتمالا بگویید این تعریف خیلی کلی است اما این یک تعریف نیست . این یک توصیف است.
فیلم سینمایی مکس دیوانه را با دنباله چهارم آن مکس دیوانه: جاده خشم همه می شناسند. اما واقعیت این است که بهترین فیلم این چهارگانه قسمت اول این مجموعه است. فیلم سینمایی مد مکس در جهان پسا آخر الزمانی سپری میشود که تمدن بشری نابود شده است و تا چشم کار میکند بیابان است. قسمت اول این فیلم در زمان خودش سر و صدای زیادی به پا کرد و فروش زیادی هم داشت به طوری که دو دنباله برای آن ساخته شد. فیلمی در ژانر اکشن و علمی–تخیلی به کارگردانی جرج میلر که در سال ۱۹۷۹ منتشر شد. مل گیبسون بازیگر اصلی این فیلم است. فیلم های مکس دیوانه ۲ و مکس دیوانه: در آن سوی تاندردوم نیز به بازیگری میل گیبسون در سال ۱۹۸۱ و ۱۹۸۵ ساخته شده است.
در تمام چهار قسمت فیلم بحران آب در کره زمین به خوبی نمایش داده شده است.
شاید باید به طرفداران قسمت چهارم حق داد که فیلم آخر را پسندیده اند اما دیدن قسمت اول این فیلم خالی از لطف نیست.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sana. J
علمی تخیلی:
ژانر علمی–تخیلی اثری است که در صورت حذف علم از آن ساختار آن از هم بپاشد. تعریف‌های مختلفی از این ژانر وجود داد، از جمله تعریف جالبی که می‌گوید: «اثری علمی-تخیلی است که ناشرش بگوید علمی-تخیلی است!» اما شاید پرطرفدارترین آنها تعریف اخیر باشد، حتی اگر دانش امروز پاسخی برای پرسش‌های چرایی و چگونگی مطرح شده را نداشته باشد.
ابهامی که وجود دارد مربوط به زمانی است که عنصر خیال چنان با توجیه‌های علمی در هم می‌آمیزد که جدا کردن آن ممکن نیست و ماهیت علمی بودن اثر زیر سؤال می‌رود. البته چنین ابهامی معمولاً در آثار علمی–تخیلی نویسان شاخص مانند آسیموف یا آرتور. سی. کلارک وجود ندارد.
در اثر علمی تخیلی فکر خود را رها می‌کند تا به آینده برود و آنچه را در اثر پیشرفت علمی امکان‌پذیر شده‌است را به تصویر بکشد. در اثر علمی تخیلی نویسنده گاهی تمایلات و آرزوهای انسان‌ها و گاهی بیم‌ها و ترس‌های آنها را بیان می‌کند.
ری بردبری، نویسندهٔ آمریکایی و یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان علمی–تخیلی قرن (اگرچه خودش چنین اعتقادی به این مسئله ندارد)، می‌گوید: «هر چه تصور می‌کنیم تخیل و هر چه انجام می‌دهیم علم است، کل تاریخ بشر چیزی جز داستانی علمی-تخیلی نیست.»
ادبیات علمی–تخیلی می‌تواند تاریخ آینده باشد. بسیاری اختراعات و اکتشافات ابتدا در ادبیات علمی–تخیلی چهره نشان داده‌اند و سپس در دنیای واقعی ظاهر شده‌اند.

  • اولین بار در آثار ژول ورن - نویسندهٔ شهیر فرانسوی و یکی از پیشگامان علمی–تخیلی - بود که سینما و زیردریایی ظاهر شدند.
  • کلمهٔ روبوت و کاربرد آن به صورت موجودی انسان‌نما اولین بار در اثر مشهور کارل چاپک، نویسندهٔ چک، به نام .R.U.R یا کارخانهٔ روبات سازی روسوم مطرح شدند.
  • آرتور سی. کلارک بود که اولین بار ایدهٔ ماهواره‌های مخابراتی را مطرح کرد و حتی به آن جامهٔ عمل پوشانید.
  • کلمه رباتیک و مفهوم امنیت روبوت‌ها، هر دو از ایده‌های آیزاک آسیموف هستند.
در دهه ۶۰ سینمای علمی تخیلی به اوج بلوغ و تکامل خود رسید. آثاری مانند "یک اودیسه فضایی" محصول ۱۹۶۸ و "پرتقال کوکی" محصول ۱۹۶۹ هردو ساخته‌ی استنلی کوبریک باعث شدند تصویر جدیدی از این ژانر با توجه به دنیای آخرالزمانی به تماشاگران عرضه شود. از این رهگذر به نوعی حتی سینمای آپوکالیپسی و آخرالزمانی نیز ظهور و بروز پیدا نمود.
اما در اواخر دهه ۷۰ و تا اواسط دهه ۸۰ به لطف ورود رایانه به سینما و برخورداری از امکانات پیشرفته اسپیشیال افکت یا جلوه‌های ویژه؛ سینمای علمی تخیلی تکانی اساسی خورد.
ساخته های این دوران؛ نظیر جنگ ستارگان محصول ۱۹۷۷ ساخته‌ی جورج لوکاس؛ "بیگانه" محصول ۱۹۷۹ ساخته‌ی رایدلی اسکات؛ ئی تی ساخته‌ی استیون اسپیلبرگ محصول ۱۹۸۲؛ بلید رانر ساخته‌ی دیگر رایدلی اسکات محصول ۱۹۸۲ همگی روندی رو به رشد برای این سینمای جذاب رقم زدند. با این موفقیت‌ها بسیاری از آثار به دنباله سازی روی آوردند؛ به نحویکه تولید دنباله سازی برای فیلم جنگ ستارگان تا سال ۲۰۰۵ ؛ ۵ بار دیگر انجام گرفت.
در ابتدای هزاره سوم سینمای قصه گو و معمایی به مدد ژانر علمی تخیلی آمدند. ماتریکس محصول ۱۹۹۹ ساخته‌ی "برادران واچوفسکی" انقلابی در این ژانر ایجاد کرد. و دو دنباله نیز بر این فیلم در سالهای ۲۰۰۳ عرضه گردید.
در سالهای اخیر تولید فیلم‌های علمی تخیلی چنان شتابی به خود گرفته که شناسایی برخی فیلم‌ها از دیگری به سختی صورت می‌گیرد.اما هنوز هم می توان فیلم‌هایی در این ژانر پیدا کرد که هم قواعد این گونه را در ساخت و ساز جدی می‌گیرند و هم اینکه جذابیت‌های بصری به تماشاگر عرضه می‌دارند. مجموعه فیلم‌های "هری پاتر" را می توان در این گروه جای دهد.
یکی از آخرین ساخته‌های این ژانر؛ هوگو ساخته مارتین اسکورسیزی محصول ۲۰۱۱ است که به شرح ماجراجویی‌های ژرژ می لیس فقید می‌پردازد.
در ذیل نقد و معرفی و تحلیل محتوایی فیلم هایی را می بینید که در این ژانر قرار دارند :

  • آن دختر؛ رابطه‌های دیجیتال/ ساخته ی اسپایک جونز محصول ۲۰۱۳
  • بلید رانر؛ علمی و تخیلی اما فلسفی و کلاسیک/ ساخته ی رایدلی اسکات محصول ۱۹۸۲
  • دایورجنت؛ فرار به سوی گذشته / ساخته ی نیل بارگر محصول ۲۰۱۴
  • زمین دیگر؛ خاکستری های دو زندگی/ ساخته ی مارک کاهیل محصول ۲۰۱۱
  • سرآغاز؛ برزخ بی روزن یک خوابگرد/ ساخته ی کریستوفر نولان محصول ۲۰۱۱
  • سرآغاز؛ جنگ رویابین ها با خواب دزدها / ساخته ی کریستوفر نولان محصول۲۰۱۱
  • ماه؛ آن پائین کسی مرا دوست دارد / ساخته ی دانکن جونز محصول ۲۰۰۹
 
آخرین ویرایش:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sana. J

ReiHan

کاربر حــامی
کاربر انجمن
نوشته‌ها
نوشته‌ها
1,873
پسندها
پسندها
9,907
امتیازها
امتیازها
253
سکه
42
کمدی:
ژانر کمدی ،گونه‌های فراوانی دارد و بیننده اگر اعضای این مجموعه را بشناسد، سطح توقع خود را از فیلم کمدی ارزشیابی می‌کند. و برای درک و فهم آن؛ نیروی فکری باقی می‌گذارد. البته این نوع کمدی هرچند انگاره‌های خنده آور دارند، لیکن می‌توانند پیام آور نكات اخلاقی، اجتماعی و حتی سیاسی نيز باشند.
كمدي كلامي يا لفظي
در حال حاضر، بیننده آنچه را بیش از همه در سریال‌های تلویزیونی يا فيلم‌هاي به اصطلاح خنده‌دار و سرخوشانه مشاهده می‌کند، به کارگیری یکی از مستعمل‌ترین زيرگونه‌ها‌ي کمدی است که از آن به "کمدی لفظی" یاد می‌شود.
در این نوع فيلم‌ها؛ کاراکتر با دیالوگ فضا را آماده می‌کند و در این زمینه ، به کارگیری شوخی‌های کلامی و کلفت‌گویی و متلک‌پرانی از ويژگيهاي اصلی به شمار می‌آید
همچنين تغییر لهجه یا به کارگیری لهجه‌هایی ساختگی یا حتی واقعی؛ یکی از کاربردهای
کمدی لفظی است . به هر حال، کاربرد هر یک از ترفندهای فوق نمی‌تواند از ارزش هنری برخوردار باشد و هر نوع تغییر لهجه یا متلک پرانی، ارزشمند نیست، حتی اگر مایه خنده بیننده هم بشود.
از این رو لازم است تماشاگر در شناسایی ژانر کمدی بسیار دقت کند و "کمدی‌کلامی" یا "كمدي‌لفظی" را در روند به کارگیری هر اثر تجزیه و تحلیل کند .
كمدي بزن بكوب يا اسلپ استيك
از دیگر زیرمجموعه‌های ژانر کمدی، آن که زودتر از دیگر گونه‌ها متولد شده؛ همان ساختار آشناي "کمدی بزن بکوب" یا در اصطلاح "اسلپ استیک" است که بیننده تلویزیونی یا تماشاگر سینما با آن آشنایی تمام دارد.
در زیر ساخت تمامی فیلمهای استن لورل و اولیور هاردی گونه‌های کمدی بزن بکوب وجود دارد؛ روندی که در آن خنداندن بیننده با اعمال زد و خورد خنده دار یا خشونت‌های سطحی همراه است. صحنه‌هایی را به یاد آورید که هاردی و لورل در آن با کاراکتری دیگر روبه رو می‌شوند و قدم به قدم به او اذیت و آزار می‌رساند. گذاشتن تخم مرغ در کلاه طرف مقابل ، ضربه زدن به ساق پا که در این یکی لورل تبحر خاصی داشت و... از این دست است .

  • زندگي لورل و هاردي فيلم مي‌شود
همین جا می توان مقایسه‌ای صورت داد. در فیلمهای برادران مارکس (فیلم فروشگاه بزرگ را به یاد آورید) آنچه ابتدا به ساکن رخ می‌نماید، استفاده از کمدی کلامی و لفظی است، ضمن اینکه از فیلمهای برادران مارکس (گروچو، هارپو، چیکو، زپو) به فیلمهایی با طنز هتاک و سرشار از لودگی و مسخره بازی یاد می‌شود.
  • خنديدن تا مرز درد دل
بعد از آن، کمدی بزن بکوب ، سهم زيادي در فیلمهای برادران مارکس دارد. پس بیننده در فیلم‌های برادران مارکس ، دست کم با 2نوع از زیرمجموعه فیلم کمدی روبه رو است: سهم بیشتر متعلق به کمدی کلامی و لفظی است (به یاد داشته باشید عمده موفقیت فیلمهای برادران مارکس به سالهای پس از تولد سینمای ناطق و بین سالهای 1935تا 1948تعلق دارد) و سهم کمتر مرتبط با کمدی بزن بکوب است.
كمدي ديوانه‌وار يا كمدي شلوغ شلوغ
در این ارتباط، ممکن است همان طنز هتاک و پر از متلک به همراه کمدی شلوغ بزن بکوب به حد اعلا برسد؛ یعنی جنون در این کمدی دقیقا مشاهده گردد.
اینجاست که سهم "کمدی دیوانه وار" عیان می‌شود. در این گونه ، آنچه از آن به عنوان انگاره‌های زیرساختی و معنا شناختی طنز نام برده می‌شود، روندی را طی می‌کند که در آن طنز هنگام روی دادن موقعیت های مسخره ، همراه کاراکترهایی که به طرزی اغراق آمیز حضور یافته‌اند، شکل می‌گیرد. (بعضی فیلم‌های شلوغ و سراسر مسخره بازی چیچو و فرانکو را به یاد بیاورید.)
گفتنی است "کمدی دیوانه‌وار" هرگز ارزش کمدی‌های اسلپ استیک و حتی کمدی‌های کلامی و لفظی را ندارد و عمدتا زمان فیلمهای آن نیز کمتر است . در اینجا باید یک نوع کمدی منقرض شده را نیز مطرح کرد که به نحوی در بطن گونه بزن و بکوب جای می گیرد، هر چند خود در زمان های دور به عنوان گونه ای کمدی مستقل مطرح شده بود، اما افراط در آن به حدی زیاد شد که به قول چارلی چاپلين فقید، در این فیلمها آنقدر کیک به صورت طرف مقابلمان زدیم ، که برای 100سال آینده کفایت می کند. همچنان که از توضیح چاپلین مستفاد شد، این کمدی منقرض همان "کمدی کیک بازی" است .
ذکر این نکته نیز لازم است که مک سنت (از پیشگامان سینما و سینمای کمدی) از این کمدی به عنوان "کمدی شلوغ شلوغ" یاد می کرد که با توجه به انگاره‌های زیرساختی آن می‌توانست تعریف همان کمدی اسلپ استیک را داشته باشد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sana. J
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین