همگانی [ به تو از دور سلام ...]

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

هوالمحبوب

با سلام
در این تاپیک دلنوشته هایی از جنس محرم ارسال خواهد شد


+ هرچـه در این تاپـیک هست از ته دل ...


التماس دعا

:icon12:



شروعِ تاپیک : 20 مرداد 99

 
آخرین ویرایش:
با این دلم به درد محرم نمی خورم

باید خودت تمام دلم را عوض کنی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
شعرهایم همگی درد فراق است،

ببخش

صحبت از کرب و بلا گر نکنم می میرم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دل آدم مُچاله خــــــواهد شد
همه ی عاملان غــم باهم

جمعه باشد ، مُحرّمَم نزدیک
عصر پاییز و ابر و سرما هم .



" شاعر : مهدی آسترکی "
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

بر تمام خنده‌هایم خطی از ماتم بکش
پاک کن شادی ز دل جایش هزاران غم بکش

آنقدر وقتی نمانده تا محرم فاطمه
زحمت پیراهن مشکی ما را هم بکش
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

ساعت ها را بگویید بخوابند
بی حسین زیستن؛
نیازی به شمارش نیست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان


با اشکِ روضه، مُنتقِمش را صدا بزن...
شاید به حرمتِ غم عُظمی ظهور کرد.


〔 اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیکَ الفَرَج بِحَقِ زینَب کُبری (س) 〕
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هر آدمی موقع ترس و تنگا و تنهایی ،

فارغ از هر دین و مذهبی یه اسمی و صدا می زنه،

یکی می گه یا الله ،

یکی می گه خدای من،

یکی می گه یا مسیح ،

یکی می گه یا محمد ،

یکی می گه یا علی


و...

من از بچگی می گم یا ابوالفضل




پ.ن:الحق که به نام تو قمر می آید
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان
باز محرم شدو دلها شکست از غم زينب دل زهرا شکست

باز محرم شد و ل*ب تشنه شد از عطش خاک کمرها شکست

آب در اين تشنگي از خود گذشت دجله به خون شد دل صحرا شکست

قاسم وليلا همه در خون شدند اين چه غمي بود که دنيا شکست

محرم ماه غم نيست ماه عشق است محرم مَحرم درد حسین است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین