دیالوگ شازده کوچولو:)

[Darling]

مطمئنا همه ی شما شازده کوچولو رو خوندین یا حداقل راجبش چیزی شنیدین

شازده کوچولو معروف ترین اثر نویسنده و خلبان فرانسوی یعنی آنتوان دوسنت اگزوپریه که برای اولین بار در سال 1943 در شهر نیویورک آمریکا منتشر شد.

در این داستان زیبا دوسنت اگزوپری به شیوه ی سورئالیستی دید خودش نسبت به عشق و جهان هستی رو نشون میده.

جالبه که بدونید این کتاب جزو پرفروش ترین کتاب های تاریخه و سالیانه به طور متوسط یک میلیون نسخه از اون به فروش میرسه.

اینجا میخوام دیالوگ های ماندگار و زیبای شازده کوچولو رو باهاتون به اشتراک بذارم, پسربچه ای که همونطور که به طرز عجیبی از سیارک B612 اومده بود, همونطور هم ناپدید شد: )​

 

[Darling]

قشنگی هر ستاره به گلیه که توشه و ما نمی بینیمش.

-شازده کوچولو​

 

[Darling]

مشکل اصلی بزرگ شدن نیست. مشکل, فراموش کردن کودکیه...

_خلبان​

 

[Darling]

من مدت زیادی رو بین آدم بزرگا زندگی کردم, ولی هنوزم نظرم راجبشون عوض نشده

_خلبان
​

 

[Darling]

فقط با دریچه ی قلبه که یک نفر می تونه همه چیز رو ببینه...
چیزهای مهم, از چشم ها پنهانن...

_روباه​

 

[Darling]

اهلی کردن یعنی ایجاد وابستگی.
برای من تو یه پسر بچه ای مثل هزاران پسر بچه ی دیگه.
من نیازی بهت ندارم, تو هم نیازی به من نداری.
اما اگه منو اهلی کنی, به هم نیازمند میشیم. تو برای من توی دنیا تک میشی.
اون موقع وقتی به گندم ها نگاه کنم که توی باد تکون میخورن, به یاد موهای طلایی تو میفتم..

_روباه​

 

[Darling]

عاقبت یه جایی..یه وقتی..
به قول شازده کوچولو, دلت اهلی یک نفر میشود, برای نوازش هایش تنگ میشود, حتی برای نوازش نکردنش..
تو میمانی و دلتنگی ها..
تو میمانی و قلبی که لحظه ی دیدار تندتر میتپد..
سراسیمه میشوی..
دلواپس میشوی..
و دلبسته میشوی...​

 

[Darling]

غم انگیزتر از اینکه بیای و کسی خوشحال نشه,
اینه که بری و کسی متوجه نشه...

_شازده کوچولو​

 

[Darling]

شازده کوچولو پرسید: کی اوضاع بهتر میشه؟
روباه گفت: از وقتی که بفهمی همه چیز به خودت بستگی داره ​

 

[Darling]

شازده کوچولو پرسید: از کجا بفهمم وابسته شدم؟
روباه جواب داد: تا وقتی که هست نمی فهمی...​