یه وقتهایی هم هست اونقدر حوصلهت سر میره که راه میافتی و از یه گوشه گند میزنی به تموم روابطتت با آدمها، و وقتی به خودت میای که دیگه کار از کار گذشته.
حتی در بعضی موارد میشینی کلاهت رو قاضی میکنی و از خودت میپرسی: واقعا لازم بود اونطوری واکنش نشون بدم؟!
امان از فکر کج.
امان از گمان بد.
نذاشته و برداشته اونهارو قضاوتشون میکنی، ازشون فاصله میگیری و خودت رو کمرنگتر میکنی. بنظرم که این یکی دیگه کلا درمان نداره.
باید به تنهایی عادت کنی.
حتی در بعضی موارد میشینی کلاهت رو قاضی میکنی و از خودت میپرسی: واقعا لازم بود اونطوری واکنش نشون بدم؟!
امان از فکر کج.
امان از گمان بد.
نذاشته و برداشته اونهارو قضاوتشون میکنی، ازشون فاصله میگیری و خودت رو کمرنگتر میکنی. بنظرم که این یکی دیگه کلا درمان نداره.
باید به تنهایی عادت کنی.