آخرین محتوا توسط مینِرا

  1. مینِرا

    جلسه اول اتاق فکر

    ببینید بچه‌ها من یه ایده‌ای دارم. من نمی‌دونم کارکرد اتاق فکر دقیقاً چطوریه و قبلاً هم همچین چیزی رو تجربه نکردم که بیام ایده‌های خودم برای انجمن رو بگم پس اگر ایده‌م خوب یا به هر دلیلی عملی نیست ببخشید. توی انجمن ما، چندین تا تالار و بخش و تیم مختلف هستن که به نویسنده‌ها کمک می‌کنن تا بهتر...
  2. مینِرا

    در حال تایپ رمان شقایقِ سیاوش اثر رهگذر شب (گیتی)

    رفتم کنار بچه‌ها و با پام زدم به پهلوی برزین که هنوز هم دست چکاوک رو تو دستش گرفته بود. با حرص گفتم: - تو با شاهین یه کاری کردی. تو سکوت بهم زل زدن. دست به سینه ایستادم و با لحن بدتری ادامه دادم: - واسه چی هلش دادی؟ بهت حرف نامربوط زده بود با حرف جوابش رو می‌دادی چرا بهش آسیب زدی؟ چشم‌هاش...
  3. مینِرا

    تولد تولد مهربان ترین سارا

    به به می‌بینم که بالأخره به منثه‌ی (نمی‌دونم املاش درسته یا نه) ظهور رسیدی خانم خانما! تولدت خیلی مبارک باشه و ایشالا صد و بیست سال عمر کنی (و به قول بابام ایشالا تند تند به دنیا بیای هیهیهیهی) و همچنین تولد مادربزرگ، الین، کوتوله و... هم مبارک باشه. شکلات منی -53-؟"_}
  4. مینِرا

    نظارت همراه رمان شقایق سیاوش | ناظر: .sarina.

    پارت جدید آپلود شد
  5. مینِرا

    در حال تایپ رمان شقایقِ سیاوش اثر رهگذر شب (گیتی)

    و همون طور که اسلحه‌اش رو می‌گرفتم گفتم: - حال شاهین خوبه؟ برگشت و با نگاه پریشونی بهم زل زد و گفت: - من هم نمی‌دونم. انگار خیلی درد داشت. بعد اسلحه رو انداخت تو دستم و گفت: - بگیر این رو! و با عجله راه افتاد سمت خونه. فکر کنم نیاز به سرویس رفتن داشت که این قدر عجله کرد. مسخ شده داشتم دور...
  6. مینِرا

    دنباله دار نظریه نامحبوب

    نظریه‌ی نامحبوب: نامادری سفید برفی واقعاً ازش خوشگل‌تر بود و آینه‌هه چرت و پرت می‌گفت
  7. مینِرا

    مشاوره مشاوره ارتقای قلم و توصیفات

    باز هم اگر مشکلی بود بگو حتماً. من حداقل تا پایان رمانت باهات هستم 8c6227_25l4t-icon12
  8. مینِرا

    دنباله دار پرمشغله ترین انجمن

    @SAD BALLERINA برای آب خوردن باید تشویقم کنه که دچار افت اعتماد به نفس نشم!
  9. مینِرا

    مشاوره مشاوره ارتقای قلم و توصیفات

    من رمانت رو خوندم و ازش هم خوشم اومد. و در مورد توصیفات و فضاسازیش یه چیزی فهمیدم. مشکل رمانت این نیست که فضاسازیش بده، مشکلش اینه که فضاسازیش کمه. به عنوان مثال در مورد اتاق مایا و دوستاش ما فقط می‌دونیم که دو تا تخت دو طبقه داره یا در مورد فضای اردوگاه عملاً هیچی نمی‌دونیم. به نظرم باید رمانت...
  10. مینِرا

    مشاوره مشاوره ارتقای قلم و توصیفات

    درک می‌کنم. نیاز نیست زیاد عجله کنی امتحانات رو خوب بده
  11. مینِرا

    مشاوره لیست اسامی مشاوران رمان

    🍎 ارشد بخش: 🍎 @SAD BALLERINA 🍎 مدیر تالار: 🍎 @مینِرا 🍎 اعضای تیم مشاوره: 🍎 @purple moon
  12. مینِرا

    مقـاله چرا سرهنگ کلیشه شخصیت‌های رمانم رو فراری داد؟ | ژورنالیست رهگذر شب (مینی)

    و بالأخره این قسمت هم تموم شد. سرهنگ کلیشه بعد از دزدیدن شخصیت‌های رمان من پاسخ سنگینی دریافت کرد. بچه‌ها به نظر شما، دفعه‌ی بعد ازش چه کارهایی برمیاد؟ منتظر باشید. این مبارزه هنوز تموم نشده...
  13. مینِرا

    مقـاله چرا سرهنگ کلیشه شخصیت‌های رمانم رو فراری داد؟ | ژورنالیست رهگذر شب (مینی)

    ۲۳- عمه (بیاید اسمش رو بذاربم بادکنک) بادکنک معمولاً عمه‌ی ارشاویره و ارشاویر خیلی بهش احترام می‌ذاره. بادکنک اخلاق خیلی جدی و خشکی داره و به قول نفسِ گوگولی و بی‌گناه (در واقع فضول و دهن گشاد) خیلی بد اخلاقه. و فاجعه از اون جا شروع میشه که یه دختر بدتر و گندِ دماغ تر از خودش داره (از تیره‌ی...
  14. مینِرا

    مقـاله چرا سرهنگ کلیشه شخصیت‌های رمانم رو فراری داد؟ | ژورنالیست رهگذر شب (مینی)

    ۱۹- عمو (این شخصیت اسم کلیشه‌ای نداره من اسمش رو می‌ذارم سیب) سیب یه شخصیت بشاش و شوخه که در عین حال کل ارث پدری رو بالا می‌کشه. بعضی وقت‌ها بالاِجبار می‌خواد نفس با پسرش (که اون هم باز از تیره‌ی شاهین سانانه) ازدواج کنه. سیب کلاً آدم خوبی نیست حتی اگر این طوری به نظر نیاد. متوجه‌اید چی میگم؟...
  15. مینِرا

    مقـاله چرا سرهنگ کلیشه شخصیت‌های رمانم رو فراری داد؟ | ژورنالیست رهگذر شب (مینی)

    ۱۷- پدربزرگ (بیاید اسمش رو بذاریم جهانگیرخان) فرقی نمی‌کنه پدربزرگ نفس باشه یا ارشاویر یا شاید هم هر دوشون، کلاً دو حالت داره. الف) یه آدم مستبد و زور گوئه که نفس و ارشاویر رو مجبور می‌کنه ازدواج کنن و براش وارث بیارن. آخه نه که نادر شاه افشاره، وارث نداشته باشه مملکت به فنا میره. بعد تازه فقط...
عقب
بالا پایین