به کافه نویسندگان خوش آمدید
با خواندن و نوشتن رشد کنید و به آینده متفاوتی فکر کنید.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با ما باشید
-
-
Fاز امروز ۱۲ ربیع‌الاول تا ۱۷ ربیع الاول به مناسبت میلاد پیامبر هفته وحدت نام‌گذاری شده است. ۱۲ ربیع‌الاول میلاد پیامبر به روایت اهل سنت...
-
Ffatemeh. z به Gemma نوشته در موضوع برگزیده رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma با
Like واکنش نشان داد.
قاشق و چنگال را آرام در بشقاب حرکت می‌دهم اما حال غذا خوردن برایم جهنم شده‌است. باید آن موقع که هنوز آکینتوپسیا داشتم مرا می‌دیدند... -
Ffatemeh. z به Gemma نوشته در موضوع برگزیده رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma با Like واکنش نشان داد.
آندره سری تکان می‌دهد و با لحنی صمیمی ادامه می‌دهد: ـ خوشبختانه دو ساعت پیش خبر دادی و تونستیم یه شام کوچیکی تدارک بدیم. چشمانم دوباره...
-
Ffatemeh. z به Gemma نوشته در موضوع برگزیده رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma با Like واکنش نشان داد.
عرفان با همان لحن نرم و مطمئن، اسامی را یکی‌یکی معرفی می‌کند: ـ ایشون مادر آدونیسه، گیتی بانو. من صداش می‌کنم خاله گیتی. زن موطلایی...
-
Ffatemeh. z به Gemma نوشته در موضوع برگزیده رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma با Like واکنش نشان داد.
فضا با هر قدم گسترده‌تر می‌شود؛ نورهای گرم لوسترهای بلورین سقف، انعکاسشان را روی میز ناهارخوری می‌ریزند. میز طولانی زیر هجوم رنگ‌ها...
-
Ffatemeh. z به Gemma نوشته در موضوع برگزیده رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma با Like واکنش نشان داد.
سری به نشان تفهیم تکان می‌دهم و لبخندی کوتاه می‌زنم و سپس سایه‌ی دو زن دیگر در انتهای راهروی روشن، پدیدار می‌شود. صدای قدم‌هایشان روی...
-
Ffatemeh. z به Gemma نوشته در موضوع برگزیده رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma با Like واکنش نشان داد.
نمای ساختمان زیر نور چراغ‌های مخفی می‌درخشد؛ شیشه‌های وسیع و سردش، انعکاس نورهای سفید و آبی را در خودشان می‌بلعند و فلزهای صیقلی‌اش،...
-
Ffatemeh. z به Gemma نوشته در موضوع برگزیده رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma با Like واکنش نشان داد.
از گل فروشی خارج می‌شوم و عرفان را نمی‌یابم. به آن طرف خیابان نگاه می‌اندازم، به چپ و راست پیاده‌رو اما نیست. پس کجا غیبش زد؟ کلافه آهی...
-
Ffatemeh. z به Gemma نوشته در موضوع برگزیده رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma با Like واکنش نشان داد.
ماشین آرام وارد شهر می‌شود و کم‌کم ساختمان‌های مسکو خودشان را نشان می‌دهند. ساختمان‌های قدیمی با سقف‌های گنبدی رنگی و تزئینات طلایی‌شان...
-
Ffatemeh. z به Gemma نوشته در موضوع برگزیده رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma با Like واکنش نشان داد.
از جایش برمی‌خیزد و به سمت در خروجی می‌رود. رفتارهایش مانند کودکی هشت ساله شده که با دوستش قهر کرده باشد. این تن هیکلی و قد بلند فقط...
-
Ffatemeh. z به Gemma نوشته در موضوع برگزیده رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma با Like واکنش نشان داد.
سکوتم یعنی رضایت و عرفان بی‌هیچ حرفی اتاق را ترک می‌کند. نگاه من اما روی لباس‌های روی تخت قفل می‌شود و ذهنم ناخودآگاه می‌رود سمت اعماق...
-
Ffatemeh. z به Gemma نوشته در موضوع برگزیده رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma با Like واکنش نشان داد.
و چه از گزینه‌ی آخر متنفرم. با آن حساسیت‌های نابه‌جا و نگاه‌های سنگین‌اش، می‌دانستم کاسه‌ای زیر نیم کاسه‌ست اما احساسش را به خاطر تنفری...
-
Ffatemeh. z به Gemma نوشته در موضوع برگزیده رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma با Like واکنش نشان داد.
فاصله‌ی صورتش با من به اندازه‌ی چند تار موست و نفس‌های تندش روی گونه‌‌ی داغم می‌ریزد. من اما طوری با شجاعت کلمات را بیان می‌کنم که انگار...
-
Ffatemeh. z به Gemma نوشته در موضوع برگزیده رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma با Like واکنش نشان داد.
*** فصل سوم: ونسا چشمانم را آرام باز می‌کنم. نور زرد اتاق مثل خنجری باریک روی مردمک‌هایم می‌لغزد و سوز می‌نشاند. سرم همچنان تیر...
-
Ffatemeh. z به Gemma نوشته در موضوع در حال تایپ رمان رنگ یک توهم است | نگین حلاف با Like واکنش نشان داد.
نگاهم خشک روی دستگاه می‌ماند. آن حجم عظیم سیاه، با لوله‌هایی که مثل رگ به دیوار وصل‌اند، درست مثل قلبی تپنده اما مصنوعی در مرکز اتاق...
-
-
در حال بارگیری…
-
در حال بارگیری…
-
در حال بارگیری…
بازدیدهای نمایه
8
آخرین بازدیدکنندگان
- 8 بازدیدهای نمایه
