صفحه اصلی
تالارها
نوشتههای جدید
ویترین موضوعات
جستجو در تالارها
ویترین آثار
آخرین بررسی ها
جستجو در منابع
جدیدترینها
موضوعات ویژه
نوشتههای جدید
منابع جدید
آخرین فعالیت
وبلاگ ها
اعتبار
معاملات
سکه: 0
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
آخرین فعالیت ها
ثبت نام
منو
ورود
ثبتنام
فهرست
نصب برنامه
نصب
گزینههای بیشتر
تماس با ما
بستن منو
به کافه نویسندگان خوش آمدید
با خواندن و نوشتن رشد کنید و به آینده متفاوتی فکر کنید.در کوچه پس کوچههای هفت شهر نوشتن با ما باشید
ثبتنام
ورود
صفحه اصلی
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
Ads
برای شروع و درخواست تایید رمان کلیک کن✅
برای شروع و درخواست تایید رمان کلیک کن✅
M
Mahdiye
کاربر انجمن
کاربر جدید
·
از
تهران
تاریخ ثبتنام
8/13/25
آخرین بازدید
8/13/25
نوشتهها
0
پسندها
0
امتیازها
0
سکه
8
یافتن
یافتن محتوا
یافتن همه نوشتههای Mahdiye
یافتن همه موضوعات Mahdiye
آخرین فعالیت
فرستادنها
درباره
کاربران بازدیدکننده از نمایه شما
M
Mahdiye
به
دلبر که جان فرسود از او نوشته
در موضوع
در حال تایپ
رمان سِریْت | جانان.م
با
Love
واکنش نشان داد.
فصل دوم_ شاهزادهات را ملاقات کن! به بالا و پایین جادهی منتهی به روستا نگاه کردم. دریغ از حتی یک جنبنده! گرچه طبیعی بود که در ساعت دو...
8/13/25
M
Mahdiye
به
دلبر که جان فرسود از او نوشته
در موضوع
در حال تایپ
رمان سِریْت | جانان.م
با
Love
واکنش نشان داد.
ناخنهای بلندم را در کوسن بغلم فرو کردم: - من چه میدونستم؟ فکر میکردم یه سری جنس قاچاقه. چیزی که وارداتش ممنوع باشه. فکر نمیکردم...
8/13/25
M
Mahdiye
به
دلبر که جان فرسود از او نوشته
در موضوع
در حال تایپ
رمان سِریْت | جانان.م
با
Love
واکنش نشان داد.
ابروهای کشیدهاش بالا پریدند و منتظر نگاهم کرد. کوسن زرد رنگ را برداشته و ب*غل زدم. به سر سرخ سیگارش خیره شدم: - دیگه نمیخوام سیروان. پک...
8/13/25
M
Mahdiye
به
دلبر که جان فرسود از او نوشته
در موضوع
در حال تایپ
رمان سِریْت | جانان.م
با
Love
واکنش نشان داد.
استرس زده پرسیدم: - چی شد سیروان؟ دستی به بینی بلند و خوشتراشش کشید و گفت: - فعلاً برو این شامت رو بیار بخوریم، که از گشنگی هلاکم. آه...
8/13/25
M
Mahdiye
به
دلبر که جان فرسود از او نوشته
در موضوع
در حال تایپ
رمان سِریْت | جانان.م
با
Love
واکنش نشان داد.
*** تمام طول نشیمن آپارتمان هشتاد متریام را به اندازهی یک کیلومتر قدم زده بودم. از عصر که از کارخانه برگشتم تا همین حالا که ساعت از...
8/13/25
M
Mahdiye
به
دلبر که جان فرسود از او نوشته
در موضوع
در حال تایپ
رمان سِریْت | جانان.م
با
Love
واکنش نشان داد.
از گزارش تحویل پیامکم چند دقیقه بیشتر نگذشتهبود؛ که تلفن در دستم لرزید و اسم سیروان روی صفحه افتاد. سرم را به چپ و راست تکان دادم؛ پس...
8/13/25
M
Mahdiye
به
دلبر که جان فرسود از او نوشته
در موضوع
در حال تایپ
رمان سِریْت | جانان.م
با
Love
واکنش نشان داد.
(فصل اول_ بازی در زمین اشتباه) حماقت تعاریف مختلفی دارد و بیشک من و مجموعهی انتخابهایم تعریف خوبی از حماقت هستیم. تا کمر روی سینک...
8/13/25
M
Mahdiye
به
دلبر که جان فرسود از او نوشته
در موضوع
در حال تایپ
رمان سِریْت | جانان.م
با
Love
واکنش نشان داد.
مقدمه: این روزها که آینه هم فکر ظاهر است هرکس که گفته است خدا نیست کافر است با دیدن قیافهی این مردمان ِ خوب باید قبول کرد که گندم...
8/13/25
M
Mahdiye
به
HADIS.HPF نوشته
در موضوع
در حال تایپ
رمان سِریْت | جانان.م
با
Like
واکنش نشان داد.
نویسندهی عزیز؛ ضمن خوشآمد گویی و سپاس از انتخاب انجمن کافه نویسندگان برای انتشار رمان خود، خواهشمندیم قبل از تایپ رمان، قوانین تایپ...
8/13/25
M
Mahdiye
به
دلبر که جان فرسود از او نوشته
در موضوع
در حال تایپ
رمان سِریْت | جانان.م
با
Love
واکنش نشان داد.
نام رمان: سِریْت نویسنده: جانان.م ژانر: اجتماعی_ عاشقانه_ مافیایی ناظر: @مینِرا *سِریْت لغتی در اصطلاح محلی است. در زبان لری به معنای...
8/13/25
در حال بارگیری…
در حال بارگیری…
در حال بارگیری…
بازدیدهای نمایه
4
آخرین بازدیدکنندگان
4 بازدیدهای نمایه
..LADY Dyva..
..LADY Dyva.. عضو تأیید شده است.
8/13/25
صفحه اصلی
این سایت از کوکی ها استفاده می کند. با ادامه استفاده از این سایت، شما با استفاده ما از کوکی ها موافقت می کنید.
تایید
ادامه مطلب…
بالا