آخرین محتوا توسط rust

  1. R

    در حال تایپ دلنوشته زمزمه های بی خوابی | عماد طیبی

    حقیقت چون تنش به تن جسم خورد همچون گل خشک شده ای شکست عاشق ایده عاشق بودن چرا که تنها امر انتزاعی دستخوش فرسایش نیست جاودانگی از جنس تجرد است این روان محدود، به هر چه دست بزند میرا می شود به خیال تصاحب خورشید تنها شب پره ای را محصور می کنی محکوم به جست و جو چاره ای جز اندیشیدن ندارم هرچند بعد...
  2. R

    در حال تایپ دلنوشته زمزمه های بی خوابی | عماد طیبی

    باور داشتم که هندسه اقتباسی از قوس ل*ب های توست علم موسیقی را برای درک آوای صدای تو درس می دادند انحنای اندام تو با کدام تابع رسم می شد؟ می ترسیدم هنگام لمست، زبری انگشتانم روی تنت خراش بیندازد کدام نقاش می توانست رخ تو را روی بوم به تجسد در آورد؟ هیچ عطاری نمی توانست عطر موهایت رو در شیشه محبوس...
  3. R

    در حال تایپ دلنوشته زمزمه های بی خوابی | عماد طیبی

    حقیقت همچون سنگی در تاریکی فرو می افتد منتظر صدای برخوردش می ایستم تا این فاصله را تخمین بزنم سال های نوری در این سیاهی به کار نمی آید به عمق تاریکی می نگرم تا در وجودم تکثیر شود همچون دو آینه ای که روبه روی هم ایستاده اند پوچی در بی نهایت ضرب می شود این ابهام پاسخ یکتا ندارد مجموعه ابعاد فضا و...
  4. R

    در حال تایپ دلنوشته زمزمه های بی خوابی | عماد طیبی

    نام اثر: زمزمه های بی خوابی سرشناسه: عماد طیبی ۱۳۷۰ موضوع: دلنوشته ویاداشت‌ سبک/ژانر: فلسفی سال نشر: تابستان ۱۴۰۴ منتشر شده در: انجمن کافه نویسندگان - تالار ادبیات - بخش تایپ دلنوشته. دیباچه: هذیان های بی خوابی. تلاش خاموش کلمات برای نشستن در ساختار جمله و یافتن معنا.
عقب
بالا پایین