صفحه اصلی
تالارها
نوشتههای جدید
ویترین موضوعات
جستجو در تالارها
ویترین آثار
آخرین بررسی ها
جستجو در منابع
جدیدترینها
موضوعات ویژه
نوشتههای جدید
منابع جدید
آخرین فعالیت
وبلاگ ها
اعتبار
معاملات
سکه: 0
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
آخرین فعالیت ها
ثبت نام
منو
ورود
ثبتنام
فهرست
نصب برنامه
نصب
گزینههای بیشتر
تماس با ما
بستن منو
به کافه نویسندگان خوش آمدید
با خواندن و نوشتن رشد کنید و به آینده متفاوتی فکر کنید.در کوچه پس کوچههای هفت شهر نوشتن با ما باشید
ثبتنام
ورود
صفحه اصلی
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
Ads
برای شروع و درخواست تایید رمان کلیک کن✅
برای شروع و درخواست تایید رمان کلیک کن✅
R
Ramona.amore
کاربر انجمن
کاربر جدید
·
از
تهران
تاریخ ثبتنام
امروز در 17:51
آخرین بازدید
1 دقیقه قبل
·
مشاهده موضوع
رمان سایهی خونین سیاوش اثر رهگذر شب (گیتی)
نوشتهها
0
پسندها
0
امتیازها
0
سکه
43
یافتن
یافتن محتوا
یافتن همه نوشتههای Ramona.amore
یافتن همه موضوعات Ramona.amore
آخرین فعالیت
فرستادنها
درباره
کاربران بازدیدکننده از نمایه شما
R
Ramona.amore
به
مینِرا نوشته
در موضوع
خوب
رمان سایهی خونین سیاوش اثر رهگذر شب (گیتی)
با
Like
واکنش نشان داد.
افتادم روی زمین. ترسیده، بی دفاع و تنها. به زمین خیره شده بودم و هیچی نمیگفتم. حتی بحث کردن ساغر و ویرا رو هم نمیفهمیدم. یه چیزی شبیه...
1 دقیقه قبل
R
Ramona.amore
به
مینِرا نوشته
در موضوع
خوب
رمان سایهی خونین سیاوش اثر رهگذر شب (گیتی)
با
Like
واکنش نشان داد.
کلاً دو قدم با حیاط خونه فاصله داشتم و شاید کمتر از دویست متر با صحرا؛ جاهایی که خانوادهم بودن و خیلی هم شلوغ و غیرقابل نفوذ بود. ولی...
2 دقیقه قبل
R
Ramona.amore
به
مینِرا نوشته
در موضوع
خوب
رمان سایهی خونین سیاوش اثر رهگذر شب (گیتی)
با
Like
واکنش نشان داد.
بدون این که نگاهش کنم گفتم: - چرا بود. اگر من اون جا بودم برزین جرأت نمیکرد هلش بده. با کلافگی گفت: - تو وظیفه نداری همه جا مواظبش...
4 دقیقه قبل
R
Ramona.amore
به
مینِرا نوشته
در موضوع
خوب
رمان سایهی خونین سیاوش اثر رهگذر شب (گیتی)
با
Like
واکنش نشان داد.
بعد تازه به خودم اومدم و متوجه شدم دارم مزخرف میگم. آخه همیشه وقتی شاهین تو انجام دادن یه کاری ناتوان بود (که معمولاً من توی اون کار خوب...
4 دقیقه قبل
R
Ramona.amore
به
مینِرا نوشته
در موضوع
خوب
رمان سایهی خونین سیاوش اثر رهگذر شب (گیتی)
با
Like
واکنش نشان داد.
ماشین عمو صدرا بود که ذهنم همون لحظه احتمال داد مامان شاهین رو باهاش برده بوده دکتر. یک جورهایی به حس ششم برمیگشت. همون لحظهای که سمند...
5 دقیقه قبل
R
Ramona.amore
به
مینِرا نوشته
در موضوع
خوب
رمان سایهی خونین سیاوش اثر رهگذر شب (گیتی)
با
Like
واکنش نشان داد.
رفتم کنار بچهها و با پام زدم به پهلوی برزین که هنوز هم دست چکاوک رو تو دستش گرفته بود. با حرص گفتم: - تو با شاهین یه کاری کردی. تو...
7 دقیقه قبل
R
Ramona.amore
به
مینِرا نوشته
در موضوع
خوب
رمان سایهی خونین سیاوش اثر رهگذر شب (گیتی)
با
Like
واکنش نشان داد.
و همون طور که اسلحهاش رو میگرفتم گفتم: - حال شاهین خوبه؟ برگشت و با نگاه پریشونی بهم زل زد و گفت: - من هم نمیدونم. انگار خیلی درد...
7 دقیقه قبل
R
Ramona.amore
به
مینِرا نوشته
در موضوع
خوب
رمان سایهی خونین سیاوش اثر رهگذر شب (گیتی)
با
Like
واکنش نشان داد.
وقتی از بین درختهای وحشی و بوتههای گزنه رد شدم آفتاب تو چشمم افتاد و بعد متوجه بچهها شدم که تو صحرا پخش و پلا بودن و هر کدومشون به یه...
9 دقیقه قبل
R
Ramona.amore
به
مینِرا نوشته
در موضوع
خوب
رمان سایهی خونین سیاوش اثر رهگذر شب (گیتی)
با
Like
واکنش نشان داد.
در حالی که با صورت مچاله شده نگاهش میکردم گفتم: - نمیدونم چرا من رو از اجنه میترسونی. تو واقعاً هم بداخلاقی هم زشت! گفت: - اولاً...
10 دقیقه قبل
R
Ramona.amore
به
مینِرا نوشته
در موضوع
خوب
رمان سایهی خونین سیاوش اثر رهگذر شب (گیتی)
با
Like
واکنش نشان داد.
نکتهی مثبتش این بود که میتونستم برگردم خونه و برم صحرا. واقعاً که خنده داره. اون همه دارایی رو داده بودن دست منی که سرخوش و بی دغدغه...
12 دقیقه قبل
R
Ramona.amore
به
مینِرا نوشته
در موضوع
خوب
رمان سایهی خونین سیاوش اثر رهگذر شب (گیتی)
با
Like
واکنش نشان داد.
گفتم: - بی خیال بابا! چرا باید عموها پسش بگیرن؟ اونها هم ارث خودشون رو دارن چی کار به من دارن آخه؟ بابا نگاهی به در انداخت و بعد سرش...
30 دقیقه قبل
R
Ramona.amore
به
مینِرا نوشته
در موضوع
خوب
رمان سایهی خونین سیاوش اثر رهگذر شب (گیتی)
با
Like
واکنش نشان داد.
قبل از این که بیاد جلو رفتم عقب و داد زدم: - بسم الله الرحمن الرحیم جلو نیا جنِ جن زاده! من کمربند مشکی دارم! البته هنوز ندارم ولی فکر...
31 دقیقه قبل
R
Ramona.amore
به
مینِرا نوشته
در موضوع
خوب
رمان سایهی خونین سیاوش اثر رهگذر شب (گیتی)
با
Like
واکنش نشان داد.
البته الآن چند سالی هست که دیگه دخترها به این قضیه پایبند نیستن مثلاً خواهر خودم سهمش رو گرفت. آب دهنم رو قورت دادم و گفتم: - حالا مگه...
32 دقیقه قبل
R
Ramona.amore
به
مینِرا نوشته
در موضوع
خوب
رمان سایهی خونین سیاوش اثر رهگذر شب (گیتی)
با
Like
واکنش نشان داد.
بعد از کنار شاهین رد شدم و از اسلحهخونه اومدم بیرون و مرحلهی بعد این بود که تصمیم بگیرم این مار بدبخت رو کجا بذارم. همون لحظه یه نفر...
33 دقیقه قبل
R
Ramona.amore
به
مینِرا نوشته
در موضوع
خوب
رمان سایهی خونین سیاوش اثر رهگذر شب (گیتی)
با
Like
واکنش نشان داد.
اوه اوه! نگم براتون که چه گرد و خاکی نشسته بود رو وسایل. این خونه کلاً یه طبقه بود ولی دکوراسیون و اسباب و اثاثیهی خیلی زیادی داشت و به...
34 دقیقه قبل
در حال بارگیری…
در حال بارگیری…
در حال بارگیری…
بازدیدهای نمایه
2
صفحه اصلی
این سایت از کوکی ها استفاده می کند. با ادامه استفاده از این سایت، شما با استفاده ما از کوکی ها موافقت می کنید.
تایید
ادامه مطلب…
بالا