آخرین محتوا توسط Azaliya

@RED Qᴜᴇᴇɴ سلام عزیزم یک خلاصه کلی از رمانت میدی

امیدوارم کمکی کرده باشم بازم اگر فکر میکنی به ایده بهتر نیاز داری بگو

عزیزم من تا فصل دو خوندم و به نظرم می‌تونی توی همون فصل صفر همون اول که با آیریس شروع کردی توی یک سری مونولوگ ها یه سری موقعیت ها درمورد اینکه زمین چجوری شده وچه موجوداتی اومدن و یه سری کلیات دادی و به نظرم می‌تونی برای توضیح یکم بیشتر که چه بلایی سر زمین و ادم‌ها اومده می‌تونی توی دیالوگ‌های...

مرسی عزیزم چک شد

شهر افسانه‌ای با مردمانی افسانه‌ای، درست فهمیدید اون دختر افسانه‌ای از سرزمینی که وجود ندارد به نام "سمنان" امده‌است. در ابتدا او هیچ پست و مقامی را از سوی خود نمی‌پذیرفت اما بعد از آن روز آن روز سرنوشت ساز کزایی بعد از به دست گرفتن آن خودکار خیس از عرق آن برگه با سوال‌های فضایی آب معدنی با...

"به نام خالق هستی" "دختری از افسانه‌‌ها" شایه نویس: @Azaliya سوژه: @حدیثه خانم ژانر: تخیلی خلاصه: روزی او پیدا شد؛ از لا به لای کتاب‌های انبار شده‌اش از جایی که هست اما نیست از مکانی افسانه‌ای که فقط اسمش وجود دارد. ***

چک شد عزیزم 🌱

سلام گلم همه پارت‌ها چک شد عزیزم خسته نباشی

سلام گلم همه پارت‌ها چک شد

تمام پارت ها رو چک کردم عزیزم-118-"{}

به نام خدا ترجمه: طرح‌های آفتاب زده شهر کوچک نویسنده: @Melica لینک رمان لینک نظارت شروع نظارت: ۱۴۰۴/۶/۱۶ وضعیت: درحال تایپ

تمرین دوم: موقعیت خانوادگی ویژگی‌های شخصیتی به شما میدم و شما خانواده و موقعیت خانوادگی اون رو خلق کنید. شخصیتی که میگم ترس و علایق و هر ویزگی که ازش میگم رو باید براساس یک دلیل خانوادگی بنویسی. مثلا: آوا بیست و سه آوا دختریه که عاشق نشون دادن خودش و جلب توجه از بقیه هست برای همین همش لباس‌هایی...

شخصیت: کارآگاه "منصور راد" سن: ۵۰ سال شغل: کارآگاه خصوصی. ویژگی‌ها: تیزبین، خسته و کمی بدبین، اما اخلاقی و پیگیر. به جزئیات نامحسوس محیط توجه می‌کند. مکان پیشنهادی: * الف) ایستگاه مترو در ساعات پیک * ب) یک رستوران لوکس * ج) یک نمایشگاه هنری

به نام خدا رمان: راز ناله‌ها نویسنده: @marym لینک رمان لینک نظارت شروع نظارت: ۱۴۰۴/۶/۱۵ وضعیت: درحال تایپ

به نام خدا رمان: سایه‌های خونین نویسنده: @مینِرا لینک رمان لینک نظارت شروع نظارت: ۱۴۰۴/۶/۱۵ وضعیت: درحال تایپ