مقـاله سرزمینی عجیب به نام کافه نویسندگان | ژورنالیست خانومِ اِل

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع دامبلرد
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

دامبلرد

مدیر آزمایشی تالار کافوارتز + طراح آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایـشی تالار
ژورنالیست
نویسنده نوقلـم
مقام‌دار آزمایشی
جـادوگران‌سـیاه
نوشته‌ها
نوشته‌ها
332
پسندها
پسندها
3,047
امتیازها
امتیازها
183
بنام خداوند عجایب

موضوع مقاله:
سرزمینی عجیب به نام کافه نویسندگان

آیا تا به حال به سرزمینی پا گذاشته‌اید که ایده‌ها مثل مورچه‌های شاکی از این طرف به آن طرف بدوند، داستان‌ها با سرعت نور نصفه بمانند و خداحافظی‌ها به تعداد برگ‌های پاییزی از آسمان بریزند؟!
نه، اینجا دیزنی‌لند نیست!
اینجا "کافه نویسندگان" است؛ سرزمینی که عقل سلیم چند کیلومتر قبل‌تر تابلو زده: «ورود ممنوع!»
( خب، ما هم اصلاً به تابلوها توجهی نداریم)
جایی که موجودات افسانه‌ای نظیر پروژه‌بازانِ نیمه‌راه، وداع‌کنندگان قهرمان، منتقدینِ همیشه‌بیدار و .. در زیست‌بومی عجیب کنار هم زندگی می‌کنند؛ بدون اینکه کسی دقیقاً بداند چه خبر است! ( واقعا اینجا چخبره؟! )
اگر می‌خواهید بیشتر با این سرزمین عجیب آشنا شوید، با همراه باشید، در بخش‌های بعدی همین تاپیک، می‌خواهم شما را با گونه‌های مختلف، رسم و رسومات آن‌ها، قوانین و البته چرخه‌ی زندگی‌ها آشنا کنم، این آشنایی از واجبات است، پس با دقت بخوانید.​
 
گونه‌شناسی کافه:

۱. پروژه‌بازان نیمه‌راه:
موجوداتی که با نعره‌ی «امشب یه شاهکار می‌نویسم که اسمم بره کنار جی‌کی رولینگ!» وارد میدان می‌شوند و سه دقیقه بعد با قیافه‌ای مات به صفحه‌ی سفید خیره می‌مانند و می‌گویند:
- خب الان این شخصیت و بُکُشم یا چی؟!
(گزارش شده یکی‌شان حتی بعد از نوشتن عنوان «فصل اول» شش ماه به خواب زمستانی رفت).


۲. وداع‌کنندگان قهرمان:
این افراد دقیقا همان اسطوره‌های تراژدی‌اند که با نوشتن جمله‌ی «بچه‌ها خداحافظ، من دیگه نیستم به مدت خیلی طولانی...» صحنه را ترک می‌کنند؛
و البته، طبق یک سنت دیرینه‌ی کافه، سه روز بعد بازمی‌گردند، گویی چیزی نشده اما انجمن تغییر کرده:
«وای دلم براتون تنگ شده، چقدر انجمن تغییر کرده»
(برخی محققان حدس می‌زنند این چرخه ارتباطی مستقیم با کمبود قند خون دارد)


۳. منتقدین همیشه‌بیدار:
موجوداتی که نویسندگان نوپا از آن‌ها وحشت دارند ( یوهاهاهاها )، موجوداتی که اگر حتی در پیام‌های تبریک تولد هم نیم‌فاصله رعایت نشود، شب خوابشان نمی‌برد.
(جدی می‌گویم، یکی از آن‌ها در خواب دید که با ویرگول روی دیوار شعار می‌نویسد)
این قهرمانان گمنام با چشمان تیزبین، املای نویسندگان را حفظ می‌کنند؛ ولو به قیمت از دست دادن ایمانشان به بشریت.
 
۴. شکارچیان جایزه‌ی بی‌زمان:
موجوداتی هستند که در گوشه‌ای از کافه کمین می‌کنند، منتظر تا مسابقه‌ای، چالشی، چیزی برگزار شود؛
با صدای سوت آغاز، همانند یوزپلنگی گرسنه، به سمت صفحه‌ی مسابقه یورش می‌برند و اثری می‌نویسند که احتمالاً خودشان هم فردایش یادشان نمی‌آید چه نوشته‌اند.
(تحقیقات نشان داده در لحظه‌ی اعلام جوایز، فشار خون این دسته از اعضا معادل لحظه‌ی پنالتی فینال جام جهانی می‌شود)

۵. موجودات پشت پرده (شبح‌های بی‌آزار):
کسانی که هرگز پستی نمی‌گذارند، هرگز کامنتی نمی‌نویسند، هرگز لایکی نمی‌زنند...! ( دقیقا چیکار میکنند، الله و اعلم )
اما در تک تک لحظات، حاضرند!
چگونه؟ هیچ‌کس نمی‌داند.
(برخی دانشمندان معتقدند این موجودات از انرژی خالص کنجکاوی تغذیه می‌کنند.)

۶. شاعران پراحساس:
آنان که قادرند در کمتر از سه دقیقه، پنجاه بیت شعر از نگاه غمگین یک لیوان چای سرد بسُرایند.
موضوع مهم نیست:
چای سرد باشد، پراید تصادف کرده باشد، یا گم شدن یک جوراب.
به هر حال، با چنان اندوهی می‌نویسند که مخاطب احساس می‌کند همین حالا باید چمدانش را ببندد و به ناکجاآباد مهاجرت کند.
 
عقب
بالا پایین