فریدریش نیچه :
هر بار دل خویش را سخت به بند کشیم و اسیر کنیم، می توانیم به جان خویش، آزادی های فراوانی بدهیم. کسی حرف مرا باور نمی کند، مگر آنکه از پیش آن را بداند...
فریدریش نیچه :
ما نیز باید زندگی و حیاتی داشته باشیم که نسبت به خود ما حق داشته باشد. ما نیز باید آزاد و بدون ترس باشیم و با بذری که در خویشتن خویش داریم رشد کنیم و شکوفا شویم.
والت ویتمن :
آزادی نه چنان است که یک یا دو بار شکست، یا بارها شکست، یا بی اعتنایی و حق ناشناسی مردم، یا پیمان شکنی، و یا صف آرایی سر نیزه های زور و قدرت و سربازان و توپها و قوانین جزایی، آن را سرکوب کند و از میان بردارد.
والت ویتمن :
هنگامی که آزادی جایی را ترک می کند، نخستین کسی نیست که پا بیرون می نهد و حتی دومین و سومین کس هم نیست، درنگ می کند تا همه بیرون روند، و او آخرین کس است.
والت ویتمن :
هنگامی که دیگر خاطره ای از قهرمانان و شهیدان نماند، و هنگامی که حیات و جان های کردان و زنان یکسره از سرزمین رانده شوند، آنگاه آزادی یا اندیشه ی آزادی از آنجا رانده خواهد شد، و پیمان شکنان اقتدار مطلق خواهند یافت.
یوهان ولفگانگ فون گوته :
به زودی روزگار انتقاد و عیب جویی به پایان می رسد و به وسیله پیشرفت تمدن، آزادی اندیشه به تمام معنی در جهان حکمفرما می شود و همه کس می تواند به دلخواه خود راجع به فلسفه وجود بیاندیشد.
یوهان ولفگانگ فون گوته :
تنها کسانی سزاوار و شایسته ی درک آزادی و زندگانی هستند که بدانند چگونه هر روز بر مشکلات زندگانی و آزادی غلبه کرده و آزادی و زندگانی نوینی را به چنگ آورند.
میلان کوندرا :
در جهان دیوان سالارانه ی کارمند، اثری از ابتکار، نوآوری و آزادی عمل در میان نیست، تنها چیزی که وجود دارد دستورها و مقررات است و این همانا دنیای فرمانبرداری است.