نتایح جستجو

  1. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان راز خانه‌ی کناری (مجموعه کتاب معمای ذهنی کلویی فاین) | دیوا لیان

    - پس سه روز صبر می‌کنیم. -‌ می‌دونی چی می‌گم. دانیل وقتی لازم نیست، تمایل داره همه چیزو سخت کنه. کلویی می‌دانست منظورش چیست. استیون چهار بار دانیل را ملاقات کرده بود و هر بار کمی ناهنجار پیش رفته بود—و هیچ‌کدام از آن‌ها مشکلی نداشتند که این را بیان کنند. دانیل با مجموعه‌ای از مشکلات خاص می‌آمد،...
  2. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان راز خانه‌ی کناری (مجموعه کتاب معمای ذهنی کلویی فاین) | دیوا لیان

    دو ساعت از جابجایی کامیون گذشته بود؛ رفت و برگشت، بالا و پایین، تا اینکه توانستند پشت تریلر را از میان آخرین ردیف جعبه‌ها و سبدها ببینند. وقتی استیون آخرین جعبه‌ها را آورد، کلویی شروع به باز کردن آن‌ها کرد. عجیب بود که این وسایل از آپارتمان‌های جداگانه‌شان حالا در فضایی مشترک باز می‌شدند، جایی...
  3. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان راز خانه‌ی کناری (مجموعه کتاب معمای ذهنی کلویی فاین) | دیوا لیان

    فصل اول هفده سال بعد کلویی فاین از پله‌های خانه‌ی جدیدشان بالا رفت، خانه‌ای که او و نامزدش ماه‌ها به دنبال آن بودند و هیجانش را به سختی می‌توانست کنترل کند. - اون جعبه خیلی سنگینه؟ استیون کنار او با شتاب از پله‌ها بالا آمد، جعبه‌ای با برچسب بالش‌ها را در دست داشت. - نه اصلاً. کلویی جواب داد و...
  4. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان راز خانه‌ی کناری (مجموعه کتاب معمای ذهنی کلویی فاین) | دیوا لیان

    پیشگفتار: کلویی روی پله‌های جلوی آپارتمانش نشسته بود، کنار دوقلویش، دانیل، و نگاه می‌کرد که پلیس‌ها پدرشان را با دستبند از پله‌ها پایین می‌آورند. یک پلیس چاق با شکم گرد جلوی کلویی و دانیل ایستاده بود. پوست سیاهش زیر نور گرم تابستان برق می‌زد و عرق می‌ریخت. - دخترها، لازم نیست اینو ببینید. کلویی...
  5. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان راز خانه‌ی کناری (مجموعه کتاب معمای ذهنی کلویی فاین) | دیوا لیان

    مترجم عزیز، ضمن خوش‌‌آمد گویی و سپاس از انجمن کافه نویسندگان برای منتشر کردن رمان ترجمه‌ شده‌ی خود؛ خواهشمندیم قبل از تایپ ترجمه‌ی خود قوانین زیر را با دقت مطالعه فرمایید. قوانین تالار ترجمه برای درخواست تگ، بایست تاپیک زیر را مطالعه کنید و اگر قابلیت‌های شما برای گرفتن تگ کامل بود، درخواست...
  6. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان راز خانه‌ی کناری (مجموعه کتاب معمای ذهنی کلویی فاین) | دیوا لیان

    عنوان: راز خانه‌ی کناری ژانر: معمایی، جنایی مترجم: @..LADY Dyva.. نویسنده: بلیک پیرس خلاصه: کلویی فاین به خانه‌ی مادری‌اش باز می‌گردد؛ جایی که گذشته هنوز سایه‌اش را دارد. یک جسد در همسایگی پیدا می‌شود و آرامش شهر کوچک را می‌شکند همسایگان رازهایی پنهان دارند و هر لبخند ممکن است دروغ باشد کلویی...
  7. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان آپارتمان کناری به ترجمه دیوا لیان

    نمی‌توانست خودش را راضی کند که به او، به مردی که دوستش داشت، حقیقتی که می‌دانست را بگوید. نمی‌توانست… هرچقدر هم تلاش می‌کرد، نمی‌توانست. با ناامیدی فریاد زد: - من هیچ‌وقت نمی‌تونم زن تو باشم… زن یه… کلمه در گلویش خشک شد. دوباره همان حس آزاردهنده‌ی بی‌قدرتی را تجربه کرد. نمی‌توانست اعتراف کند،...
  8. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان آپارتمان کناری به ترجمه دیوا لیان

    فصل سیزدهم نامه مهر و موم شده - خانم استرانگ هستید ؟ جین با چهره‌ای رنگ‌پریده، لحظه‌ای گوشی را مردد در دست گرفت. قبل از اینکه جرأت کند جواب بدهد، صدای فردریک هاف را شناخت. حالا او از او چه می‌خواست؟ بالاخره توانست بگوید: - خانم استرانگ هستم -‌ من فردریک هوف هستم. می‌توانم یه لحظه بیام داخل؟...
  9. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان آپارتمان کناری به ترجمه دیوا لیان

    کارتر گفت: - فکر می‌کنیم، اما هنوز مطمئن نیستیم. جین در حالی که بریده‌های روزنامه را زیر و رو می‌کرد، آرام گفت: - من خیلی وقت‌ها به این تبلیغات عجیب و غریب برخورده بودم، ولی هیچ‌وقت به ذهنم نرسید ربطی به خانواده‌ی هاف داشته باشه. واقعاً نمی‌دونم... فلک و کارتر سرهاشان را نزدیک هم بردند و با...
  10. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان آپارتمان کناری به ترجمه دیوا لیان

    رئیس پرسید: - همین؟ از لحن و نگاهش به‌خوبی می‌شد فهمید که به او اعتماد ندارد، و جین حس کرد که در نظرش چیزی را پنهان می‌کند. او با اصرار گفت: - ما به زحمت دوازده کلمه با هم رد و بدل کردیم، بیشتر نه. فلک با حالتی گیج سرش را تکان داد: - اصلاً نمی‌فهمم. اتوی پیر یه آلمانی معمولیه: سخت‌گیر، خشک،...
  11. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان آپارتمان کناری به ترجمه دیوا لیان

    کارتر پرسید: خب، چی شد؟ چه بلایی سرش اومد؟ جین جواب داد: - مگه نمی‌دونی؟ ماشین خانواده‌ی هاف زد بهمون، موتور رو چپ کرد. فلک و کارتر تقریباً با هم فریاد زدند: - ماشین هاف‌ها؟! -‌ آره… فکر می‌کردم شماها می‌دونید. فلک با صدایی محکم و آمرانه گفت: - همه‌چی رو از اول تعریف کن. کجا بودین؟ عمداً زدن...
  12. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان آپارتمان کناری به ترجمه دیوا لیان

    و تقریباً سه ساعت بعد، ردی را که به سمت نیویورک می‌رفت، پیدا کردند. حدود ده مایلی جنوب وست‌پوینت، در جاده‌ای کوهستانی حادثه رخ داد. دین مطمئن نبود؛ نمی‌دانست سنگی در جاده باعث سقوطشان شده یا خودرویی به آنها برخورد کرده است. او بیهوش شده بود و چیزی به خاطر نمی‌آورد، تا آنکه وقتی به هوش آمد، دید...
  13. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان آپارتمان کناری به ترجمه دیوا لیان

    فصل دوازدهم معماها و نقشه‌ها رئیس فلک شبی پراضطراب و بی‌خواب را پشت سر گذاشت. بارها و بارها تلاش کرده بود دو را با دو جمع کند، اما به جای آنکه نتیجه‌اش «چهار» باشد، هر بار به «صفر» می‌رسید. هر چه بیشتر ستون‌های حقایق را روی هم می‌چید، بیش از پیش در گره‌ای سردرگم فرو می‌رفت. دو جاسوس آلمانی،...
  14. ..LADY Dyva..

    در حال تایپ اپیزود بچه‌های نسل ما | دیوا لیان

    اپیزود هشتم: نفس آخر (تاریکی کامل. صدای نفس‌های کوتاه و سنگین در فضا پخش است. سکوت کش‌دار. راوی آرام شروع به گفتن می‌کند.) تمام این سال‌ها فقط یک پرسش در ذهنمان چرخید: چرا ما این‌جاییم؟ نه ریشه‌ای در گذشته داریم و نه امیدی به آینده. گویی در میانه‌ی دو جهان گیر افتاده‌ایم؛ جهانی که پشت سرمان است...
  15. ..LADY Dyva..

    مسابقه «هفتاد روز رمـان نـویسی گــروهـی همراه با جوایز نقدی»

    مسابقه تا ۳۰اُم شهریور (۱۰ روز دیگر) تمدید شد... @یاسمن بهادری @حسام فیضی @هوروس @marym @Tiam.R @دلارامـــ! @Melica @ hadis.hpf
  16. ..LADY Dyva..

    همگانی [ همین الان داری به چی فکر میکنی؟ ]

    اینکه قیمت یه ماشین ۲۰۷ از نظر لئو چیزی نیست چیزی ندارع برای خوشحالی که صاحب ماشین میشی
  17. ..LADY Dyva..

    اطلاعیه 🔻تاپیک جامع اعلام پایان تایپ رمان🔺

    باتشکر از اعتماد شما به مجموعه کافه نویسندگان و تبریک بابت به اتمام رساندن رمان مسابقه هفتاد روز رمان نویسی گروهی اثر شما پس از اتمام مهلت مسابقه توسط تیم داوری بررسی خواهد شد موفق باشید
  18. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان آپارتمان کناری به ترجمه دیوا لیان

    با اینکه دین در تمام مسیر بی‌هوش بود، جین وقتی تنها در ماشین با فردریک هاف نشست، ناگهان ترسی عجیب سراپایش را گرفت. نه اینکه از تلاش‌های او برای وادار کردنش به توضیح دلایل سفر بترسد، بلکه ترسیده بود که تنها بودن با او، فرصتی بدهد تا هاف علاقه‌اش را به او ابراز کند. اما، در کمال تعجب، هاف در طول...
عقب
بالا پایین