نتایح جستجو

  1. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۳۴ انجمن کافه نویسندگان رواق منظر چشم من آشيانه توست کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست به لطف خال و خط از عارفان ربودي دل لطيفه هاي عجب زير دام و دانه توست دلت به وصل گل اي بلبل صبا خوش باد که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست علاج ضعف دل ما به ل*ب حوالت کن که اين مفرح...
  2. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۳۵ انجمن کافه نویسندگان برو به کار خود اي واعظ اين چه فريادست مرا فتاد دل از ره تو را چه افتادست ميان او که خدا آفريده است از هيچ دقيقه ايست که هيچ آفريده نگشادست به کام تا نرساند مرا لبش چون ناي نصيحت همه عالم به گوش من بادست گداي کوي تو از هشت خلد مستغنيست اسير عشق تو از هر...
  3. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۳۶ انجمن کافه نویسندگان تا سر زلف تو در دست نسيم افتادست دل سودازده از غصه دو نيم افتادست چشم جادوي تو خود عين سواد سحر است ليکن اين هست که اين نسخه سقيم افتادست در خم زلف تو آن خال سيه داني چيست نقطه دوده که در حلقه جيم افتادست زلف مشکين تو در گلشن فردوس عذار چيست طاووس که در...
  4. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۳۷ انجمن کافه نویسندگان بيا که قصر امل سخت سست بنيادست بيار باده که بنياد عمر بر بادست غلام همت آنم که زير چرخ کبود ز هر چه رنگ تعلق پذيرد آزادست چه گويمت که به ميخانه دوش مس*ت و خراب سروش عالم غيبم چه مژده ها دادست که اي بلندنظر شاهباز سدره نشين نشيمن تو نه اين کنج محنت آبادست...
  5. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۳۸ انجمن کافه نویسندگان بي مهر رخت روز مرا نور نماندست وز عمر مرا جز شب ديجور نماندست هنگام وداع تو ز بس گريه که کردم دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست مي رفت خيال تو ز چشم من و مي گفت هيهات از اين گوشه که معمور نماندست وصل تو اجل را ز سرم دور همي داشت از دولت هجر تو...
  6. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان غزل شماره ۳۹ انجمن کافه نویسندگان باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است شمشاد خانه پرور ما از که کمتر است اي نازنين پسر تو چه مذهب گرفته اي کت خون ما حلالتر از شير مادر است چون نقش غم ز دور ببيني ** خواه تشخيص کرده ايم و مداوا مقرر است از آستان پير مغان سر چرا کشيم...
  7. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۴۰ انجمن کافه نویسندگان المنه لله که در ميکده باز است زان رو که مرا بر در او روي نياز است خم ها همه در جوش و خروشند ز مستي وان مي که در آن جاست حقيقت نه مجاز است از وي همه مستي و غرور است و تکبر وز ما همه بيچارگي و عجز و نياز است رازي که بر غير نگفتيم و نگوييم با دوست...
  8. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۴۱ انجمن کافه نویسندگان اگر چه باده فرح بخش و باد گل بيز است به بانگ چنگ مخور مي که محتسب تيز است صراحي اي و حريفي گرت به چنگ افتد به عقل نوش که ايام فتنه انگيز است در آستين مرقع پياله پنهان کن که همچو چشم صراحي زمانه خون ريز است به آب ديده بشوييم خرقه ها از مي که موسم ورع و...
  9. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۴۲ انجمن کافه نویسندگان حال دل با تو گفتنم هوس است خبر دل شنفتنم هوس است طمع خام بين که قصه فاش از رقيبان نهفتنم هوس است شب قدري چنين عزيز و شريف با تو تا روز خفتنم هوس است وه که دردانه اي چنين نازک در شب تار سفتنم هوس است اي صبا امشبم مدد فرماي که سحرگه شکفتنم هوس است از...
  10. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۴۳ انجمن کافه نویسندگان صحن بستان ذوق بخش و صحبت ياران خوش است وقت گل خوش باد کز وي وقت ميخواران خوش است از صبا هر دم مشام جان ما خوش مي شود آري آري طيب انفاس هواداران خوش است ناگشوده گل نقاب آهنگ رحلت ساز کرد ناله کن بلبل که گلبانگ دل افکاران خوش است مرغ خوشخوان را بشارت باد...
  11. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۴۴ انجمن کافه نویسندگان کنون که بر کف گل جام باده صاف است به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گير چه وقت مدرسه و بحث کشف کشاف است فقيه مدرسه دي مس*ت بود و فتوي داد که مي حرام ولي به ز مال اوقاف است به درد و صاف تو را حکم نيست خوش درکش که هر چه ساقي ما...
  12. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۴۵ انجمن کافه نویسندگان در اين زمانه رفيقي که خالي از خلل است صراحي مي ناب و سفينه غزل است جريده رو که گذرگاه عافيت تنگ است پياله گير که عمر عزيز بي بدل است نه من ز بي عملي در جهان ملولم و بس ملالت علما هم ز علم بي عمل است به چشم عقل در اين رهگذار پرآشوب جهان و کار جهان بي ثبات...
  13. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۴۶ انجمن کافه نویسندگان گل در بر و مي در کف و معشوق به کام است سلطان جهانم به چنين روز غلام است گو شمع مياريد در اين جمع که امشب در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است در مذهب ما باده حلال است وليکن بي روي تو اي سرو گل اندام حرام است گوشم همه بر قول ني و نغمه چنگ است چشمم همه بر لعل...
  14. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۴۷ انجمن کافه نویسندگان به کوي ميکده هر سالکي که ره دانست دري دگر زدن انديشه تبه دانست زمانه افسر رندي نداد جز به کسي که سرفرازي عالم در اين کله دانست بر آستانه ميخانه هر که يافت رهي ز فيض جام مي اسرار خانقه دانست هر آن که راز دو عالم ز خط ساغر خواند رموز جام جم از نقش خاک ره...
  15. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۴۸ انجمن کافه نویسندگان صوفي از پرتو مي راز نهاني دانست گوهر هر کس از اين لعل تواني دانست قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس که نه هر کو ورقي خواند معاني دانست عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده بجز از عشق تو باقي همه فاني دانست آن شد اکنون که ز ابناي عوام انديشم محتسب نيز در اين...
  16. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۴۹ انجمن کافه نویسندگان روضه خلد برين خلوت درويشان است مايه محتشمي خدمت درويشان است گنج عزلت که طلسمات عجايب دارد فتح آن در نظر رحمت درويشان است قصر فردوس که رضوانش به درباني رفت منظري از چمن نزهت درويشان است آن چه زر مي شود از پرتو آن قلب سياه کيمياييست که در صحبت درويشان است...
  17. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۵۰ انجمن کافه نویسندگان به دام زلف تو دل مبتلاي خويشتن است بکش به غمزه که اينش سزاي خويشتن است گرت ز دست برآيد مراد خاطر ما به دست باش که خيري به جاي خويشتن است به جانت اي بت شيرين دهن که همچون شمع شبان تيره مرادم فناي خويشتن است چو راي عشق زدي با تو گفتم اي بلبل مکن که آن گل...
  18. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    انجمن کافه نویسندگان غزل شماره 51 لعل سيراب به خون تشنه ل*ب يار من است وز پي ديدن او دادن جان کار من است شرم از آن چشم سيه بادش و مژگان دراز هر که دل بردن او ديد و در انکار من است ساروان رخت به دروازه مبر کان سر کو شاهراهيست که منزلگه دلدار من است بنده طالع خويشم که در اين قحط وفا...
  19. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره 52 انجمن کافه نویسندگان روزگاريست که سوداي بتان دين من است غم اين کار نشاط دل غمگين من است ديدن روي تو را ديده جان بين بايد وين کجا مرتبه چشم جهان بين من است يار من باش که زيب فلک و زينت دهر از مه روي تو و اشک چو پروين من است تا مرا عشق تو تعليم سخن گفتن کرد خلق را ورد زبان...
  20. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۵۳ انجمن کافه نویسندگان منم که گوشه ميخانه خانقاه من است دعاي پير مغان ورد صبحگاه من است گرم ترانه چنگ صبوح نيست چه باک نواي من به سحر آه عذرخواه من است ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله گداي خاک در دوست پادشاه من است غرض ز مسجد و ميخانه ام وصال شماست جز اين خيال ندارم خدا گواه من...
عقب
بالا پایین