نتایح جستجو

  1. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۷۴ انجمن کافه نویسندگان حاصل کارگه کون و مکان اين همه نيست باده پيش آر که اسباب جهان اين همه نيست از دل و جان شرف صحبت جانان غرض است غرض اين است وگرنه دل و جان اين همه نيست منت سدره و طوبي ز پي سايه مکش که چو خوش بنگري اي سرو روان اين همه نيست دولت آن است که بي خون دل آيد به...
  2. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۷۵ انجمن کافه نویسندگان خواب آن نرگس فتان تو بي چيزي نيست تاب آن زلف پريشان تو بي چيزي نيست از لبت شير روان بود که من مي گفتم اين شکر گرد نمکدان تو بي چيزي نيست جان درازي تو بادا که يقين مي دانم در کمان ناوک مژگان تو بي چيزي نيست مبتلايي به غم محنت و اندوه فراق اي دل اين ناله...
  3. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۷۶ انجمن کافه نویسندگان جز آستان توام در جهان پناهي نيست سر مرا بجز اين در حواله گاهي نيست عدو چو تيغ کشد من سپر بيندازم که تيغ ما بجز از ناله اي و آهي نيست چرا ز کوي خرابات روي برتابم کز اين به هم به جهان هيچ رسم و راهي نيست زمانه گر بزند آتشم به خرمن عمر بگو بسوز که بر من به...
  4. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۷۷ انجمن کافه نویسندگان بلبلي برگ گلي خوش رنگ در منقار داشت و اندر آن برگ و نوا خوش ناله هاي زار داشت گفتمش در عين وصل اين ناله و فرياد چيست گفت ما را جلوه معشوق در اين کار داشت يار اگر ننشست با ما نيست جاي اعتراض پادشاهي کامران بود از گدايي عار داشت در نمي گيرد نياز و ناز ما با...
  5. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۷۸ انجمن کافه نویسندگان ديدي که يار جز سر جور و ستم نداشت بشکست عهد وز غم ما هيچ غم نداشت يا رب مگيرش ار چه دل چون کبوترم افکند و کشت و عزت صيد حرم نداشت بر من جفا ز بخت من آمد وگرنه يار حاشا که رسم لطف و طريق کرم نداشت با اين همه هر آن که نه خواري کشيد از او هر جا که رفت هيچ...
  6. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۷۹ انجمن کافه نویسندگان کنون که مي دمد از بوستان نسيم بهشت من و ** فرح بخش و يار حورسرشت گدا چرا نزند لاف سلطنت امروز که خيمه سايه ابر است و بزمگه ل*ب کشت چمن حکايت ارديبهشت مي گويد نه عاقل است که نسيه خريد و نقد بهشت به مي عمارت دل کن که اين جهان خراب بر آن سر است که از خاک...
  7. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۸۰ انجمن کافه نویسندگان عيب رندان مکن اي زاهد پاکيزه سرشت که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت من اگر نيکم و گر بد تو برو خود را باش هر کسي آن درود عاقبت کار که کشت همه کس طالب يارند چه هشيار و چه مس*ت همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت سر تسليم من و خشت در ميکده ها مدعي گر نکند...
  8. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۸۱ انجمن کافه نویسندگان صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت ناز کم کن که در اين باغ بسي چون تو شکفت گل بخنديد که از راست نرنجيم ولي هيچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت گر طمع داري از آن جام مرصع مي لعل اي بسا در که به نوک مژه ات بايد سفت تا ابد بوي محبت به مشامش نرسد هر که خاک در ميخانه...
  9. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۸۲ انجمن کافه نویسندگان آن ترک پري چهره که دوش از بر ما رفت آيا چه خطا ديد که از راه خطا رفت تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بين کس واقف ما نيست که از ديده چه ها رفت بر شمع نرفت از گذر آتش دل دوش آن دود که از سوز جگر بر سر ما رفت دور از رخ تو دم به دم از گوشه چشمم سيلاب سرشک آمد...
  10. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۸۳ انجمن کافه نویسندگان گر ز دست زلف مشکينت خطايي رفت رفت ور ز هندوي شما بر ما جفايي رفت رفت برق عشق ار خرمن پشمينه پوشي سوخت سوخت جور شاه کامران گر بر گدايي رفت رفت در طريقت رنجش خاطر نباشد مي بيار هر کدورت را که بيني چون صفايي رفت رفت عشقبازي را تحمل بايد اي دل پاي دار گر...
  11. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۸۴ انجمن کافه نویسندگان ساقي بيار باده که ماه صيام رفت درده قدح که موسم ناموس و نام رفت وقت عزيز رفت بيا تا قضا کنيم عمري که بي حضور صراحي و جام رفت مستم کن آن چنان که ندانم ز بيخودي در عرصه خيال که آمد کدام رفت بر بوي آن که جرعه جامت به ما رسد در مصطبه دعاي تو هر صبح و شام رفت...
  12. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۸۵ انجمن کافه نویسندگان شربتي از ل*ب لعلش نچشيديم و برفت روي مه پيکر او سير نديديم و برفت گويي از صحبت ما نيک به تنگ آمده بود بار بربست و به گردش نرسيديم و برفت بس که ما فاتحه و حرز يماني خوانديم وز پي اش سوره اخلاص دميديم و برفت عشوه دادند که بر ما گذري خواهي کرد ديدي آخر که...
  13. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۸۶ انجمن کافه نویسندگان ساقي بيا که يار ز رخ پرده برگرفت کار چراغ خلوتيان باز درگرفت آن شمع سرگرفته دگر چهره برفروخت وين پير سالخورده جواني ز سر گرفت آن عشوه داد عشق که مفتي ز ره برفت وان لطف کرد دوست که دشمن حذر گرفت زنهار از آن عبارت شيرين دلفريب گويي که پسته تو سخن در شکر...
  14. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۸۸ انجمن کافه نویسندگان شنيده ام سخني خوش که پير کنعان گفت فراق يار نه آن مي کند که بتوان گفت حديث هول قيامت که گفت واعظ شهر کنايتيست که از روزگار هجران گفت نشان يار سفرکرده از که پرسم باز که هر چه گفت بريد صبا پريشان گفت فغان که آن مه نامهربان مهرگسل به ترک صحبت ياران خود چه...
  15. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۸۹ انجمن کافه نویسندگان يا رب سببي ساز که يارم به سلامت بازآيد و برهاندم از بند ملامت خاک ره آن يار سفرکرده بياريد تا چشم جهان بين کنمش جاي اقامت فرياد که از شش جهتم راه ببستند آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت امروز که در دست توام مرحمتي کن فردا که شوم خاک چه سود اشک ندامت...
  16. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۹۰ انجمن کافه نویسندگان اي هدهد صبا به سبا مي فرستمت بنگر که از کجا به کجا مي فرستمت حيف است طايري چو تو در خاکدان غم زين جا به آشيان وفا مي فرستمت در راه عشق مرحله قرب و بعد نيست مي بينمت عيان و دعا مي فرستمت هر صبح و شام قافله اي از دعاي خير در صحبت شمال و صبا مي فرستمت تا...
  17. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۹۱ انجمن کافه نویسندگان اي غايب از نظر به خدا مي سپارمت جانم بسوختي و به دل دوست دارمت تا دامن کفن نکشم زير پاي خاک باور مکن که دست ز دامن بدارمت محراب ابرويت بنما تا سحرگهي دست دعا برآرم و در گردن آرمت گر بايدم شدن سوي هاروت بابلي صد گونه جادويي بکنم تا بيارمت خواهم که پيش...
  18. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۹۲ انجمن کافه نویسندگان مير من خوش مي روي کاندر سر و پا ميرمت خوش خرامان شو که پيش قد رعنا ميرمت گفته بودي کي بميري پيش من تعجيل چيست خوش تقاضا مي کني پيش تقاضا ميرمت عاشق و مخمور و مهجورم بت ساقي کجاست گو که بخرامد که پيش سروبالا ميرمت آن که عمري شد که تا بيمارم از سوداي او گو...
  19. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۹۳ انجمن کافه نویسندگان چه لطف بود که ناگاه رشحه قلمت حقوق خدمت ما عرضه کرد بر کرمت به نوک خامه رقم کرده اي سلام مرا که کارخانه دوران مباد بي رقمت نگويم از من بي دل به سهو کردي ياد که در حساب خرد نيست سهو بر قلمت مرا ذليل مگردان به شکر اين نعمت که داشت دولت سرمد عزيز و محترمت...
  20. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۹۴ انجمن کافه نویسندگان زان يار دلنوازم شکريست با شکايت گر نکته دان عشقي بشنو تو اين حکايت بي مزد بود و منت هر خدمتي که کردم يا رب مباد کس را مخدوم بي عنايت رندان تشنه ل*ب را آبي نمي دهد کس گويي ولي شناسان رفتند از اين ولايت در زلف چون کمندش اي دل مپيچ کان جا سرها بريده بيني بي...
عقب
بالا پایین