نتایح جستجو

  1. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۱۰۵ انجمن کافه نویسندگان صوفي ار باده به اندازه خورد نوشش باد ور نه انديشه اين کار فراموشش باد آن که يک جرعه مي از دست تواند دادن دست با شاهد مقصود در آغوشش باد پير ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت آفرين بر نظر پاک خطاپوشش باد شاه ترکان سخن مدعيان مي شنود شرمي از مظلمه خون سياووشش...
  2. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۱۰۶?????? انجمن کافه نویسندگان تنت به ناز طبيبان نيازمند مباد وجود نازکت آزرده گزند مباد سلامت همه آفاق در سلامت توست به هيچ عارضه شخص تو دردمند مباد جمال صورت و معني ز امن صحت توست که ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد در اين چمن چو درآيد خزان به يغمايي رهش به سرو سهي قامت بلند مباد...
  3. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۱۰۷ انجمن کافه نویسندگان حسن تو هميشه در فزون باد رويت همه ساله لاله گون باد اندر سر ما خيال عشقت هر روز که باد در فزون باد هر سرو که در چمن درآيد در خدمت قامتت نگون باد چشمي که نه فتنه تو باشد چون گوهر اشک غرق خون باد چشم تو ز بهر دلربايي در کردن سحر ذوفنون باد هر جا که...
  4. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۱۰۸ انجمن کافه نویسندگان خسروا گوي فلک در خم چوگان تو باد ساحت کون و مکان عرصه ميدان تو باد زلف خاتون ظفر شيفته پرچم توست ديده فتح ابد عاشق جولان تو باد اي که انشا عطارد صفت شوکت توست عقل کل چاکر طغراکش ديوان تو باد طيره جلوه طوبي قد چون سرو تو شد غيرت خلد برين ساحت بستان تو...
  5. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۱۰۹ انجمن کافه نویسندگان دير است که دلدار پيامي نفرستاد ننوشت سلامي و کلامي نفرستاد صد نامه فرستادم و آن شاه سواران پيکي ندوانيد و سلامي نفرستاد سوي من وحشي صفت عقل رميده آهوروشي کبک خرامي نفرستاد دانست که خواهد شدنم مرغ دل از دست و از آن خط چون سلسله دامي نفرستاد فرياد که آن...
  6. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۱۱۰ انجمن کافه نویسندگان پيرانه سرم عشق جواني به سر افتاد وان راز که در دل بنهفتم به درافتاد از راه نظر مرغ دلم گشت هواگير اي ديده نگه کن که به دام که درافتاد دردا که از آن آهوي مشکين سيه چشم چون نافه بسي خون دلم در جگر افتاد از رهگذر خاک سر کوي شما بود هر نافه که در دست نسيم...
  7. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۱۱۱ انجمن کافه نویسندگان عکس روي تو چو در آينه جام افتاد عارف از خنده مي در طمع خام افتاد حسن روي تو به يک جلوه که در آينه کرد اين همه نقش در آيينه اوهام افتاد اين همه عکس مي و نقش نگارين که نمود يک فروغ رخ ساقيست که در جام افتاد غيرت عشق زبان همه خاصان ببريد کز کجا سر غمش در...
  8. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۱۱۲ انجمن کافه نویسندگان آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرين داد صبر و آرام تواند به من مسکين داد وان که گيسوي تو را رسم تطاول آموخت هم تواند کرمش داد من غمگين داد من همان روز ز فرهاد طمع ببريدم که عنان دل شيدا به ل*ب شيرين داد گنج زر گر نبود کنج قناعت باقيست آن که آن داد به شاهان...
  9. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۱۱۳ انجمن کافه نویسندگان بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشاني داد که تاب من به جهان طره فلاني داد دلم خزانه اسرار بود و دست قضا درش ببست و کليدش به دلستاني داد شکسته وار به درگاهت آمدم که طبيب به موميايي لطف توام نشاني داد تنش درست و دلش شاد باد و خاطر خوش که دست دادش و ياري ناتواني...
  10. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۱۱۴ انجمن کافه نویسندگان هماي اوج سعادت به دام ما افتد اگر تو را گذري بر مقام ما افتد حباب وار براندازم از نشاط کلاه اگر ز روي تو عکسي به جام ما افتد شبي که ماه مراد از افق شود طالع بود که پرتو نوري به بام ما افتد به بارگاه تو چون باد را نباشد بار کي اتفاق مجال سلام ما افتد چو...
  11. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۱۱۵ انجمن کافه نویسندگان درخت دوستي بنشان که کام دل به بار آرد نهال دشمني برکن که رنج بي شمار آرد چو مهمان خراباتي به عزت باش با رندان که درد سر کشي جانا گرت مستي خمار آرد شب صحبت غنيمت دان که بعد از روزگار ما بسي گردش کند گردون بسي ليل و نهار آرد عماري دار ليلي را که مهد ماه در...
  12. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۱۱۶ انجمن کافه نویسندگان کسي که حسن و خط دوست در نظر دارد محقق است که او حاصل بصر دارد چو خامه در ره فرمان او سر طاعت نهاده ايم مگر او به تيغ بردارد کسي به وصل تو چون شمع يافت پروانه که زير تيغ تو هر دم سري دگر دارد به پاي بوس تو دست کسي رسيد که او چو آستانه بدين در هميشه سر...
  13. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۱۱۷ انجمن کافه نویسندگان دل ما به دور رويت ز چمن فراغ دارد که چو سرو پايبند است و چو لاله داغ دارد سر ما فرونيايد به کمان ابروي کس که درون گوشه گيران ز جهان فراغ دارد ز بنفشه تاب دارم که ز زلف او زند دم تو سياه کم بها بين که چه در دماغ دارد به چمن خرام و بنگر بر تخت گل که لاله...
  14. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۱۱۸ انجمن کافه نویسندگان آن کس که به دست جام دارد سلطاني جم مدام دارد آبي که خضر حيات از او يافت در ميکده جو که جام دارد سررشته جان به جام بگذار کاين رشته از او نظام دارد ما و مي و زاهدان و تقوا تا يار سر کدام دارد بيرون ز ل*ب تو ساقيا نيست در دور کسي که کام دارد نرگس همه...
  15. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۱۱۹ انجمن کافه نویسندگان دلي که غيب نماي است و جام جم دارد ز خاتمي که دمي گم شود چه غم دارد به خط و خال گدايان مده خزينه دل به دست شاهوشي ده که محترم دارد نه هر درخت تحمل کند جفاي خزان غلام همت سروم که اين قدم دارد رسيد موسم آن کز طرب چو نرگس مس*ت نهد به پاي قدح هر که شش درم...
  16. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۱۲۰ انجمن کافه نویسندگان بتي دارم که گرد گل ز سنبل سايه بان دارد بهار عارضش خطي به خون ارغوان دارد غبار خط بپوشانيد خورشيد رخش يا رب بقاي جاودانش ده که حسن جاودان دارد چو عاشق مي شدم گفتم که بردم گوهر مقصود ندانستم که اين دريا چه موج خون فشان دارد ز چشمت جان نشايد برد کز هر سو...
  17. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۱۲۱ انجمن کافه نویسندگان هر آن کو خاطر مجموع و يار نازنين دارد سعادت همدم او گشت و دولت همنشين دارد حريم عشق را درگه بسي بالاتر از عقل است کسي آن آستان بوسد که جان در آستين دارد دهان تنگ شيرينش مگر ملک سليمان است که نقش خاتم لعلش جهان زير نگين دارد ل*ب لعل و خط مشکين چو آنش هست و...
  18. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۱۲۲ انجمن کافه نویسندگان هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد خداش در همه حال از بلا نگه دارد حديث دوست نگويم مگر به حضرت دوست که آشنا سخن آشنا نگه دارد دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پاي فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد گرت هواست که معشوق نگسلد پيمان نگاه دار سر رشته تا نگه دارد صبا...
  19. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۱۲۳ انجمن کافه نویسندگان مطرب عشق عجب ساز و نوايي دارد نقش هر نغمه که زد راه به جايي دارد عالم از ناله عشاق مبادا خالي که خوش آهنگ و فرح بخش هوايي دارد پير دردي کش ما گر چه ندارد زر و زور خوش عطابخش و خطاپوش خدايي دارد محترم دار دلم کاين مگس قندپرست تا هواخواه تو شد فر همايي...
  20. K

    شعر اشعار حافظ شیرازی

    غزل شماره ۱۲۴ انجمن کافه نویسندگان آن که از سنبل او غاليه تابي دارد باز با دلشدگان ناز و عتابي دارد از سر کشته خود مي گذري همچون باد چه توان کرد که عمر است و شتابي دارد ماه خورشيد نمايش ز پس پرده زلف آفتابيست که در پيش سحابي دارد چشم من کرد به هر گوشه روان سيل سرشک تا سهي سرو تو را تازه...
عقب
بالا پایین