نتایح جستجو

کاش آرزوهام با مصلحت خدا یکی باشه...

??

:crybaby2:

فرشته

سلام استاد عزیز خوبین؟ وقتتون بخیر ?

ﺷﺒﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ‌ای ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ گذراند. ﭘﻨﺠﺮه‌‌های ﺍﺗﺎﻕ ﺑﺎﺯ نمی‌شدند. ﻧﯿﻤﻪ‌های ﺷﺐ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺧﻔﮕﯽ می‌کرد. سیاهی مطلق شب، موج می‌زد از جا برخاست؛ به سمت پنجره‌ای که به بیرون باز می‌شد رفت اما، نتوانست بازش کند. دستانش را مشت کرد و درنگی‌ بعد به ﺷﯿﺸﻪ ﭘﻨﺠﺮه ﮐﻮﺑﯿﺪ، دقیقه‌ای بعد ﻫﺠﻮﻡ ﻫﻮﺍﯼ ﺗﺎﺯﻩ‌ای ﺭﺍ به درون...

چشم??

یعنی من میتونم‌ ادامه بدم ؟ یه مسابقه بود یه دیالوگ فرستادم یه فقط رای آورد خیلی تو ذوقم خورد ناراحت شدم ....از نظرتون استعدادشو دارم؟?

ﺷﺒﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ گذراند. ﭘﻨﺠﺮه‌‌هایﺍﺗﺎﻕ ﺑﺎﺯ نمی‌شدند. ﻧﯿﻤﻪ‌های ﺷﺐ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺧﻔﮕﯽ می‌کرد. سیاهی مطلق شب، موج می‌زد از جا برخاست؛ به سمت پنجره‌ای که به بیرون باز می‌شد رفت اما نتوانست بازش کند. دستانش را مشت کرد و به ﺷﯿﺸﻪ ﭘﻨﺠﺮه ﮐﻮﺑﯿﺪ، درنگی‌ بعد، ﻫﺠﻮﻡ ﻫﻮﺍﯼ ﺗﺎﺯﻩ‌ای ﺭﺍ به درون ریه‌هایش احساس...

???....فقط یه سوال دیگه تاپیکی که گفتین بزنین این داستانک‌هایی که برای تمرین ارسال کردیم رو توی تاپیک اینجاد شده بذاریم بعد از ادامش شروع کنیم ؟یا این برای تمرین بود مجددا جدید باید بنویسیم برای تاپیک؟؟?

شماام قلم خیلی خوبی دارین ??❤️

دوممممم

بله چشم، خسته نباشید ??

اتفاقی یه روز رد شدم از اون خیابون دیدمت یخ زدم چه پیر شدیم ما هر دوتامون ساده بودم برات زندگیم سخت شد گریه کردم که تو زندگیت تلخ شد

چشامو وا میکنم میبندم پیشم شاید تو باشی

وقتی ازم دوری دنیام جهنمه حس میکنم هوا کمه هر جا برم دورم هرجا بری دوری غربت تموم عالمه وقتی ازت دورم قلبم نمیزنه این حال هر شب منه دنیا بدون تو زندون بی دره بغضه که گریه میشه یک سره

کتاب درس تمرین

بله هست. کسایی که از سر کمبودیات خود و نداشتن و متوجه نشدن شعور کم خود تو جمع نیش و کنایه به طرف میزنن سعی در پایین آوردن شخصیت طرف دارند یا کسایی که مدام سرشون تو زندگی اینو اونه و منتظر کوچک‌ترین اشتباهی از طرف هستند که اشتباه کنه طرف و اونا خوشحال شن منو در حد مرگ عصبی و غصه دار می‌کنه ?

مرداد☹️

مامان فاطی مصطفی ?